231
تحفة الأولياء ج4

۲۹۷۰.از او ، از احمد بن محمد ، از على بن نعمان ، از محمد بن سنان ، از يوسف ـ يعنى ابو يعقوب برنج فروش ـ ، از جابر ، از امام محمد باقر عليه السلام روايت كرده است كه گفت :شنيدم از آن حضرت كه مى فرمود : «آنكه از گناه توبه مى كند ، چون كسى است كه او را گناهى نباشد . و آنكه بر سر گناه ايستاده و از آن آمرزش مى طلبد ، چون كسى است كه ريشخند مى كند» .

۲۹۷۱.على بن ابراهيم روايت كرده است ، از پدرش و چند نفر از اصحاب ما ، از سهل بن زياد و هر دو ، از ابن محبوب ، از ابو حمزه ، از امام محمد باقر عليه السلام كه فرمود :«به درستى كه خداى عز و جل به سوى داود عليه السلام وحى فرمود كه : بيا بنده من دانيال را (يعنى به سوى او توجّه كن) و به او بگو كه : مرا نافرمانى كردى و تو را آمرزيدم ، و باز مرا نافرمانى كردى و تو را آمرزيدم ، و ديگر مرا نافرمانى كردى و تو را آمرزيدم؛ پس اگر در مرتبه چهارم مرا نافرمانى كنى ، تو را نمى آمرزم؛ پس داود عليه السلام به نزد دانيال آمد و به او گفت كه : اى دانيال! به درستى كه من فرستاده خدايم به سوى تو ، و آن جناب به تو مى فرمايد كه : مرا نافرمانى كردى و تو را آمرزيدم ، و باز مرا نافرمانى كردى و تو را آمرزيدم ، و ديگر مرا نافرمانى كردى و تو را آمرزيدم؛ پس اگر در مرتبه چهارم مرا نافرمانى كنى ، تو را نمى آمرزم . دانيال به آن حضرت عرض كرد كه : اى پيغمبر خدا! آنچه بر تو بود ، رسانيدى و تبليغ رسالت خدا كردى؛ پس چون وقت سحر شد ، دانيال برخاست و با پروردگار خويش مناجات كرد و عرض كرد كه : اى پروردگار من! به درستى كه پيغمبرت داود ، مرا خبر داد از جانب تو ، كه من تو را نافرمانى كرده ام و تو مرا آمرزيده اى ، و باز تو را نافرمانى كرده ام و مرا آمرزيده اى ، و باز تو را نافرمانى كرده ام و مرا آمرزيده اى . و مرا از جانب تو خبر داد كه : اگر تو را در مرتبه چهارم نافرمانى كنم ، مرا نمى آمرزى؛ پس سوگند ياد مى كنم به عزّت تو ، كه اگر مرا نگاه ندارى ، هر آينه تو را نافرمانى مى كنم ، بعد از آن ، تو را نافرمانى مى كنم ، بعد از آن ، تو را نافرمانى مى كنم» .

۲۹۷۲.چند نفر از اصحاب ما روايت كرده اند ، از احمد بن محمد ، از موسى بن قاسم ، از جدّش حسن بن راشد ، از معاويه بن وهب كه گفت : شنيدم از امام جعفر صادق عليه السلام كه مى فرمود :«چون بنده توبه كند ، توبه نصوح ، خداى عز و جل او را دوست دارد ، و گناهان او را بر او بپوشاند» . عرض كردم كه : چگونه بر او بپوشاند؟ فرمود كه : «آنچه را كه دو فرشته نويسندگان اعمالش بر او مى نوشتند ، از ياد ايشان مى برد ، و چنان مى كند كه آن را فراموش كنند . و به سوى اعضاى او و بقعه هاى زمين ، وحى مى فرمايد كه : گناهان او را بر او بپوشيد؛ پس خداى عز و جل را ملاقات مى كند ، در هنگامى كه او را ملاقات مى كند ، و چيزى نيست كه بر او گواهى دهد به چيزى از گناهان» .


تحفة الأولياء ج4
230

۲۹۷۰.عَنْهُ، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ النُّعْمَانِ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ، عَنْ يُوسُفَ أَبِي يَعْقُوبَ بَيَّاعِ الْأَرُزِّ، عَنْ جَابِرٍ، عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عليه السلام ، قَالَ: سَمِعْتُهُ يَقُولُ:«التَّائِبُ مِنَ الذَّنْبِ كَمَنْ لَا ذَنْبَ لَهُ، وَ الْمُقِيمُ عَلَى الذَّنْبِ وَ هُوَ مُسْتَغْفِرٌ مِنْهُ كَالْمُسْتَهْزِىِ?.

۲۹۷۱.عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ، عَنْ أَبِيهِ؛ وَ عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا، عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ جَمِيعاً، عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ، عَنْ أَبِي حَمْزَةَ، عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عليه السلام ، قَالَ:«إِنَّ اللّهَ ـ عَزَّ وَ جَلَّ ـ أَوْحى إِلى دَاوُدَ عليه السلام : أَنِ ائْتِ عَبْدِي دَانِيَالَ، فَقُلْ لَهُ: إِنَّكَ عَصَيْتَنِي فَغَفَرْتُ لَكَ، وَ عَصَيْتَنِي فَغَفَرْتُ لَكَ، وَ عَصَيْتَنِي فَغَفَرْتُ لَكَ، فَإِنْ أَنْتَ عَصَيْتَنِيَ الرَّابِعَةَ لَمْ أَغْفِرْ لَكَ.
فَأَتَاهُ دَاوُدُ عليه السلام ، فَقَالَ: يَا دَانِيَالُ، إِنَّنِي رَسُولُ اللّهِ إِلَيْكَ وَ هُوَ يَقُولُ لَكَ إِنَّكَ عَصَيْتَنِي فَغَفَرْتُ لَكَ، وَ عَصَيْتَنِي فَغَفَرْتُ لَكَ، وَ عَصَيْتَنِي فَغَفَرْتُ لَكَ، فَإِنْ أَنْتَ عَصَيْتَنِيَ الرَّابِعَةَ لَمْ أَغْفِرْ لَكَ.
فَقَالَ لَهُ دَانِيَالُ: قَدْ أَبْلَغْتَ يَا نَبِيَّ اللّهِ، فَلَمَّا كَانَ فِي السَّحَرِ قَامَ دَانِيَالُ، فَنَاجى رَبَّهُ، فَقَالَ: يَا رَبِّ، إِنَّ دَاوُدَ نَبِيَّكَ أَخْبَرَنِي عَنْكَ أَنَّنِي قَدْ عَصَيْتُكَ فَغَفَرْتَ لِي، وَ عَصَيْتُكَ فَغَفَرْتَ لِي، وَ عَصَيْتُكَ فَغَفَرْتَ لِي، وَ أَخْبَرَنِي عَنْكَ أَنِّي إِنْ عَصَيْتُكَ الرَّابِعَةَ لَمْ تَغْفِرْ لِي، فَوَعِزَّتِكَ لَئِنْ لَمْ تَعْصِمْنِي لَأَعْصِيَنَّكَ، ثُمَّ لَأَعْصِيَنَّكَ، ثُمَّ لَأَعْصِيَنَّكَ».

۲۹۷۲.عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ، عَنْ جَدِّهِ الْحَسَنِ بْنِ رَاشِدٍ، عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ وَهْبٍ، قَالَ:
سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللّهِ عليه السلام يَقُولُ:
«إِذَا تَابَ الْعَبْدُ تَوْبَةً نَصُوحاً، أَحَبَّهُ اللّهُ، فَسَتَرَ عَلَيْهِ».
فَقُلْتُ: وَ كَيْفَ يَسْتُرُ عَلَيْهِ؟
قَالَ: «يُنْسِي مَلَكَيْهِ مَا كَانَا يَكْتُبَانِ عَلَيْهِ، وَ يُوحِي اللّهُ إِلى جَوَارِحِهِ وَ إِلى بِقَاعِ الْأَرْضِ: أَنِ اكْتُمِي عَلَيْهِ ذُنُوبَهُ، فَيَلْقَى اللّهَ ـ عَزَّ وَ جَلَّ ـ حِينَ يَلْقَاهُ وَ لَيْسَ شَيْءٌ يَشْهَدُ عَلَيْهِ بِشَيْءٍ مِنَ الذُّنُوبِ».

  • نام منبع :
    تحفة الأولياء ج4
    سایر پدیدآورندگان :
    تحقیق : مرادی، محمد
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 305966
صفحه از 791
پرینت  ارسال به