۲۸۵۱.على بن ابراهيم ، از هارون بن مسلم ، از مسعدة بن صدقه روايت كرده است كه گفت : شنيدم از امام جعفر صادق عليه السلام ، در حالى كه سؤال شده بود از كفر و شرك ، كه كدام يك از اين دو ديرينه تر است؟ پس فرمود كه :«كفر ديرينه تر است . و بيان اين ، آن است كه شيطان نخستين كسى است كه كافر شد ، و كفر او غير شرك بود؛زيرا كه او كسى را به سوى عبادت غير خدا نخواند . و جز اين نيست كه بعد از آن ، به سوى آن دعوت كرد و شريك آورد» .
۲۸۵۲.هارون ، از مسعدة بن صدقه روايت كرده است كه گفت : شنيدم از امام جعفر صادق عليه السلام سؤال شده بود كه : چيست حال و باك زناكننده كه او را كافر نمى نامى ، و ترك كننده نماز را كافر ناميده اى؟ و حجّت و دليل در اين فرق چيست؟ پس فرمود كه :«زيرا زناكننده و آنكه به او شباهت دارد ، جز اين نيست كه آن را مى كند ، به جهت بودن شهوت و خواهش نفس؛زيرا كه شهوت بر او غالب مى شود . و ترك كننده نماز ، آن را ترك نمى كند ، مگر از روى استخفاف به آن و سبك شمردن حقّ آن . و اين ، به جهت آن است كه تو زناكننده را نمى يابى كه با زنى مجامعت كند ، مگر در حالى كه او به جهت مجامعتش با آن زن ، لذّت مى برد و خوشش مى آيد و او را مى خواهد . و هر كه نماز را ترك كند متعمّدا ، كه از روى قصد آن را نكند ، قصدش در ترك آن ، به جهت لذّت و خوشى نخواهد بود ، و چون لذّت را برطرف كنى ، استخفاف و سبكْ شمارى واقع شود ، و چون استخفاف واقع شود ، كفر لازم آيد» .
و از حضرت صادق عليه السلام سؤال شد و به آن حضرت عرض شد كه : چه فرق است در ميان كسى كه به سوى زنى نظر كند ، پس با او زنا كند ، يا به سوى شرابى نگرد ، پس آن را بياشامد ، و ميان كسى كه نماز را ترك كند ، تا آنكه زناكننده و شراب نوشنده صاحب استخفاف نباشد ، چنان كه ترك كننده نماز استخفاف مى كند؟ و حجّت در اين باب چيست؟ و چيست علّتى كه در ميان اين دو جدايى و فرق مى كند؟
فرمود كه : «حجّت آن ، اين است كه هر چيزى كه تو خويش را در آن داخل مى كنى ، هيچ داعى تو را به سوى آن دعوت نكرده ، و شهوت غالبه بر تو غالب نشده است ، مانند داعى و شهوت زنا و آشاميدن شراب ، و تو نفس خود را به سوى ترك نماز مى خوانى و در آنجا شهوتى نيست؛ پس همان ، به عينه استخفاف است . و اينك ، فرق ميان اين دو چيز است» .