14 . باب در بيان رغبت و رهبت و تضرّع و تبتّل و ابتهال و استعاذه و مسئلت ۱
۳۱۲۳.چند نفر از اصحاب ما روايت كرده اند ، از احمد بن محمد بن خالد ، از اسماعيل بن مهران ، از سيف بن عميره ، از ابواسحاق ، از امام جعفر صادق عليه السلام كه فرمود :«رغبت آن است كه باطن كف هاى دست خويش را رو به سوى آسمان كنى . و رهبت كه عبارت است از ترس و بيم ، آن است كه پشت كف هاى خود را به سوى آسمان گردانى ۲ » . و قول آن جناب كه مى فرمايد : «وَتَبَتَّلْ اِلَيْهِ تَبْتيلاً»۳ ، حضرت عليه السلام فرمود كه : «تبتّل ، دعا كردن است به يك انگشت كه به آن اشاره نمايى ۴ . و تضرّع آن است كه به دو انگشت اشاره كنى و آنها را حركت دهى . و ابتهال ، برداشتن دست ها و كشيدن و بلند كردن آنها است ، و آن در نزد قطره اى است از اشك كه از چشم بريزد ، بعد از آن دعا بكن» .
۳۱۲۴.على بن ابراهيم ، از پدرش ، از ابن ابى عمير ، از ابوايّوب ، از محمد بن مسلم روايت كرده است كه گفت : امام محمد باقر عليه السلام را سؤال كردم از قول خداى ـ تعالى ـ :«فَمَا استَكانُوا لِرَبِّهِمْ وَما يَتَضَرَّعُونَ»۵؛ يعنى :«پس فروتنى نكردند از براى پروردگار خويش و تضرّع و زارى نمى نمودند» . و حضرت فرمود كه : «استكانت ، خضوع است ، و تضرّع ، برداشتن دست ها است ، و تضرّع و زارى به آنها متحقّق مى شود» .
1.و رغبت ، اراده داشتن و خواستن است . و رهبت ، ترسيدن . و تضرّع ، زارى كردن . و تبتّل ، انقطاع و خويشتن را از همه جهانيان بريدن و به درِ خدا گريختن و با آن جناب گرويدن ، و كارى خاصّه براى او كردن ، كه عمل را از براى او خالص گرداند . و ابتهال ، سعى و كوشش كردن در دعا . و استعاذه ، پناه جستن . و مسئلت ، درخواستن . و اين معانى به اعتبار وضع لغوى است ، و مراد از اينها در اينجا آن است كه مذكور خواهد شد . (مترجم)
2.چه اوّل چنان است كه دست پيش كسى مى دارى كه چيزى به دستت دهد . و دويم اشاره است به سوى اينكه من از اعمال خود نااميد شده ام و پشت دست گذاشته ام و از بسيارى بدكردارى ، روى طلب از تو ندارم . (مترجم)
3.مزمل، ۸ يعنى : «و بريده شو از همه خلايق و توجّه كن به سوى او به عبادت و طاعت ، و به در او گريزبردن و گريختنى كامل؛ يعنى نفس خود را از انديشه غير او مجرّد سازد ، و روى دل خود را بالكلّيّه به او آورد . و عبداللّه عبّاس گفته كه : مراد آن است كه عمل را از براى خدا خالص كن . و حسن بصرى گفته كه : سعى و كوشش كن . و ابن زيد گفته كه : خويشتن را با عبادت او بردار . و شقيق گفته كه : بر او توكّل كن . و زيد بن اسلم گفته كه : تبتّل آن باشد كه دنيا را رها كند و طلب رضاى خدا كند . (مترجم)
4.و در شرح آن گفته اند كه : تبتّل آن است كه انگشت سبّابه دست چپ را بلند مى كنى و پَست مى كنى ، مانند كسى كه به ابرام ، چيزى از كسى طلبد ، يا اشاره به آن است كه نمى دانم كه مرا بلند خواهى كرد يا پَست خواهى گذاشت . (مترجم)
5.مؤمنون، ۷۶.