203
تحفة الأولياء ج4

184 . باب در بيان غفلت و فراموشى دل

۲۹۳۱.على بن ابراهيم ، از پدرش ، از ابن ابى عمير ، از جعفر بن عثمان ، از سماعه ، از ابو بصير و غير او روايت كرده است كه گفت : امام جعفر صادق عليه السلام فرمود :«به درستى كه دل ، در ساعتى از شب و روز چنان مى باشد ، كه هيچ كفر و ايمان در آن نباشد ، مانند جامه كهنه» .
راوى مى گويد كه : پس به من فرمود كه : «آيا اين حالت را از نفس خود نمى يابى؟» و فرمود كه : «بعد از آن ، نقطه و نشانى از جانب خداى عز و جل در دل موجود مى شود ، و هستى به هم مى رساند ، به آنچه خدا خواهد ، از كفر و ايمان» .
چند نفر از اصحاب ما مثل اين را روايت كرده اند ، از سهل بن زياد ، از محمد بن حسين ، از ابن ابى عمير .

۲۹۳۲.محمد بن يحيى ، از احمد بن محمد بن عيسى ، از عبّاس بن معروف ، از حمّاد بن عيسى ، از حسين بن مختار ، از ابو بصير روايت كرده است كه گفت : شنيدم از امام محمد باقر عليه السلام كه مى فرمود :«دل ، چنان مى باشد كه هيچ يك از ايمان و كفر در آن نمى باشد ، مانند پارچه اى گوشت خواييده ۱ . آيا يكى از شما اين را نمى يابد؟» .

۲۹۳۳.محمد بن يحيى ، از عمركى بن على ، از على بن جعفر ، از ابو الحسن حضرت امام موسى كاظم عليه السلام روايت كرده است كه فرمود :«به درستى كه خداى عز و جل دل هاى مؤمنان را آفريده ، در حالتى كه پيچيده و در بسته اند بر ايمان؛ پس چون اراده فرمايد كه آوازه آنچه را كه در آنها است ، بلند گرداند به بارانِ حكمت ، آنها را نَم فرمايد و آب دهد ، و به تخم علم ، آنها را كشت و زراعت كند ، و زراعت كننده آنها ، و قيّم و دهقانى كه بر سر آنها ايستاده و سرپرستى آنها مى كند ، پروردگار عالميان است» ۲ .

1.يعنى جويده شده .

2.و بنابر بعضى از نسخ كافى ، معنى اين است كه : چون اراده فرمايد كه آنچه در آنها است ، استشاره فرمايد ـ و استشاره ، چون اشتيار ، فراچيدن عسل است از مشار . و مشار ـ به ضمّ ميم ـ ، خانه مگس عسل است كه در آن عسل مى كند ـ . و بنابر بعضى از نسخ كافى ، معنى اين مى شود كه : اراده فرمايد كه آنچه را كه در آنها است ، برانگيزد و بشوراند ، و نور آن را ساطع و لامع گرداند . (مترجم)


تحفة الأولياء ج4
202

184 ـ بَابُ سَهْوِ الْقَلْبِ

۲۹۳۱.عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ، عَنْ أَبِيهِ، عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ، عَنْ جَعْفَرِ بْنِ عُثْمَانَ، عَنْ سَمَاعَةَ، عَنْ أَبِي بَصِيرٍ وَ غَيْرِهِ، قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللّهِ عليه السلام :«إِنَّ الْقَلْبَ لَيَكُونُ السَّاعَةَ مِنَ اللَّيْلِ وَ النَّهَارِ مَا فِيهِ كُفْرٌ وَ لَا إِيمَانٌ كَالثَّوْبِ الْخَلَقِ» قَالَ: ثُمَّ قَالَ لِي: «أَ مَا تَجِدُ ذلِكَ مِنْ نَفْسِكَ؟» قَالَ: «ثُمَّ تَكُونُ النُّكْتَةُ مِنَ اللّهِ فِي الْقَلْبِ بِمَا شَاءَ مِنْ كُفْرٍ وَ إِيمَانٍ».
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا، عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ، مِثْلَهُ.

۲۹۳۲.مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيى، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسى، عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ مَعْرُوفٍ، عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسى، عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ الْمُخْتَارِ، عَنْ أَبِي بَصِيرٍ، قَالَ:
سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ عليه السلام يَقُولُ:
«يَكُونُ الْقَلْبُ مَا فِيهِ إِيمَانٌ وَ لَا كُفْرٌ شِبْهَ الْمُضْغَةِ، أَ مَا يَجِدُ أَحَدُكُمْ ذلِكَ؟».

۲۹۳۳.مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيى، عَنِ الْعَمْرَكِيِّ بْنِ عَلِيٍّ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ، عَنْ أَبِي الْحَسَنِ مُوسى عليه السلام ، قَالَ:«إِنَّ اللّهَ خَلَقَ قُلُوبَ الْمُؤْمِنِينَ مَطْوِيَّةً مُبْهَمَةً عَلَى الْاءِيمَانِ؛ فَإِذَا أَرَادَ اسْتِنَارَةَ مَا فِيهَا نَضَحَهَا بِالْحِكْمَةِ، وَ زَرَعَهَا بِالْعِلْمِ، وَ زَارِعُهَا وَ الْقَيِّمُ عَلَيْهَا رَبُّ الْعَالَمِينَ».

  • نام منبع :
    تحفة الأولياء ج4
    سایر پدیدآورندگان :
    تحقیق : مرادی، محمد
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 305879
صفحه از 791
پرینت  ارسال به