194 . باب لمم ۱
۲۹۸۸.على بن ابراهيم ، از پدرش ، از ابن ابى عمير ، از ابو ايّوب ، از محمد بن مسلم ، از امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده است كه گفت : به آن حضرت عرض كردم كه : مرا خبر دهد از قول خداى عز و جل :«اَلَّذينَ يَجْتَنِبُونَ كَبآئِرَ الْاِثْمِ وَالْفَواحِشَ اِلَا اللَّمَمَ»۲؛ يعنى :«نيكوكاران ، آنانند كه اجتناب مى كنند از بزرگ هاى از گناه (يعنى از گناهان بزرگ به يك سو مى شوند) و از فاحشه ها ، و آنچه زشت باشد ، مگر آنچه صغير و خُرد باشد» (چه گناه صغيره ، تا به حدّ اصرار نرسيده ، آمرزيده است) . و حضرت فرمود كه : «آن گناهى است كه مردى آن را به عمل مى آورد؛ پس آن مقدار كه خدا خواهد ، درنگ مى كند ، بعد از آن ، آن را به عمل مى آورد» .
۲۹۸۹.ابو على اشعرى ، از محمد بن عبد اللّه الجبّار ، از صفوان ، از علا ، از محمد بن مسلم ، از امام محمد باقر يا امام جعفر صادق عليهماالسلامروايت كرده است كه گفت : به آن حضرت عرض كردم كه :«اَلَّذينَ يَجْتَنِبُونَ كَبآئِرَ الْاِثِم وَالْفَواحِشَ اِلّاَ اللَّمَمَ»فرمود كه :«لمم ، هَنَه است بعد از هَنَه؛ يعنى گناه بعد از گناه ، كه بنده در آن فرود آيد ، و آن را به فعل آورد» . ۳
۲۹۹۰.على بن ابراهيم ، از محمد بن عيسى ، از يونس ، از اسحاق بن عمّار روايت كرده است كه گفت : امام جعفر صادق عليه السلام فرمود كه :«هيچ مؤمنى نيست ، مگر آنكه او را گناهى است كه در زمانى از آن دورى مى كند . بعد از آن ، آن را به فعل مى آورد . و اين است معنى فرموده خداى عز و جل كه مى فرمايد : «اِلَّا اللَّمَمَ» » . راوى مى گويد : و نيز از آن حضرت سؤال كردم از قول خداى عز و جل : «اَلَّذينَ يَجْتَنِبُونَ كَبآئِرَ الْاِثمِ وَالْفَواحِشَ اِلّاَ اللَّمَمَ» . فرمود كه : «فواحش ، زنا و دزدى است . و لمم ، آن است كه مردى گناهى را به فعل آورد ، پس از خدا طلب آمرزش مى كند ، به جهت آن گناه» .
۲۹۹۱.على بن ابراهيم ، از پدرش ، از ابن ابى عمير ، از حارث بن بهرام ، از عمرو بن جميع روايت كرده است كه گفت : امام جعفر صادق عليه السلام فرمود كه :«هر كه به نزد ما آيد و طالب فقه و قرآن و تفسير و بيان آن باشد ، او را وا گذاريد . و هر كه به نزد ما آيد كه ظاهر گرداند امر زشتى را كه خدا آن را پوشيده ، او را دور گردانيد».پس مردى از آن گروه ، به حضرت عرض كرد كه : فداى تو گردم! به خدا سوگند كه مدتى است مديد كه من بر گناهى اقامه دارم ، و مى خواهم كه از آن گناه به سوى غير آن منتقل شوم ، و قدرت بر آن ندارم . حضرت به آن مرد فرمود كه : «اگر راستگويى ، پس به درستى كه خداى عز و جل تو را دوست مى دارد ، و چيزى آن جناب را منع نمى كند از آنكه تو را از آن به سوى غير آن نقل كند ، مگر از براى آنكه از او بترسى» .