493
تحفة الأولياء ج4

۳۳۷۴.ابوبصير ، از امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده است كه فرمود :«على بن الحسين عليه السلام خدا را به اين دعا مى خواند : اللّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ حُسْنَ الْمَعِيشَةِ ... وَبَارِكْ لِي فِي أَهْلِي وَمَالِي؛ خداوندا! به درستى كه من سؤال مى كنم از تو خوبى زندگانى را ، زندگانى كه نيرومند شوم به آن بر همه حاجت هاى من ، و بپيوندم به آن در زندگى به سوى آخرت من ، از غير آنكه نعمت دهى مرا در آن ، پس از اندازه درگذرم ، يا تنگ گيرى به آن بر من ، پس بدبخت شوم . وسعت ده بر من از حلال روزى خود ، و انعام كن بر من از سبب فضل خود ، نعمتى از خود ، كه تمام و كامل باشد ، و بخششى غير بريده شده . پس مشغول مكن مرا از شكر نعمت خود ، به بسيار كردن از آن ، كه مشغول سازد مرا نيكويى آن ، و در بلا افكند آرايش هاى منظر خوب و تازگى آن ، و نه به اندك گردانيدن بر من از آن ، كه كوتاه كند كار مرا رنج آن ، و پر كند سينه مرا اندوه آن . عطا كن به من از آن ، اى خداى من! بى نيازى را از بدى آفريدگان تو ، و كفايتى [كه ]در بيابم بر آن خشنودى تو را ، و پناه مى برم به تو ، اى خداى من! از بدى دنيا و از بدى آن چه در آن است ، و مگردان بر من دنيا را زندان ، و نه جدايى آن را بر من اندوه . بيرون بر مرا از آزمايش آن ، خشنود شده از من ، پذيرفته شده در آن كار من ، به سوى خانه زندگى و جاى هاى آرام نيكان ، و بدل بده به من به دنياى نيست و نابودشونده ، نعمتِ خانه اى باقى . خداوندا! به درستى كه من پناه مى برم به تو از تنگى آن و جنبش آن ، و سطوت هاى ديوهاى سركش آن ، و صاحبان سلطنت آن ، و عقوبت آن ، و از ستمگرى كه ستم كند بر من در آن . خداوندا! هر كه كِيْد كند با من ، پس كيد كن با او ، و هر كه اراده كند مرا ، پس اراده كن او را ، و كُند كن از من ، تيزى كسى كه برپا كرده از برايم تيزى خود را ، و فرو نشان از من ، آتش كسى كه برافروخته است از برايم آتش زنه خود را ، و كفايت كن از من ، مكر مكركنندگان ، و بِران از من ، چشم هاى كافران را ، و كفايت كن از من ، اندوه آنكه درآورده است بر من اندوه خود ، و بازدار از من ، بدى حسد برندگان ، و نگاه دار مرا از آن به آرام و آسايش ، و درپوشان به من زره خود را كه استوار است ، و زنده بدار مرا در پرده خود كه نگاه دارنده است ، و به صلاح آور از برايم حال مرا در ميان من و ميان تو ، و ميان من و ميان آفريدگان تو ، و راست گردان گفتار مرا به كردار من ، و بركت ده از برايم در اهل من و مال من» ۱ .

1.در بعضى از نسخ به جاى «وَافْضَلْ عَلَيّ» ، «وَ أَفِضْ عَلَيَّ» واقع است ، و آن امر است از افاضه به معنى ريزانيدن آب ، و در بعضى به جاى «دَارالْحَيَوَان» ، «دَارالْخُلُود» است؛ يعنى خانه جاويد ، و در بعضى به جاى «وَأحْيِنِي فِي سترِكَ» : «وَأَخْبِئْنِى» واقع است ؛ و آن امر است از اخباء . و در بعضى «أَجِنَّنِى» است ؛ و آن امر است از اجنان . و هر دو به معنى پوشيدن و پنهان كردن است . (مترجم)


تحفة الأولياء ج4
492

۳۳۷۴.أَبُو بَصِيرٍ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّهِ عليه السلام ، قَالَ:«كَانَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ عليهماالسلام يَدْعُو بِهذَا الدُّعَاءِ: اللّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ حُسْنَ الْمَعِيشَةِ، مَعِيشَةً أَتَقَوّى بِهَا عَلى جَمِيعِ حَوَائِجِي، وَ أَتَوَصَّلُ بِهَا فِي الْحَيَاةِ إِلى آخِرَتِي مِنْ غَيْرِ أَنْ تُتْرِفَنِي فِيهَا فَأَطْغى، أَوْ تَقْتُرَ بِهَا عَلَيَّ فَأَشْقى، أَوْسِعْ عَلَيَّ مِنْ حَلَالِ رِزْقِكَ، وَ أَفِضْ عَلَيَّ مِنْ سَيْبِ فَضْلِكَ نِعْمَةً مِنْكَ سَابِغَةً، وَ عَطَاءً غَيْرَ مَمْنُونٍ، ثُمَّ لَا تَشْغَلْنِي عَنْ شُكْرِ نِعْمَتِكَ بِإِكْثَارٍ مِنْهَا تُلْهِينِي بَهْجَتُهُ، وَ تَفْتِنِّي زَهَرَاتُ زَهْوَتِهِ، وَ لَا بِإِقْلَالٍ عَلَيَّ مِنْهَا يَقْصُرُ بِعَمَلِي كَدُّهُ، وَ يَمْلَأُ صَدْرِي هَمُّهُ، أَعْطِنِي مِنْ ذلِكَ يَا إِلهِي غِنًى عَنْ شِرَارِ خَلْقِكَ، وَ بَلَاغاً أَنَالُ بِهِ رِضْوَانَكَ، وَ أَعُوذُ بِكَ يَا إِلهِي مِنْ شَرِّ الدُّنْيَا وَ شَرِّ مَا فِيهَا، لَا تَجْعَلِ الدُّنْيَا عَلَيَّ سِجْناً، وَ لَا فِرَاقَهَا عَلَيَّ حُزْناً، أَخْرِجْنِي مِنْ فِتْنَتِهَا مَرْضِيّاً عَنِّي، مَقْبُولًا فِيهَا عَمَلِي إِلى دَارِ الْحَيَوَانِ وَ مَسَاكِنِ الْأَخْيَارِ، وَ أَبْدِلْنِي بِالدُّنْيَا الْفَانِيَةِ نَعِيمَ الدَّارِ الْبَاقِيَةِ؛ اللّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنْ أَزْلِهَا وَ زِلْزَالِهَا وَ سَطَوَاتِ شَيَاطِينِهَا وَ سَلَاطِينِهَا وَ نَكَالِهَا، وَ مِنْ بَغْيِ مَنْ بَغى عَلَيَّ فِيهَا؛ اللّهُمَّ مَنْ كَادَنِي فَكِدْهُ؛ وَ مَنْ أَرَادَنِي فَأَرِدْهُ، وَ فُلَّ عَنِّي حَدَّ مَنْ نَصَبَ لِي حَدَّهُ، وَ أَطْفِ عَنِّي نَارَ مَنْ شَبَّ لِي وَقُودَهُ، وَ اكْفِنِي مَكْرَ الْمَكَرَةِ، وَ افْقَأْ عَنِّي عُيُونَ الْكَفَرَةِ، وَ اكْفِنِي هَمَّ مَنْ أَدْخَلَ عَلَيَّ هَمَّهُ، وَ ادْفَعْ عَنِّي شَرَّ الْحَسَدَةِ، وَ اعْصِمْنِي مِنْ ذلِكَ بِالسَّكِينَةِ، وَ أَلْبِسْنِي دِرْعَكَ الْحَصِينَةَ، وَ اخْبَأْنِي فِي سِتْرِكَ الْوَاقِي، وَ أَصْلِحْ لِي حَالِي ، وَ صَدِّقْ قَوْلِي بِفَعَالِي، وَ بَارِكْ لِي فِي أَهْلِي وَ مَالِي».

  • نام منبع :
    تحفة الأولياء ج4
    سایر پدیدآورندگان :
    تحقیق : مرادی، محمد
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 293110
صفحه از 791
پرینت  ارسال به