285
تحفة الأولياء ج4

۳۰۵۳.على بن ابراهيم روايت كرده است ، از پدرش و چند نفر از اصحاب ما ، از سهل بن زياد و هر دو ، از جعفر بن محمد ، از ابن قدّاح ، از امام جعفر صادق عليه السلام كه فرمود :«به درستى كه خداى عز و جل را مخصوصانى چندند از آفريدگانش ، كه ايشان را به نعمتخويش مى پروراند ، و عافيت خود را به ايشان عطا مى فرمايد ، و به رحمت خويش ايشان را داخل بهشت مى گرداند . بلاها و فتنه ها به ايشان مى گذرد ، و هيچ ضرر به ايشان نمى رساند» .

208 . باب در بيان آنچه از اين امّت برداشته شده است ۱

۳۰۵۴.حسين بن محمد ، از معلّى بن محمد ، از ابو داود مسترقّ روايت كرده است كه گفت : حديث كرد مرا عمرو بن مروان و گفت كه : شنيدم از امام جعفر صادق عليه السلام كه مى فرمود :«رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود كه : چهار خصلت از امّت من برداشته شده : يكى خطاى ايشان (يعنى امرى كه به غفلت از ايشان صادر شود بدون اراده يا با اراده غير آن) ، و ديگر ، فراموشى ايشان (كه از روى فراموشى حرامى را به فعل آورند ، يا واجبى را ترك كنند ، بى آنكه متذكّر حرمت يا وجوب آن باشند) ، و سيم ، آنچه بر آن اكراه شده باشند (كه كسى ايشان را بر آن جبر كرده باشد) ، و چهارم ، آنچه طاقت آن نداشته باشند . و اين است معنى قول خداى عز و جل : «رَبَّنا لا تُؤاخِذْنا اِنْ نَسينا أَوْ أخَطَأْنا رَبَّنا وَلا تَحْمِلْ عَلَيْنا اِصْرا كَما حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذينَ مِنْ قَبْلِنا رَبَّنا وَلا تُحَمِّلْنا ما لا طاقَةَ لَنا بِهِ»۲ ؛ يعنى : «اى پروردگار ما! مگير ما را به عقوبت ، اگر فراموش كنيم يا خطا نماييم . اى پروردگار ما! و بار مكن بر ما بار گران را ، چنان كه بار كرده اى آن را بر كسانى كه پيش از ما بوده اند . اى پروردگار ما! و بار مكن ما را آنچه هيچ طاقت و توانايى نيست از براى ما به آن چيز» ۳ .(و حضرت صادق عليه السلام بعد از ذكر آيه اوّل كه دلالت مى كند بر سه چيز از آن چهار چيز ، كه عبارت است از غير اكراه ، فرموده است كه :) و قول آن جناب : «اِلّا مَنْ أُكْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئنٌ بِالْايِمانِ»۴ » و ترجمه آن گذشت .

1.و در بعضى از نسخ كافى چنين است كه ، باب : در برداشته شدن خطا و مانند آن از اين امّت ، و مراد از برداشتن آن ، برداشتن مؤاخذه و عقاب است از آن؛ يعنى اگر كسى يكى از آنچه در اين باب مذكور است ، از او سر زند ، حق ـ تعالى ـ او را مؤاخذه و عقاب نفرمايد ، و بعضى از فقرات ، احتمال غير اين را دارد ، وليكن اجراى باب بر يك نسق ، منسق تر است . (مترجم)

2.بقره، ۲۸۶.

3.و بعضى از مفسّران گفته اند كه : در شب معراج ، بعد از مكالماتى چند كه در ميان خدا و رسول صلى الله عليه و آله او اتّفاق افتاد ، پيغمبر به الهام حضرت ربّ العزّة ، به زبان امّت ، اين كلام ميمنت فرجام را به عرض ملك علّام رسانيد . و گفته اند كه : هر يك از اين كلام ، بر وجه خضوع و خشوع است و مجرّد دعا كردن ، كه محض عبادت است ، كه اگرچه ما اين دعا نكنيم ، حق ـ تعالى ـ ما را مؤاخذه بر نسيان و خطا و تكليف ما لا يطاق نفرمايد؛زيرا كه آن قبيح است ، و حق تعالى از اين مبرّا است . و در آيه ، سخن بسيار است كه بعضى از آنها را در غير اين كتاب ذكر كرده ام ، و اين مقام ، گنجايش ذكر بيش از اين ندارد . (مترجم)

4.نحل، ۱۰۶. جز كسى كه مجبور شود ، در حالى دلش به ايمان آرام و قرار دارد .


تحفة الأولياء ج4
284

۳۰۵۳.عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ، عَنْ أَبِيهِ؛ وَ عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا، عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ جَمِيعاً، عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنِ ابْنِ الْقَدَّاحِ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّهِ عليه السلام ، قَالَ:«إِنَّ لِلّهِ ـ عَزَّ وَ جَلَّ ـ ضَنَائِنَ مِنْ خَلْقِهِ: يَغْذُوهُمْ بِنِعْمَتِهِ، وَ يَحْبُوهُمْ بِعَافِيَتِهِ، وَ يُدْخِلُهُمُ الْجَنَّةَ بِرَحْمَتِهِ، تَمُرُّ بِهِمُ الْبَلَايَا وَ الْفِتَنُ لَا تَضُرُّهُمْ شَيْئاً».

208 ـ بَابُ مَا رُفِعَ عَنِ الْأُمَّةِ

۳۰۵۴.الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ، عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنْ أَبِي دَاوُدَ الْمُسْتَرِقِّ، قَالَ: حَدَّثَنِي عَمْرُو بْنُ مَرْوَانَ، قَالَ:
سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللّهِ عليه السلام يَقُولُ:
«قَالَ رَسُولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله : رُفِعَ عَنْ أُمَّتِي أَرْبَعُ خِصَالٍ: خَطَؤُهَا، وَ نِسْيَانُهَا، وَ مَا أُكْرِهُوا عَلَيْهِ، وَ مَا لَمْ يُطِيقُوا؛ وَ ذلِكَ قَوْلُ اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: «رَبَّنا لا تُؤاخِذْنا إِنْ نَسِينا أَوْ أَخْطَأْنا رَبَّنا وَ لا تَحْمِلْ عَلَيْنا إِصْراً كَما حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِنا رَبَّنا وَ لا تُحَمِّلْنا ما لا طاقَةَ لَنا بِهِ» .
وَ قَوْلُهُ: «إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْاءِيمانِ» ».

  • نام منبع :
    تحفة الأولياء ج4
    سایر پدیدآورندگان :
    تحقیق : مرادی، محمد
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 306241
صفحه از 791
پرینت  ارسال به