357
تحفة الأولياء ج4

۳۱۷۸.على بن ابراهيم ، از پدرش ، از ابن ابى عمير ، از ابوايّوب ، از محمد بن مسلم ، از امام محمد باقر يا امام جعفر صادق عليهماالسلامروايت كرده است كه فرمود :«در ترازوى اعمال ، چيزى از صلوات بر محمد و آل محمد سنگين تر نيست . و به درستى كه كسى هست كه كردارهايش را در ترازو مى گذارند ، پس آن كردارها ترازو را ميل مى دهند به اينكه پلّه گناهانش بر ثواب هايش راجح مى شود . پس پيغمبر صلى الله عليه و آله صلوات بر خود را بيرون مى آورد و آن را در ترازويش مى گذارد ، و به واسطه آن ، افزونى به هم مى رساند و ثوابش بر گناهانش غالب مى شود» .

۳۱۷۹.على بن محمد ، از ابن جمهور ، از پدرش ، از رجال خويش كه راويان حديث اند روايت كرده و گفته است كه : حضرت امام جعفر صادق عليه السلام فرمود كه :«هر كه را به سوى خداى ـ تعالى ـ حاجتى باشد ، بايد كه به صلوات بر محمد و آل محمد آغاز كند ، بعد از آن حاجت خود را سؤال نمايد ، پس به صلوات بر محمد و آل محمد ختم كند؛زيرا كه خداى ـ تعالى ـ از آن كريم تر است كه دو طرف را كه اوّل و آخر است قبول فرمايد و ميان را وا گذارد؛ زيرا كه صلوات بر محمد و آل محمد از آن جناب محجوب نمى شود و به سوى او بالا مى رود» .

۳۱۸۰.چند نفر از اصحاب ما روايت كرده اند ، از احمد بن محمد ، از محسن بن احمد ، از ابان احمر ، از عبدالسّلام بن نعيم كه گفت : به امام جعفر صادق عليه السلام عرض كردم كه : من داخل خانه كعبه شدم و چيزى از دعا مرا حاضر نبود و خاطر نداشتم ، مگر صلوات بر محمد و آل محمد صلى الله عليه و آله . حضرت فرمود :«بدان و آگاه باش! كه هيچ كس بيرون نيامده به چيزى كه بهتر و افزون تر باشد ، از آن چه تو به آن بيرون آمده اى» .

۳۱۸۱.على بن محمد ، از احمد بن حسين ، از على بن ريّان ، از عبيداللّه بن عبداللّه دهقان روايت كرده است كه گفت : بر حضرت ابوالحسن امام رضا عليه السلام داخل شدم . پس به من فرمود كه :«چيست معنى قول خداى ـ تعالى ـ «وَذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلّى»۱ كه ترجمه ظاهرش اين است كه : «و ياد كرد نام پروردگار خود را ، پس نماز كرد؟» .
عرض كردم كه : در هر زمان كه نام پروردگار خود را ياد كند ، برخيزد و نماز كند .
حضرت به من فرمود : «[در اين صورت] هر آينه خداى ـ تعالى ـ اين را تكليف كرده از روى جور و ستم و محض خطا» .
من عرض كردم كه : فداى تو گردم! پس آن چگونه است و مراد چيست؟ فرمود : «مراد آن است كه در هر زمان كه نام پروردگار خود را ياد كند ، بر محمد و آل محمد صلوات بفرستد» .

1.اعلى، ۱۵.


تحفة الأولياء ج4
356

۳۱۷۸.عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ، عَنْ أَبِيهِ، عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ، عَنْ أَبِي أَيُّوبَ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ، عَنْ أَحَدِهِمَا عليهماالسلام، قَالَ:«مَا فِي الْمِيزَانِ شَيْءٌ أَثْقَلَ مِنَ الصَّلَاةِ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ إِنَّ الرَّجُلَ لَتُوضَعُ أَعْمَالُهُ فِي الْمِيزَانِ، فَتَمِيلُ بِهِ، فَيُخْرِجُ صلى الله عليه و آله الصَّلَاةَ عَلَيْهِ، فَيَضَعُهَا فِي مِيزَانِهِ، فَيَرْجَحُ بِهِ».

۳۱۷۹.عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ، عَنِ ابْنِ جُمْهُورٍ ، عَنْ أَبِيهِ، عَنْ رِجَالِهِ، قَالَ:
قَالَ أَبُو عَبْدِ اللّهِ عليه السلام :
«مَنْ كَانَتْ لَهُ إِلَى اللّهِ ـ عَزَّ وَ جَلَّ ـ حَاجَةٌ، فَلْيَبْدَأْ بِالصَّلَاةِ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، ثُمَّ يَسْأَلُ حَاجَتَهُ، ثُمَّ يَخْتِمُ بِالصَّلَاةِ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ؛ فَإِنَّ اللّهَ ـ عَزَّ وَ جَلَّ ـ أَكْرَمُ مِنْ أَنْ يَقْبَلَ الطَّرَفَيْنِ وَ يَدَعَ الْوَسَطَ ، إِذَا كَانَتِ الصَّلَاةُ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ لَا تُحْجَبُ عَنْهُ».

۳۱۸۰.عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنْ مُحَسِّنِ بْنِ أَحْمَدَ، عَنْ أَبَانٍ الْأَحْمَرِ، عَنْ عَبْدِ السَّلَامِ بْنِ نُعَيْمٍ، قَالَ:
قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللّهِ عليه السلام : إِنِّي دَخَلْتُ الْبَيْتَ، وَ لَمْ يَحْضُرْنِي شَيْءٌ مِنَ الدُّعَاءِ إِلَا الصَّلَاةُ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ؟
فَقَالَ:
«أَمَا إِنَّهُ لَمْ يَخْرُجْ أَحَدٌ بِأَفْضَلَ مِمَّا خَرَجْتَ بِهِ».

۳۱۸۱.عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحُسَيْنِ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ الرَّيَّانِ، عَنْ عُبَيْدِ اللّهِ بْنِ عَبْدِ اللّهِ الدِّهْقَانِ، قَالَ:
دَخَلْتُ عَلى أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا عليه السلام ، فَقَالَ لِي:
«مَا مَعْنى قَوْلِهِ: «وَ ذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى» ؟» .
قُلْتُ : كُلَّمَا ذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ، قَامَ فَصَلّى .
فَقَالَ لِي: «لَقَدْ كَلَّفَ اللّهُ ـ عَزَّ وَ جَلَّ ـ هذَا شَطَطاً» .
فَقُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ، فَكَيْفَ هُوَ؟
فَقَالَ: «كُلَّمَا ذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ، صَلّى عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ».

  • نام منبع :
    تحفة الأولياء ج4
    سایر پدیدآورندگان :
    تحقیق : مرادی، محمد
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 306006
صفحه از 791
پرینت  ارسال به