۳۲۴۸.ابوعلى اشعرى ، از محمد بن عبدالجبّار ، از ابن فضّال ، از عبداللّه بن ابراهيم ، از جعفر بن ابراهيم ، از امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده است كه فرمود :«چهار كس اند كه هيچ دعايى از براى ايشان مستجاب نمى شود : يكى مردى كه در خانه اش نشسته ، مى گويد : بار خدايا! مرا روزى ده ، پس به او گفته مى شود كه : آيا تو را امر نكردم به طلب كردن؟ و ديگر ، مردى كه او را زنى باشد و بر آن زن نفرين كند . پس به او گفته مى شود كه : آيا امر او را به سوى تو قرار نداده ام؟ و سيم ، مردى كه او را مالى بوده و آن را تباه نموده ، بعد از آن مى گويد كه : بار خدايا! مرا روزى ده؛ پس به او گفته مى شود كه : آيا تو را امر نكردم به ميانه روى؟ آيا تو را امر نكردم به اصلاح؟» . بعد از آن اين آيه را خواند كه : « «وَالَّذينَ اِذا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكانَ بَيْنَ ذَلِكَ قَواما»۱ ؛ يعنى : «ديگر بندگان خداوند رحمن آنانند كه چون مال را صرف كنند ، اسراف نكنند و تنگ گيرى ننمايند . و انفاق ايشان ميان اين و آن ، راست ايستادن باشد» (يعنى طريقه اعتدال كه بناى احكام شرع است) . و چهارم ، مردى كه او را مالى باشد و آن را به قرض دهد ، بدون شاهد . پس به او گفته مى شود كه : آيا تو را امر نكردم به گواه گرفتن» . محمد بن يحيى ، از احمد بن محمد ، از على بن حكم ، از عمران بن ابى عاصم ، از امام جعفر صادق عليه السلام مثل اين را روايت كرده است .
۳۲۴۹.حسين بن محمد اشعرى ، از معلّى بن محمد ، از وشّاء ، از عبداللّه بن سنان ، از وليد بن صبيح روايت كرده است كه گفت : شنيدم از آن حضرت كه مى فرمود :«سه كس اند كه دعاى ايشان برايشان رد مى شود : يكى مردى كه خدا مالى را به او روزى كرده ، و او آن را در غير وجهش صرف نموده ، بعد از آن مى گويد كه : پروردگارا! مرا روزى ده . پس به او گفته مى شود كه : آيا تو را روزى ندادم؟ و ديگر ، مردى كه بر زنش نفرين كند ، و حال آنكه بر آن زن ستمكار باشد . پس به او گفته مى شود كه : آيا امرش را به دست تو قرار ندادم؟ و ديگر ، مردى كه در خانه اش نشسته ، مى گويد كه : پروردگارا! مرا روزى ده . پس به او گفته مى شود كه : آيا راه به سوى طلب روزى از برايت قرار ندادم؟» .