399
تحفة الأولياء ج4

34 . باب در بيان مباهله ۱

۳۲۵۵.على بن ابراهيم ، از پدرش ، از ابن ابى عمير ، از محمد بن حكيم ، از ابومسروق۲، از امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده است كه گفت : گفتم : به درستى كه ما با مردم سخن مى گوييم و برايشان حجّت مى آوريم به قول خداى ـ تعالى ـ :«أَطيعُوا اللّه َ وَأَطيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِى الْاَمْرِ مِنْكُمْ»۳؛ يعنى :«فرمان بريد خدا را و فرمان بريد فرستاده او را كه محمد صلى الله عليه و آله است ، و خداوندان فرمان از خود را» . پس مى گويند كه : اين آيه در سپهسالار لشكرها نازل شده ، و برايشان حجّت مى آوريم به قول خداى ـ تعالى ـ : «اِنَّما وَليُّكُمُ اللّه ُ وَ رَسُولُهُ»۴ تا آخر آيه ، كه ترجمه اش اين است كه : «جز اين نيست كه صاحب اختيار و اولى به تصرّف و حاكم بر امور دينى و دنيوى شما خدا است ، و رسول او و كسانى كه ايمان آورده اند . آنان كه به پاى مى دارند نماز را و مى دهند زكات را و حال آنكه ايشان ركوع كنندگانند» . و ايشان مى گويند كه : اين آيه در شأن مؤمنان نازل شده ، و برايشان حجّت مى آوريم به قول خداى ـ تعالى ـ : «قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرا اِلَّا الْمَوَدَّةَ فِى الْقُرْبى»۵ ؛ يعنى : «بگو يا محمد! كه نمى خواهيم از شما بر تبليغ رسالت مزدى را ، و از براى امر به معروف و نهى از منكر توقّع اجرى ندارم ، وليكن طلب مى كنم از شما دوستى ثابت و متمكّن را در خويشى من ، كه خويشان مرا دوست داريد» . در جواب مى گويند كه : اين آيه در باب خويشى مسلمانان نازل شده .راوى مى گويد كه : چيزى را وا نگذاشتم از آن چه ذكرش در نزد من حاضر بود و به خاطر داشتم از اين و مانند اين ، مگر آنكه آن را ذكر كردم .حضرت به من فرمود كه : «هرگاه اين امر واقع شود ، ايشان را به سوى مباهله بخوان» . عرض كردم كه : چه كنم و به چه وضع بايد كرد؟ فرمود : «سه روز خود را اصلاح كن» ، و گمان دارم او را كه فرمود : «و روزه بگير و غسل كن ، و تو با او به سوى دشت بيرون رو و انگشتان خود را از دست راستت در انگشتان او درآور . بعد از آن او را انصاف بده و به خود آغاز كن : الَلّهُمَّ رَبَّ السَّمواتِ السَّبْعِ ... أَوْ عَذابا أَليما ؛ «خداوندا! اى پروردگار آسمان هاى هفت گانه و پروردگار زمين هاى هفت گانه! داناى نهانى و آشكار! اى مهربان بخشاينده! اگر هست ابومسروق ۶ كه انكار كرده باشد حقى را و ادعا نموده باشد باطلى را ، پس فرو فرست بر او بلايى را از آسمان يا عذابى دردناك (يا دردآورنده)» . بعد از آن نفرين را بر او برگردان و بگو : وَاِنْ كانَ فُلانٌ جَحَدَ حَقّا وَادَّعى باطِلاً فَأَنْزِلْ عَلَيْهِ حُسْبانا مِنَ السَّمآءِ أَوْ عَذابا أَليما ؛ و اگر باشد فلانى كه انكار كرده باشد حقّى را و ادّعا نموده باشد باطلى را ، پس فرو فرست بلايى از آسمان يا عذابى دردناك (يا دردآورنده)» .بعد از آن حضرت به من فرمود : «به درستى كه تو درنگ نخواهى كرد كه اين را در او مى بينى . پس به خدا سوگند كه هيچ آفريده اى را نيافتم كه مرا به سوى آن اجابت كند» .

1.و مباهله ، يكديگر را نفرين كردن است . (مترجم)

2.در نسخه مترجم ، «ابومسترق» است .

3.نساء، ۵۹.

4.مائده، ۵۵.

5.شورا، ۲۳.

6.در نسخه مترجم ، «ابومسترق» است .


تحفة الأولياء ج4
398

34 ـ بَابُ الْمُبَاهَلَةِ

۳۲۵۵.عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ، عَنْ أَبِيهِ، عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَكِيمٍ، عَنْ أَبِي مَسْرُوقٍ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّهِ عليه السلام ، قَالَ:
قُلْتُ: إِنَّا نُكَلِّمُ النَّاسَ، فَنَحْتَجُّ عَلَيْهِمْ بِقَوْلِ اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ:«أَطِيعُوا اللّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِى الْأَمْرِ مِنْكُمْ».
فَيَقُولُونَ: نَزَلَتْ فِي أُمَرَاءِ السَّرَايَا، فَنَحْتَجُّ عَلَيْهِمْ بِقَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ:«إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ»إِلى آخِرِ الْايَةِ.
فَيَقُولُونَ نَزَلَتْ فِي الْمُؤْمِنِينَ، وَ نَحْتَجُّ عَلَيْهِمْ بِقَوْلِ اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ:«قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَا الْمَوَدَّةَ فِى الْقُرْبى»فَيَقُولُونَ: نَزَلَتْ فِي قُرْبَى الْمُسْلِمِينَ.
قَالَ: فَلَمْ أَدَعْ شَيْئاً مِمَّا حَضَرَنِي ذِكْرُهُ مِنْ هذَا وَ شِبْهِهِ إِلَا ذَكَرْتُهُ .
فَقَالَ لِي :
«إِذَا كَانَ ذلِكَ، فَادْعُهُمْ إِلَى الْمُبَاهَلَةِ» قُلْتُ: وَ كَيْفَ أَصْنَعُ؟ قَالَ : «أَصْلِحْ نَفْسَكَ» ثَلَاثاً وَ أَظُنُّهُ قَالَ : «وَ صُمْ وَ اغْتَسِلْ وَ ابْرُزْ أَنْتَ وَ هُوَ إِلَى الْجَبَّانِ، فَشَبِّكْ أَصَابِعَكَ مِنْ يَدِكَ الْيُمْنى فِي أَصَابِعِهِ، ثُمَّ أَنْصِفْهُ، وَ ابْدَأْ بِنَفْسِكَ، وَ قُلِ: اللّهُمَّ رَبَّ السَّمَاوَاتِ السَّبْعِ، وَ رَبَّ الْأَرَضِينَ السَّبْعِ، عَالِمَ الْغَيْبِ وَ الشَّهَادَةِ، الرَّحْمنَ الرَّحِيمَ، إِنْ كَانَ أَبُو مَسْرُوقٍ جَحَدَ حَقّاً وَ ادَّعى بَاطِلاً، فَأَنْزِلْ عَلَيْهِ حُسْبَاناً مِنَ السَّمَاءِ أَوْ عَذَاباً أَلِيماً ، ثُمَّ رُدَّ الدَّعْوَةَ عَلَيْهِ، فَقُلْ: وَ إِنْ كَانَ فُلَانٌ جَحَدَ حَقّاً وَ ادَّعى بَاطِلاً، فَأَنْزِلْ عَلَيْهِ حُسْبَاناً مِنَ السَّمَاءِ أَوْ عَذَاباً أَلِيماً».
ثُمَّ قَالَ لِي : «فَإِنَّكَ لَا تَلْبَثُ أَنْ تَرى ذلِكَ فِيهِ» فَوَ اللّهِ مَا وَجَدْتُ خَلْقاً يُجِيبُنِي إِلَيْهِ.

  • نام منبع :
    تحفة الأولياء ج4
    سایر پدیدآورندگان :
    تحقیق : مرادی، محمد
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 305647
صفحه از 791
پرینت  ارسال به