۳۲۵۹.محمد بن يحيى ، از محمد بن احمد ، از محمد بن عبدالجبّار ، از ابوجميله ، از بعضى از اصحابش روايت كرده است كه گفت :«چون كسى حق را انكار كند و ديگرى خواهد كه با او مباهله و ملاعنه كند ، مى گويد كه : اَللّهُمَّ رَبَّ السَّمواتِ السَّبْعِ ... أَوْ عَذابا أَليما ؛ خداوندا! اى پروردگار آسمان هاى هفتگانه و پروردگار زمين هاى هفتگانه و پروردگار عرش بزرگ ! اگر هست فلانى كه انكار كرده باشد حقى را و كافر شده به آن ،پس برسان به او بلايى از آسمان يا عذابى دردناك (يا دردآورنده)» .
35 . باب در بيان تعظيم كردن پروردگار ـ تبارك و تعالى ـ خود را
۳۲۶۰.على بن ابراهيم ، از پدرش ، از صفوان بن يحيى ، از اسحاق بن عمّار ، از بعضى از اصحاب خويش،از امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده است كه فرمود :«به درستى كه خداى ـ تعالى ـ را سه ساعت است در شب و سه ساعت است در روز ، كه در آن ساعت ها خود را به بزرگى ياد مى فرمايد . پس اوّل ساعت هاى روز ، وقتى است كه آفتاب در اين جانب؛ يعنى از جانب مشرق به اندازه آن باشد از عصر؛ يعنى از جانب مغرب ، تا نماز اوّل» (كه عبارت است از نماز ظهر)۱. تتمّه حديث :«و اوّل ساعت هاى شب ، دو ثلث از باقى مانده از شب است ، تا آنكه صبح چون نهر بر افق روان شود ۲ . مى فرمايد : اِنىّ أَنَا اللّه ُ رَبُّ الْعالَمينَ ... اِنّى أَنَا اللّه ُ الْكَبيرُ الْمُتَعالِ ؛ به درستى كه منم خدا كه پروردگار جهانيانم . به درستى كه منم خدا كه بلندمرتبه و بزرگم . به درستى كه منم خدا كه ارجمند و درست كردارم . به درستى كه منم خدا كه آمرزگار و بخشاينده ام . به درستى كه منم خداى مهربان رحيم . به درستى كه منم خدا كه مالك روز جزايم . به درستى كه منم خدا كه نيست نشده و نيست نخواهد شد . به درستى كه منم خدا كه آفريننده خوب و بدى ام . به درستى كه منم خدا كه آفريننده بهشت و دوزخم . به درستى كه منم خدا كه آشكاركننده هر چيزم و به سوى من برمى گردد . به درستى كه منم خداى يكتاى پناه نيازمندان . به درستى كه منم خدا ، داناى نهانى و آشكار . به درستى كه منم خداى پادشاه ، به غايت پاكيزه ، بى عيب ، بى آفت ، ايمن كننده ،نگهبان ، ارجمند ،(يا غالب) ، بزرگوار ، بلندمرتبه . به درستى كه منم خداى تقديركننده آفريننده نگارنده . مرا است نام هاى نيكوتر . به درستى كه منم خدا ، بزرگ و برتر از همه» .راوى مى گويد : بعد از آن حضرت صادق عليه السلام از پيش خود فرمود : «و كبريا و بزرگوارى به منزله رداى آن جناب است . پس هر كه چيزى از آن را با او منازعه كند ، خدا او را در آتش دوزخ نگونسار سازد و به زودى دراندازد» . بعد از آن فرمود كه : «هيچ بنده مؤمنى نيست كه اينها را بخواند ، در حالى كه روى دلش به خداى ـ تعالى ـ باشد ، مگر آنكه خدا حاجت او را برآورد . و اگر بدبخت باشد ، اميد دارم كه نيك بخت گردد» .