۱۵۱۰.احمد بن محمد ، از حسين بن سعيد ، از حكم بن ايمن ، از قاسم شريك مفضّل روايت كرده است كه گفت : شنيدم از امام جعفر صادق عليه السلام كه مى فرمود :«اسلام ، به واسطه آن ، خون از ريختن باز داشته مى شود ، و امانت، به آن ، به صاحبش برگردانيده مى شود ، و فرج ها، به آن ، حلال مى گردد ، و ثواب بر ايمان است ، كه بدون آن ، كسى مأجور و مثاب نباشد بر عملى كه از او صادر شده باشد» .
15 . باب در بيان اينكه ايمان با اسلام شركت دارد، و اسلام با ايمان شركت ندارد ۱
۱۵۱۱.محمد بن يحيى ، از احمد بن محمد ، از حسن بن محبوب ، از جميل بن صالح ، از سماعه روايت كرده است كه گفت : به خدمت امام جعفر صادق عليه السلام عرض كردم : مرا خبر ده از اسلام و ايمان ، كه آيا اين دو مختلف اند؛ يعنى در حقيقت دو چيزاند ، يا دو لفظ اند كه يك معنى دارند؟ فرمود :«ايمان با اسلام مشاركت مى كند ، و اسلام با ايمان مشاركت نمى كند»؛ يعنى مشاركت كلّى . عرض كردم : پس هر دو را از براى من بيان فرما .
فرمود : «اسلام، گواهى دادن است به اينكه خدايى نيست ، مگر خدا ، و تصديق كردن به رسول خدا صلى الله عليه و آله ، و به همين (يعنى اسلام) خون ها از ريختن باز داشته مى شود ، و نكاح ها و ميراث ها بر آن جارى مى گردد (چه به محض اسلام ، نكاح و ارثى كه به جهت كفر بر او حرام بود و حق نداشت ، حلال مى شود و حق به هم مى رساند .) . و جماعت مردمان بر ظاهر اسلامند . و ايمان، هدايت است ، و آنچه در دل ها ثابت مى شود از صفت اسلام ، و آنچه ظاهر مى شود از عمل . و ايمان، يك درجه از اسلام بلندتر است؛ زيرا كه ايمان با اسلام در ظاهر شركت دارد ، و اسلام با ايمان در باطن شركت ندارد ، و هر چند كه در گفتار و صفت با هم جمع باشند» . ۲
1.. يعنى در ميان اين دو، عموم و خصوص مطلق است . چه در هر جا كه ايمان هست ،البته اسلام هست ، و در بعضى ازموادّ اسلام هست ، و ايمان نيست؛ پس مؤمن و مسلمان ، مانند انسان و حيوان [عام و خاصّ] اند . (مترجم)
2.. و مراد اين است كه ايمان با اسلام ، در جميع احوال ظاهر كه در اسلام معتبر است؛ مانند نماز و زكات و غير آن ، شركت دارد ، و اسلام با ايمان در همه امور باطنه كه در ايمان معتبر است ، شركت ندارد؛ زيرا كه در تصديق به ولايت با آن مشاركت ندارد ، و هر چند كه در شهادتين با هم اجتماع بسته باشند . (مترجم)