۳۳۵۶.ابى عمير ، از حمّاد بن عثمان ، از سيف بن عميره روايت كرده است كه گفت : شنيدم از امام جعفر صادق عليه السلام كه مى فرمود :«جبرئيل عليه السلام به نزد يوسف آمد و آن حضرت در زندان بود؛ پس به او گفت كه : اى يوسف! در عقب هر نمازى بگو : اللّهُمَّ اجْعَلْ لِي فَرَجاً وَمَخْرَجاً ، وَارْزُقْنِي مِنْ حَيْثُ أَحْتَسِبُ ، وَمِنْ حَيْثُ لَا أَحْتَسِبُ؛ خداوندا! قرار ده از برايم فرجى و بيرون رفتن گاهى ، و روزى كن مرا از آنجا كه مى پندارم و از آنجا كه نمى پندارم» .
۳۳۵۷.محمد بن يحيى ، از احمد بن محمد بن عيسى ، از محمد بن عبدالعزيز ، از بكر بن محمد ، از آنكه او را روايت كرده ، از امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده است كه فرمود :«هر كه نزد هر نماز واجبى اين كلمات را بگويد ، در بابِ خود و خانه و مال و فرزندانش محفوظ باشد : أُجِيرُ نَفْسِي وَمَالِي وَوُلْدِي ... وَآيَةِ الْكُرْسِيِّ ، إِلى آخِرِهَا؛ پناه مى دهم خود را ، و مالم و فرزندانم و كسانم و خانه ام ، و هر چيزى در آن از من است ، به خداى يكتاى يگانه ، پناه نيازمندان ، كه نزاد و زاده نشد ، و نبود او را همتا هيچ كس ،و پناه مى دهم خودم را ، و مالم و فرزندانم ، و هر چيزى كه آن از من است ، به پروردگار سفيده صبح ، از بدى آن چه آفريده ، و از بدى در شبِ درآينده ، چون درآيد ، و از بدى دمندگان در گره ها ، و از بدى حسدبرنده ، چون حسد برد ،و به پروردگار مردم ، پادشاه مردم ، خداى مردم ، از بدى وسوسه كننده باز پس رونده اى كه وسوسه مى كند در سينه هاى مردم ، از پَرى و مردم ،و به خدايى كه نيست خدايى ، مگر او ، كه زنده اى است پاينده ، فرا نمى گيرد او را پينكى [= چرت] و نه خوابى ، او را است آن چه در آسمان ها و آن چه در زمين است . كيست آنكه درخواست كند در نزد او ، مگر به اذن او . مى داند آن چه را كه در پيش روى هاى ايشان و آن چه كه در پشت سرشان است ، و احاطه نمى كند به چيزى از دانش او مگر به آن چه خواست . فرا گرفته كرسى او آسمان ها و زمين را ، و گران نباشد بر او حفظ آنها ، و او است بلندمرتبه بزرگ» . ۱