۳۲۳۷.على ، از پدرش روايت كرده است كه گفت : عبداللّه بن جندب را در عرفات ديدم و وقوف و ايستادن كسى را نديدم كه از وقوف او نيكوتر باشد . پيوسته دست هاى خود را به سوى آسمان كشيده و قطرات آبِ ديده اش بر رخسارهايش روان بود ، تا آنكه به زمين مى رسيد . و چون مردم باز گشتند ، به او گفتم كه : يا ابامحمد! وقوف كسى را نديدم كه از وقوف تو بهتر باشد . گفت : به خدا سوگند كه دعا نكردم ، مگر از براى برادران خود . و علَّتش آن است كه حضرت ابوالحسن موسى بن جعفر عليه السلام مرا خبر داد كه :«هر كه از براى برادر خود دعا كند در غيبت او ، از عرش او را ندا كنند كه : از براى تو است صد هزار برابر آن ، پس من ناخوش داشتم و نخواستم كه صد هزار چندان مضمون را وا گذارم از براى يكى ، كه نمى دانم مستجاب مى شود يا نه» .
۳۲۳۸.چند نفر از اصحاب ما روايت كرده اند ، از سهل بن زياد و على بن ابراهيم ، از پدرش هر دو ، از ابن محبوب ، از ابن رئاب ، از ابوعبيده ، از ثوير بن ابى فاخته كه گفت : شنيدم از حضرت على بن الحسين عليه السلام كه مى فرمود :«به درستى كه فرشتگان چون بشنوند كه مؤمن از براى برادر مؤمن خود دعا مى كند در غايبانه ، يا او را به نيكى ياد مى نمايد ، مى گويند كه : خوب برادرى هستى تو از براى برادرت؛ از برايش به نيكى دعا مى كنى و او از تو غائِب است ، و او را به خوبى ياد مى نمايى . به حقيقت كه خدا در برابر آن چه از براى او سؤال كردى به تو عطا فرمود ، و بر تو ثنا گفت دو برابر آن چه تو بر او ثنا گفتى ، و تو را است فضل و افزونى بر او . و چون از او بشنوند كه برادرش را به بدى ياد مى كند و بر او نفرين مى كند ، به او مى گويد كه : بد برادرى هستى تو از براى برادرت . بازايست از بدگويى و نفرين او ، اى آن كسى كه خدا گناهان و عيب هاى تو را پوشيده! و متوجّه احوال و كار خود باش و كار به مردم مدار ، و خدا را حمد كن كه بر تو پوشيده . و بدان كه خدا از تو به بنده خود داناتر است و او را بِه از تو مى شناسد» .