255
تحفة الأولياء ج4

۳۰۰۹.على بن ابراهيم ، از پدرش ، از ابن محبوب ، از اسحاق بن عمّار روايت كرده است كه گفت : شنيدم از امام جعفر صادق عليه السلام كه مى فرمود :«پدرم عليه السلام مى فرمود : پناه مى برم به خدا از گناهانى كه نيستى را شتاب مى دهد ، و مرگ ها را نزديك مى گرداند ، و خانه ها را خالى مى كند ، و آنها ، قطع رحم و عقوق پدر و مادر و ترك نيكى و احسان است» .

۳۰۱۰.على بن ابراهيم ، از ايّوب بن نوح يا بعضى از اصحاب خويش ، از ايّوب۱، از صفوان بن يحيى روايت كرده است كه گفت : حديث كرد مرا بعضى از اصحاب ما و گفت كه : امام جعفر صادق عليه السلام فرمود كه :«چون چهار چيز فاش و شائع گردد ، چهار چيز ظاهر شود . چون زنا فاش گردد ، زلزله و زمين جنبش ظاهر شود ، و چون جور و ستم در حكم فاش گردد ، باران حبس شود ، و چون زنهارى و عهد شكسته شود ، از براى مشركان نسبت به مسلمان غلبه به هم رسد ، و چون زكات را منع كنند ، فقر و پريشانى ظاهر شود» .

198 . باب نادر

۳۰۱۱.محمد بن يحيى ، از احمد بن محمد بن عيسى ، از حسن بن محبوب ، از عبد العزيز عبدى ، از ابن ابى يعفور روايت كرده است كه گفت : شنيدم از امام جعفر صادق عليه السلام كه مى فرمود :«خداى عز و جل فرموده است كه : به درستى كه بنده اى از بندگان مؤمن من گناه بزرگى را مرتكب مى شود ، از آنچه به سبب آن در دنيا و آخرت مستوجب عقوبت من مى گردد؛ پس از براى او نظر مى كنم در آنچه صلاح او در امر آخرتش در آن است ، و از برايش عقوبت را بر آن گناه تعجيل مى كنم در دنيا ، تا او را به آن گناه جزا دهم ، و عقوبت آن گناه را مقدّر مى كنم و به آن حكم مى فرمايم ، وليكن آن را بر او موقوف مى دارم ، و امضا و اجراى آن نمى دهم ، و مرا در امضاى آن مشيّت و خواست است ، كه اگر خواهم ، امضاى آن مى دهم ، و بنده من آن را نمى داند و به آن علم ندارد؛ پس چندين مرتبه در اين باب ، بر امضاى آن تردّد مى كنم و از آن باز مى ايستم ، و آن را ممضى نمى كنم و جارى نمى گردانم ، به جهت آنكه بد آمدِ او را ناخوش دارم ، و به جهت ميل كردن از اينكه بر او داخل گردانم چيزى را كه مكروه طبع او باشد؛ پس تفضّل مى كنم بر او به عفو كردن از او ، و به اعراض كردن از روى محبّت و دوستى ، به جهت سزا دادن و مكافات او براى بسيارى از نوافل و مستحبّات او ، كه به واسطه آنها در شب و روز خويش به سوى من تقرّب مى جويد؛ پس آن بلا و زحمت را از او مى گردانم ، و حال آنكه آن را مقدّر كرده ام و به آن حكم فرموده ام ، و آن را موقوف وا گذاشته ام ، و مرا در امضا و اجراى آن ، مشيّت و خواست هست . بعد از آن ، مُزد بزرگى را كه در فرود آمدن آن بلاء و زحمت است از برايش مى نويسم ، و آن را ذخيره مى گردانم ، و اجر او را از برايش فراوان و بسيار مى گردانم ، و او به آن دانا نشده ، و رنج و آزار آن بلا به او نرسيده ، و منم خداى كريم ، كه رؤف و مهربان و رحيم» .

1.يعنى على بن ابراهيم مردّد است كه بدون واسطه از ايّوب نقل روايت كرده است يا به واسطه برخى از يارانش .


تحفة الأولياء ج4
254

۳۰۰۹.عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ، عَنْ أَبِيهِ، عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ، عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ، قَالَ:
سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللّهِ عليه السلام يَقُولُ:
«كَانَ أَبِي عليه السلام يَقُولُ: نَعُوذُ بِاللّهِ مِنَ الذُّنُوبِ الَّتِي تُعَجِّلُ الْفَنَاءَ، وَ تُقَرِّبُ الْاجَالَ، وَ تُخْلِي الدِّيَارَ، وَ هِيَ: قَطِيعَةُ الرَّحِمِ، وَ الْعُقُوقُ، وَ تَرْكُ الْبِرِّ».

۳۰۱۰.عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ، عَنْ أَيُّوبَ بْنِ نُوحٍ ـ أَوْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ ـ عَنْ أَيُّوبَ، عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيى، قَالَ: حَدَّثَنِي بَعْضُ أَصْحَابِنَا، قَالَ:
قَالَ أَبُو عَبْدِ اللّهِ عليه السلام :
«إِذَا فَشَا أَرْبَعَةٌ ظَهَرَتْ أَرْبَعَةٌ: إِذَا فَشَا الزِّنى ظَهَرَتِ الزَّلْزَلَةُ، وَ إِذَا فَشَا الْجَوْرُ فِي الْحُكْمِ احْتُبِسَ الْقَطْرُ ، وَ إِذَا خُفِرَتِ الذِّمَّةُ أُدِيلَ لِأَهْلِ الشِّرْكِ مِنْ أَهْلِ الْاءِسْلَامِ، وَ إِذَا مُنِعَتِ الزَّكَاةُ ظَهَرَتِ الْحَاجَةُ».

198 ـ بَابٌ نَادِرٌ

۳۰۱۱.مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيى، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسى، عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ، عَنْ عَبْدِ الْعَزِيزِ الْعَبْدِيِّ، عَنِ ابْنِ أَبِي يَعْفُورٍ، قَالَ:
سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللّهِ عليه السلام يَقُولُ:
«قَالَ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ : إِنَّ الْعَبْدَ مِنْ عَبِيدِيَ الْمُؤْمِنِينَ لَيُذْنِبُ الذَّنْبَ الْعَظِيمَ مِمَّا يَسْتَوْجِبُ بِهِ عُقُوبَتِي فِي الدُّنْيَا وَ الْاخِرَةِ، فَأَنْظُرُ لَهُ فِيمَا فِيهِ صَلَاحُهُ فِي آخِرَتِهِ، فَأُعَجِّلُ لَهُ الْعُقُوبَةَ عَلَيْهِ فِي الدُّنْيَا لِأُجَازِيَهُ بِذلِكَ الذَّنْبِ، وَ أُقَدِّرُ عُقُوبَةَ ذلِكَ الذَّنْبِ وَ أَقْضِيهِ، وَ أَتْرُكُهُ عَلَيْهِ مَوْقُوفاً غَيْرَ مُمْضًى، وَ لِي فِي إِمْضَائِهِ الْمَشِيئَةُ وَ مَا يَعْلَمُ عَبْدِي بِهِ، فَأَتَرَدَّدُ فِي ذلِكَ مِرَاراً عَلى إِمْضَائِهِ، ثُمَّ أُمْسِكُ عَنْهُ، فَلَا أُمْضِيهِ؛ كَرَاهَةً لِمَسَاءَتِهِ، وَ حَيْداً عَنْ إِدْخَالِ الْمَكْرُوهِ عَلَيْهِ، فَأَتَطَوَّلُ عَلَيْهِ بِالْعَفْوِ عَنْهُ وَ الصَّفْحِ؛ مَحَبَّةً لِمُكَافَاتِهِ لِكَثِيرِ نَوَافِلِهِ الَّتِي يَتَقَرَّبُ بِهَا إِلَيَّ فِي لَيْلِهِ وَ نَهَارِهِ، فَأَصْرِفُ ذلِكَ الْبَلَاءَ عَنْهُ، وَ قَدْ قَدَّرْتُهُ وَ قَضَيْتُهُ وَ تَرَكْتُهُ مَوْقُوفاً، وَ لِي فِي إِمْضَائِهِ الْمَشِيئَةُ، ثُمَّ أَكْتُبُ لَهُ عَظِيمَ أَجْرِ نُزُولِ ذلِكَ الْبَلَاءِ، وَ أَدَّخِرُهُ وَ أُوَفِّرُ لَهُ أَجْرَهُ، وَ لَمْ يَشْعُرْ بِهِ، وَ لَمْ يَصِلْ إِلَيْهِ أَذَاهُ؛ وَ أَنَا اللّهُ الْكَرِيمُ الرَّءُوفُ الرَّحِيمُ».

  • نام منبع :
    تحفة الأولياء ج4
    سایر پدیدآورندگان :
    تحقیق : مرادی، محمد
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 289693
صفحه از 791
پرینت  ارسال به