۳۳۲۷.محمد بن يحيى ، از احمد بن محمد بن عيسى ، از حسين بن سعيد ، از نضر بن سويد ، از قاسم بن سليمان ، از جرّاح مدائنى ، از امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده است كه فرمود :«چون يكى از شما در شب برخيزد ، بايد كه بگويد : سُبْحَانَ رَبِّ النَّبِيِّينَ ، وَإِلَهِ الْمُرْسَلِينَ ، وَرَبِّ الْمُسْتَضْعَفِينَ ، وَالْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِي يُحْيِي الْمَوْتى ، وَهُوَعَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ؛ «پاك و منزه مى شمارم پروردگار پيغمبران ، و خداى فرستاده شدگان ، و پروردگار ناتوانان ، و ستايش مر خداى را است ، كسى كه زنده مى گرداند مردگان را ، و او بر هر چيزى توانا است» ، خداى ـ تعالى ـ مى فرمايد كه : بنده من راست گفت و شكر كرد» .
۳۳۲۸.على بن ابراهيم ، از پدرش ، از حمّاد بن عيسى ، از حريز ، از زراره ، از امام محمد باقر عليه السلام روايت كرده است كه فرمود :«چون در شب از خواب برخيزى ، بگو : الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِي رَدَّ عَلَيَّ رُوحِي لِأَحْمَدَهُ وَأَعْبُدَهُ؛ «ستايش مر خدايى را است كه برگردانيده بر من روح مرا ، از براى آنكه بستايم و بپرستم او را» ، پس چون آواز خروس را بشنوى ، بگو : سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ ... فَإِنَّهُ لَا يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَا أَنْتَ؛ «پاك است از هر بدى و نقص ، و به غايت پاكيزه است پروردگار فرشتگان و روح . پيشى گرفت رحمتت بر غضبت . نيست خدايى ، مگر تو ، در حالتى كه تنهايى ، نيست شريكى از برايت . كردم بدى و ستم نمودم بر خودم ، پس بيامرز مرا . به درستى كه نمى آمرزد گناهان را ، مگر تو» ، پس چون برخاستى ، به سوى كران هاى آسمان نظر كن و بگو : اللّهُمَّ لَا يُوَارِي مِنْكَ لَيْلٌ دَاجٍ ... وَالْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ؛ خداوندا! نمى پوشد از تو شب تار ، و نه آسمانِ صاحب برج ها ، و نه زمينِ صاحب قرارگاه ، و نه تاريكى هايى كه پاره اى از آنها زبر پاره اى است ، و نه در درياى گود پر آب مى روى در اوّل شب پيش روى اوّل شب رونده از آفريدگانت . مى دانى خيانت چشم ها را و آن چه پنهان مى كند سينه ها . فرو رفتند ستاره ها و به خواب رفتند چشم ها ، و تويى زنده پاينده . فرا نمى گيرد تو را پينكى ۱ و نه خواب . پاك و منزّه است پروردگارم . پروردگار جهانيان و خداى پيغمبران . و ستايش مر خدايى را است كه پروردگار جهانيان است» .