197
تحفة الأولياء ج4

182 . باب در بيان مُعارين ۱

۲۹۲۵.محمد بن يحيى ، از احمد بن محمد بن عيسى ، از على بن حكم ، از ابو ايّوب ، از محمد بن مسلم ، از امام محمد باقر عليه السلام يا امام جعفر صادق عليهماالسلام روايت كرده است كه گفت : شنيدم از آن حضرت كه مى فرمود :«به درستى كه خداى عز و جل خلقى را از براى ايمان آفريده ، كه آن را زوال و برطرف شدن نيست ، و خلقى را از براى كفر آفريده ، كه آن را زوالى نيست ، و خلقى را در ميان اين و آن آفريده ، و ايمان را به بعضى از ايشان سپرده؛ پس اگر خواسته باشد كه آن را از براى ايشان تمام كند ، آن را تمام مى كند ، و اگر خواسته باشد كه آن را از ايشان بربايد ، از ايشان مى ربايد . و فلانى ۲ ، از ايشان بود كه ايمان به عاريه به او داده شده بود» .

۲۹۲۶.محمد بن يحيى ، از احمد بن محمد ، از حسين بن سعيد ، از فضالة بن ايّوب و قاسم بن محمد جوهرى ، از كليب بن معاويه اسدى ، از امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده است كه فرمود :«به درستى كه بنده اى هست كه صبح مى كند و مؤمن است ، و شام مى كند و كافر است ، و صبح مى كند و كافر است ، و شام مى كند و مؤمن است ، و گروهى هستند كه ايمان به عاريه به ايشان داده مى شود؛ پس آن ايمان از ايشان ربوده مى شود ، و ايشان ، معارين ناميده مى شوند» (يعنى عاريه داده شدگان) . بعد از آن ، فرمود كه : «فلان ، از ايشان است» .

1.يعنى كسانى كه ايمان به رسم عاريه به ايشان سپرده شده؛زيرا كه آن ، در دل هاى ايشان قرار و استقرار نمى كرد؛ پس گويا كه آن ، در نزد ايشان عاريه است ، كه در روزى از ايشان گرفته مى شود . (مترجم)

2.و گفته اند كه : مراد از آن ، ابو الخطّاب است؛ يعنى حسين بن مقلاص . و حديث آينده ، بر آن دلالت مى كند؛ چه احاديث ايشان عليه السلام ، مبيّن يكديگرند . (مترجم)


تحفة الأولياء ج4
196

182 ـ بَابُ الْمُعَارِينَ

۲۹۲۵.مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيى، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسى، عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ، عَنْ أَبِي أَيُّوبَ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ، عَنْ أَحَدِهِمَا عليهماالسلام، قَالَ:
سَمِعْتُهُ يَقُولُ:
«إِنَّ اللّهَ ـ عَزَّ وَ جَلَّ ـ خَلَقَ خَلْقاً لِلْاءِيمَانِ لَا زَوَالَ لَهُ، وَ خَلَقَ خَلْقاً لِلْكُفْرِ لَا زَوَالَ لَهُ، وَ خَلَقَ خَلْقاً بَيْنَ ذلِكَ، وَ اسْتَوْدَعَ بَعْضَهُمُ الْاءِيمَانَ؛ فَإِنْ يَشَأْ أَنْ يُتِمَّهُ لَهُمْ أَتَمَّهُ ، وَ إِنْ يَشَأْ أَنْ يَسْلُبَهُمْ إِيَّاهُ سَلَبَهُمْ؛ وَ كَانَ فُلَانٌ مِنْهُمْ مُعَاراً».

۲۹۲۶.مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيى، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ، عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَيُّوبَ وَ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْجَوْهَرِيِّ، عَنْ كُلَيْبِ بْنِ مُعَاوِيَةَ الْأَسَدِيِّ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّهِ عليه السلام ، قَالَ :«إِنَّ الْعَبْدَ يُصْبِحُ مُؤْمِناً وَ يُمْسِي كَافِراً، وَ يُصْبِحُ كَافِراً وَ يُمْسِي مُؤْمِناً، وَ قَوْمٌ يُعَارُونَ الْاءِيمَانَ، ثُمَّ يُسْلَبُونَهُ، وَ يُسَمَّوْنَ الْمُعَارِينَ» ثُمَّ قَالَ: «فُلَانٌ مِنْهُمْ».

  • نام منبع :
    تحفة الأولياء ج4
    سایر پدیدآورندگان :
    تحقیق : مرادی، محمد
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 289704
صفحه از 791
پرینت  ارسال به