196 . باب در بيان تعجيل عقوبت گناه
۲۹۹۶.محمد بن يحيى ، از احمد بن محّمد بن عيسى ، از حسن بن محبوب ، از عبداللّه بن سنان ، از حمزة بن حمران ، از پدرش ، از امام محمد باقر عليه السلام روايت كرده است كه فرمود :«به درستى كه خداى عز و جل چون از امر و فرمانش اين باشد كه بنده اى را گرامى دارد ، و او را گناهى باشد ، او را به بيمارى مبتلا گرداند ، و اگر اين ابتلاء و امتحان را با او نكند ، او را به حاجت و پريشانى مبتلا كند ، و اگر اين را با او نكند ، مردن را بر او سخت گرداند كه جانش را به دشوارى بگيرد ، تا آنكه او را به آن گناه سزا دهد» . حضرت فرمود : «و اگر از امر آن جناب اين باشد كه او را خوار گرداند ، و او را در نزد آن جناب ثوابى باشد ، بدنش را صحيح گرداند و پيوسته تندرست باشد ، و اگر اين را با او نكند ، بر او در روزيش وسعت دهد ، و اگر آن جناب اين را با او نكند ، مردن را بر او سهل و آسان گرداند كه جانش را به آسانى بگيرد ، تا آنكه او را به آن حسنه سزا دهد» .
۲۹۹۷.على بن ابراهيم ، از پدرش ، از ابن ابى عمير ، از اسماعيل بن ابراهيم ، از حكم بن عيينه روايت كرده است كه گفت : امام جعفر صادق عليه السلام فرمود :«به درستى كه بنده چون گناهانش بسيار شود ، و از كردار خوب ، چيزى در نزد او نباشد كه آنها را بپوشاند و كفاره آنها باشد ، خدا او را به اندوه مبتلا گرداند ، كه كفّاره آنها باشد» .
۲۹۹۸.چند نفر از اصحاب ما روايت كره اند ، از سهل بن زياد ، از جعفر بن محمد اشعرى ، از ابن قدّاح ، از امام جعفر صادق عليه السلام كه فرمود :«رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود كه : خداى عز و جلفرمود : به عزّت و جلال خودم سوگند كه هيچ بنده اى را از دنيا بيرون نمى برم ، و حال آنكه من مى خواهم كه او را رحمت كنم ، تا آنكه تمام ، فرا گيرم از او هر گناهى را كه به عمل آورده ، يا به بيمارى در بدن او ، و يا به تنگى در روزى او ، و يا به ترس در دنياى او؛ پس اگر باقيمانده اى از آن بر او باقى بماند ، در نزد مردن ، بر او سخت گيرم . و به عزّت و جلال خودم سوگند كه هيچ بنده اى را از دنيا بيرون نبرم ، و حال آنكه من خواسته باشم كه او را عذاب كنم ، تا آنكه جزاى هر حسنه اى كه آن را به عمل آورده باشد ، به او دهم ، يا به گشادى در روزى او ، و يا به صحّت در بدن او ، و يا به ايمنى در دنياى او؛ پس اگر باقيمانده اى بر او باقى بماند ، به واسطه آن بقيّه ، مردن را بر او سهل و آسان گردانم» .