365
تحفة الأولياء ج4

۳۱۹۴.و به اسناد خود ، از امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده است كه فرمود :«خداى ـ تعالى ـ به موسى عليه السلام فرمود كه : زبانت را از پس دلت قرار ده تا سالم شوى (يعنى اوّل فكر و تأمل كن و بعد از آن سخن بگو)
۱
. در شب و روز ، ياد مرا بسيار كن و گناه را در معدنش پيروى مكن كه پشيمان مى شوى؛زيرا كه گناه ، موعد اهل دوزخ است» . ۲

۳۱۹۵.و به اسناد خود روايت كرده است كه فرمود :«در آن چه خداى ـ تعالى ـ با موسى مناجات فرمود اين بود كه فرمود : اى موسى! بر هر حالى مرا فراموش مكن؛زيرا كه فراموش كردن ، دل ها را مى ميراند» .

۳۱۹۶.از او ، از ابن فضّال ، از غالب بن عثمان ، از بشير دهّان ، از امام جعفر صادق عليه السلام روايت است كه فرمود :«خداى ـ تعالى ـ فرموده كه : اى فرزند آدم! مرا ياد كن در گروهى ، تا تو را ياد كنم در گروهى كه از گروه تو بهتراند» .

۳۱۹۷.محمد بن يحيى ، از احمد بن محمد بن عيسى ، از ابن محبوب ، از آنكه او را ذكر كرده ، از امام جعفر صادق عليه السلام روايت است كه فرمود :«خداى ـ تعالى ـ فرموده است كه : هر كه مرا ياد كند در گروهى از مردمان ، او را ياد كنم در گروهى از فرشتگان» .

22 . باب ذكر خداى عز و جل بسيار

۳۱۹۸.چند نفر از اصحاب ما روايت كرده اند ، از سهل بن زياد ، از جعفر بن محمد اشعرى ، از ابن قدّاح ، از امام جعفر صادق عليه السلام كه فرمود :«چيزى نيست ، مگر آنكه از برايش اندازه اى است كه به سوى آن منتهى مى شود ، مگر ذكر ، كه آن را اندازه اى نيست كه به سوى آن منتهى شود . و خداى ـ تعالى ـ واجبات را واجب ساخت ، پس هر كه آنها را به جا آورد ، همان اندازه آنها است . و روزه ماه رمضان را واجب ساخت ، پس هر كه آن را روزه بگيرد ، همان اندازه آن است . و حج را واجب ساخت ، پس هر كه حج كند ، همان اندازه آن است ، مگر ذكر ، كه خداى ـ تعالى ـ به كم از آن راضى نشده و از براى آن اندازه اى قرار نداده كه به سوى آن منتهى شود» . بعد از آن ، اين آيه را خواند كه : «يا أَيُّهَا الَّذينَ امَنُوا اُذْكُروا اللّه َ ذِكْرا كَثيرا * وَسَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَ أَصيلاً»۳ ؛ يعنى : «اى كسانى كه ايمان آورده ايد! ياد كنيد خدا را ، ياد كردن بسيار ، و تسبيح و تنزيه كنيد او را در بامداد» . و حضرت فرمود كه : «خداى ـ تعالى ـ از براى آن اندازه اى قرار نداده كه به سوى آن منتهى شود» . و فرمود كه : «پدرم ذكرش بسيار بود . هر آينه با او راه مى رفتم و او ذكر خدا مى كرد ، و با او طعام مى خوردم و او ذكر خدا مى كرد ، و قوم را حديث مى كرد و با ايشان سخن مى گفت و آن ، او را از ذكر خدا مشغول نمى ساخت ، و زبانش را مى ديدم كه به كام بالايش چسبيده بود و مى فرمود : لا الهَ الّا اللّه ، و ما را جمع مى نمود و به ذكر خدا امر مى فرمود تا آفتاب برآيد . و هر كه را از ما كه مى توانست قرآن بخواند ، به خواندن امر مى فرمود ، و هر كه از ما نمى توانست قرآن بخواند ، او را به ذكر امر مى فرمود .و خانه اى كه قرآن در آن خوانده مى شود و خداى ـ تعالى ـ در آن ياد مى شود ، بركتش بسيار مى شود ، و فرشتگان در آن خانه حاضر مى شوند ، و شياطين از آنجا دور مى گردند ، و آن خانه از براى اهل آسمان روشنى دهد ، چنان كه ستاره اى درخشان از براى اهل زمين روشنى مى دهد . و خانه اى كه قرآن در آن خوانده نمى شود و ذكر خدا در آن نمى شود ، بركتش كم مى شود ، و فرشتگان از آن دور مى شوند ، و شياطين در آن حاضر مى شوند .و رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود كه : آيا نمى خواهيد شما را خبر دهم به بهترين اعمال شما كه در درجات شما از همه آنها بلندكننده تر ، و در نزد پادشاه شما از همه آنها پاك تر ، و از براى شما بهتر است از دينار و درهم ، و بهتر است از براى شما از آنكه دشمنان خويش را ملاقات كنيد و در جنگ به هم رسيد ، پس شما ايشان را بكشيد و ايشان شما را بكشند؟ صحابه عرض كردند : بلى ، مى خواهم . فرمود : بسيار ياد كردن خداى ـ تعالى ـ » .بعد از آن حضرت صادق عليه السلام فرمود كه : «مردى به خدمت پيغمبر صلى الله عليه و آله آمد و عرض كرد كه : بهترين مردم مسجد كيست؟ فرمود : آنكه از همه ايشان بيشتر خدا را ذكر كند . و رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود كه : هر كه زبان ذاكرى به او عطا شود ، به حقيقت كه خوبى دنيا و آخرت به او عطا شده» . و در قول خداى ـ تعالى ـ : «وَلا تَمْنُنْ تَسْتَكْثِرْ»۴ كه ترجمه ظاهر آن اين است كه : «منّت مگذار و عطا مده در حالتى كه آن را بسيار شمارى» . فرمود كه : «بسيار مشمار آن چه را كه كرده اى از براى خدا از خوبى» .

1.ا وّل انديشه وانگهى گفتار پاى بست آمده است ، پس ديوار (مترجم)

2.مراد از معدن گناه ، ظالمان و فاجران ، يا سفاهت و جهالت است ، يا آن چه گناهان و بدى از آن متولّد مى شود . و بالجمله نهى است از پيروى كردن گناه ، به تحرّز از اصولى كه گناهان از آن متولّد مى شود . (مترجم)

3.احزاب، ۴۱ و ۴۲.

4.مدثر، ۶.


تحفة الأولياء ج4
364

۳۱۹۴.وَ بِإِسْنَادِهِ ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّهِ عليه السلام ، قَالَ:«قَالَ اللّهُ ـ عَزَّ وَ جَلَّ ـ لِمُوسى : اجْعَلْ لِسَانَكَ مِنْ وَرَاءِ قَلْبِكَ تَسْلَمْ، وَ أَكْثِرْ ذِكْرِي بِاللَّيْلِ وَ النَّهَارِ، وَ لَا تَتَّبِعِ الْخَطِيئَةَ فِي مَعْدِنِهَا فَتَنْدَمَ؛ فَإِنَّ الْخَطِيئَةَ مَوْعِدُ أَهْلِ النَّارِ».

۳۱۹۵.وَ بِإِسْنَادِهِ، قَالَ:«فِيمَا نَاجَى اللّهُ بِهِ مُوسى عليه السلام ، قَالَ : يَا مُوسى ، لَا تَنْسَنِي عَلى كُلِّ حَالٍ؛ فَإِنَّ نِسْيَانِي يُمِيتُ الْقَلْبَ».

۳۱۹۶.عَنْهُ، عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ، عَنْ غَالِبِ بْنِ عُثْمَانَ، عَنْ بَشِيرٍ الدَّهَّانِ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّهِ عليه السلام ، قَالَ:«قَالَ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ : يَا ابْنَ آدَمَ، اذْكُرْنِي فِي مَلَاً? أَذْكُرْكَ فِي مَلَاً?خَيْرٍ مِنْ مَلَئِكَ».

۳۱۹۷.مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيى، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسى، عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ، عَمَّنْ ذَكَرَهُ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّهِ عليه السلام ، قَالَ:«قَالَ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ : مَنْ ذَكَرَنِي فِي مَلَاً?مِنَ النَّاسِ، ذَكَرْتُهُ فِي مَلَاً?مِنَ الْمَلَائِكَةِ».

22 ـ بَابُ ذِكْرِ اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ كَثِيراً

۳۱۹۸.عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا، عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ، عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْأَشْعَرِيِّ، عَنِ ابْنِ الْقَدَّاحِ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّهِ عليه السلام ، قَالَ :«مَا مِنْ شَيْءٍ إِلَا وَ لَهُ حَدٌّ يَنْتَهِي إِلَيْهِ إِلَا الذِّكْرَ، فَلَيْسَ لَهُ حَدٌّ يَنْتَهِي إِلَيْهِ، فَرَضَ اللّهُ ـ عَزَّ وَ جَلَّ ـ الْفَرَائِضَ، فَمَنْ أَدَّاهُنَّ فَهُوَ حَدُّهُنَّ ؛ وَ شَهْرَ رَمَضَانَ ، فَمَنْ صَامَهُ فَهُوَ حَدُّهُ ؛ وَ الْحَجَّ ، فَمَنْ حَجَّ فَهُوَ حَدُّهُ ، إِلَا الذِّكْرَ؛ فَإِنَّ اللّهَ ـ عَزَّ وَ جَلَّ ـ لَمْ يَرْضَ مِنْهُ بِالْقَلِيلِ، وَ لَمْ يَجْعَلْ لَهُ حَدّاً يَنْتَهِي إِلَيْهِ» ثُمَّ تَلَا : «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللّهَ ذِكْراً كَثِيراً وَ سَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَ أَصِيلاً» فَقَالَ : «لَمْ يَجْعَلِ اللّهُ ـ عَزَّ وَ جَلَّ ـ لَهُ حَدّاً يَنْتَهِي إِلَيْهِ».
قَالَ : «وَ كَانَ أَبِي عليه السلام كَثِيرَ الذِّكْرِ، لَقَدْ كُنْتُ أَمْشِي مَعَهُ وَ إِنَّهُ لَيَذْكُرُ اللّهَ، وَ آكُلُ مَعَهُ الطَّعَامَ وَ إِنَّهُ لَيَذْكُرُ اللّهَ، وَ لَقَدْ كَانَ يُحَدِّثُ الْقَوْمَ وَ مَا يَشْغَلُهُ ذلِكَ عَنْ ذِكْرِ اللّهِ ، وَ كُنْتُ أَرى لِسَانَهُ لَازِقاً بِحَنَكِهِ يَقُولُ: لَا إِلهَ إِلَا اللّهُ، وَ كَانَ يَجْمَعُنَا فَيَأْمُرُنَا بِالذِّكْرِ حَتّى تَطْلُعَ الشَّمْسُ، وَ يَأْمُرُ بِالْقِرَاءَةِ مَنْ كَانَ يَقْرَأُ مِنَّا، وَ مَنْ كَانَ لَا يَقْرَأُ مِنَّا أَمَرَهُ بِالذِّكْرِ .
وَ الْبَيْتُ الَّذِي يُقْرَأُ فِيهِ الْقُرْآنُ، وَ يُذْكَرُ اللّهُ ـ عَزَّ وَ جَلَّ ـ فِيهِ، تَكْثُرُ بَرَكَتُهُ، وَ تَحْضُرُهُ الْمَلَائِكَةُ، وَ تَهْجُرُهُ الشَّيَاطِينُ ، وَ يُضِيءُ لِأَهْلِ السَّمَاءِ، كَمَا يُضِيءُ الْكَوْكَبُ الدُّرِّيُّ لِأَهْلِ الْأَرْضِ؛ وَ الْبَيْتُ الَّذِي لَا يُقْرَأُ فِيهِ الْقُرْآنُ، وَ لَا يُذْكَرُ اللّهُ فِيهِ، تَقِلُّ بَرَكَتُهُ، وَ تَهْجُرُهُ الْمَلَائِكَةُ، وَ تَحْضُرُهُ الشَّيَاطِينُ.
وَ قَدْ قَالَ رَسُولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله : أَ لَا أُخْبِرُكُمْ بِخَيْرِ أَعْمَالِكُمْ لَكُمْ، أَرْفَعِهَا فِي دَرَجَاتِكُمْ وَ أَزْكَاهَا عِنْدَ مَلِيكِكُمْ، وَ خَيْرٍ لَكُمْ مِنَ الدِّينَارِ وَ الدِّرْهَمِ، وَ خَيْرٍ لَكُمْ مِنْ أَنْ تَلْقَوْا عَدُوَّكُمْ فَتَقْتُلُوهُمْ وَ يَقْتُلُوكُمْ؟ فَقَالُوا: بَلى، قَالَ: ذِكْرُ اللّهِ ـ عَزَّ وَ جَلَّ ـ كَثِيراً» .
ثُمَّ قَالَ : «جَاءَ رَجُلٌ إِلَى النَّبِيِّ صلى الله عليه و آله ، فَقَالَ: مَنْ خَيْرُ أَهْلِ الْمَسْجِدِ؟ فَقَالَ: أَكْثَرُهُمْ لِلّهِ ذِكْراً، وَ قَالَ رَسُولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله : مَنْ أُعْطِيَ لِسَاناً ذَاكِراً، فَقَدْ أُعْطِيَ خَيْرَ الدُّنْيَا وَ الْاخِرَةِ، وَ قَالَ فِي قَوْلِهِ تَعَالى: «وَ لا تَمْنُنْ تَسْتَكْثِرُ» قَالَ: لَا تَسْتَكْثِرْ مَا عَمِلْتَ مِنْ خَيْرٍ لِلّهِ».

  • نام منبع :
    تحفة الأولياء ج4
    سایر پدیدآورندگان :
    تحقیق : مرادی، محمد
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 289710
صفحه از 791
پرینت  ارسال به