۲۵۷۳.محمد بن جعفر ، از محمد بن عبد الحميد ، از عاصم بن حميد ، از ابو حمزه ، از امام محمد باقر عليه السلام روايت كرده است كه فرمود :«رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود كه : سه نفرند كه خدا با ايشان سخن نمى گويد ، و به سوى ايشان نظر نمى كند ، در روز قيامت (يعنى نظر التفات به ايشان ندارد) ، و ايشان را از لوث گناه پاكيزه نمى گرداند به آب مغفرت (يا ايشان را ثنا نمى گويد ، چنان كه گذشت) . و از براى ايشان است عذابى دردناك يا دردآورنده : پير زناكار و پادشاه جبّار و فقير تكبّردار» .
۲۵۷۴.چند نفر از اصحاب ما روايت كرده اند ، از احمد بن محمد ، از مروك بن عبيد ، از آنكه او را حديث كرده ، از امام جعفر صادق عليه السلام كه فرمود :«به درستى كه چون يعقوب پير عليه السلام بر يوسف عليه السلام وارد شد و به مصر رسيد ، عزّت پادشاهى بر او داخل شد ، و به سوى پدر فرود نيامد (يعنى به جهت آن حضرت ، از مركب پياده نشد) . پس جبرئيل عليه السلام بر او فرود آمد و گفت كه : اى يوسف! كف دست خويش را بگشا . چون گشود ، نورى تابان از آن بيرون آمد و در هواى آسمان انتقال يافت . يوسف گفت كه : اى جبرئيل! اين نورى كه از كف دست من بيرون آمد ، چه بود؟ جبرئيل گفت كه : پيغمبرى از نسل تو بركنده و برداشته شد ، به جهت عقوبت از براى آنچه به سوى يعقوب پير فرود نيامدى ، و به اين سبب از نسل تو پيغمبرى نخواهد بود» .
۲۵۷۵.على بن ابراهيم ، از پدرش ، از ابن ابى عمير ، از بعضى از اصحاب خويش ، از امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده است كه فرمود :هيچ بنده اى نيست ، مگر آنكه حَكَمه اى ۱ در سر او است و فرشته اى آن را نگاه مى دارد . پس چون تكبّر كند ، فرشته به او مى گويد كه : فرومايه و پست شو . خدا تو را پست و فرومايه گرداند . بعد از آن ، پيوسته در دل خويش از همه مردمان بزرگ تر ، و در چشم مردم از همه مردمان كوچك تر است . و هرگاه فروتنى كند ، خداى عز و جل او را بلند گرداند . بعد از آن ، فرشته به او مى گويد كه : بلند شو . خدا تو را بلند گرداند و دستت را بگيرد . پس پيوسته در دل خويش از همه مردمان كوچك تر ، و در چشم مردمان از همه مردمان بزرگ تر باشد» .