۳۳۸۳.محمد بن يحيى ، از احمد بن محمد ، از محمد بن اسماعيل ، از ابواسماعيل سرّاج ، از معاويه بن عمّار ، از امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده است كه : آن چه حضرت صادق عليه السلام بر داود بن على نفرين نمود ، در هنگامى كه معلّى بن خنيس را كشته و مال حضرت صادق عليه السلام را فرا گرفته بود ، اين بود كه :«اللّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِنُورِكَ ... كَفَفْتَ بِهِ فِرْعَوْنَ عَنْ مُوسى عليه السلام ؛ خداوندا! به درستى كه من سؤال مى كنم تو را به نور تو كه فرو نشانيده نمى شود ، و به عزيمت هاى تو كه پنهان نمى باشد ، و به عزت تو كه به سر نمى آيد ، و به نعمت تو كه ضبط نمى شود ، و به سلطنت تو كه بازداشتى به آن ، فرعون را از موسى عليه السلام » .
۳۳۸۴.على بن ابراهيم ، از پدرش ، از بعضى از اصحاب خويش ، از اسماعيل بن جابر ، از امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده است در باب همّ و اندوه ، كه فرمود :«غسل مى كنى و دو ركعت نماز مى گذارى و مى گويى كه : يَا فَارِجَ الْهَمِّ ... وَاذْهَبْ بِبَلِيَّتِي؛ «اى وابرنده اندوهِ گدازنده! و اى بردارنده اندوه! اى بخشاينده دنيا و آخرت و مهربان هر دو! وا بر همّ مرا ، و بردار غم مرا . اى خداى يكتاى يگانه پناه نيازمندان! نزاد و زاده نشد و نبود او را همتا هيچ كس . نگاه دار مرا و پاك گردان مرا ، و ببر رنج و سختى مرا» ، و آية الكرسى و سوره قل اعوذ بربّ الفلق و قل اعوذ بربّ النّاس را مى خوانى» .
۳۳۸۵.چند نفر از اصحاب ما روايت كرده اند ، از احمد بن محمد ، از عثمان بن عيسى ، از سماعه ، از امام جعفر صادق عليه السلام كه فرمود :«چون از امرى بترسى ، بگو كه : اللّهُمَّ إِنَّكَ لَا يَكْفِي مِنْكَ أَحَدٌ ، وَأَنْتَ تَكْفِي مِنْ كُلِّ أَحَدٍ مِنْ خَلْقِكَ ، فَاكْفِنِي كَذَا وَكَذَا؛ خداوندا! به درستى كه تو چنانى كه كفايت نمى كند از تو كسى ، و تو كفايت مى كنى از هر كسى از آفريدگان خود . پس كفايت كن از من ، چنين و چنين» . و در حديث ديگر است كه فرمود : «مى گويى كه : يَا كَافِياً مِنْ كُلِّ شَيْءٍ ، وَلَا يَكْفِي مِنْكَ شَيْءٌ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ، اكْفِنِي مَا أَهَمَّنِي مِنْ أَمْرِ الدُّنْيَا وَالْاخِرَةِ ، وَصَلَّى اللّهُ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ؛ اى كفايت كننده از هر چيزى! و كفايت نمى كند از تو چيزى در آسمان ها و زمين ، كفايت كن از من ، آن چه در اندوه افكنده از كار دنيا ، و صلوات فرست بر محمد و آل او» ، و امام جعفر صادق عليه السلام فرمود كه : «هر كه داخل شود بر پادشاهى كه از او مى ترسد ، بايد كه بگويد : بِاللّهِ أَسْتَفْتِحُ ... وَعِنْدَكَ أُمُّ الْكِتَابِ؛ «به خدا يارى مى جويم ، و به خدا روايى حاجت مى طلبم ، و به محمد صلوات فرستد خدا ، بر او و آل او رو مى آورم . خداوندا! رام گردان از برايم دشوارى او را ، و آسان گردان از برايم درشتى و ناهموارى او را . پس به درستى كه تو محو مى كنى آن چه كه خواهى ، و ثابت مى گردانى ، و در نزد تو است اصل كتاب» ، و نيز بگويد كه : حَسْبِيَ اللّهُ ... وَلَا قُوَّةَ إِلَا بِاللّهِ؛ بس است مرا خدا . نيست خدايى ، مگر او . بر او توكل كردم و اوست پروردگار عرش بزرگ ، و باز مى ايستم به نيرومندى خدا و توانايى او ، از نيرومندى ايشان و توانايى ايشان . باز مى ايستم به پروردگار سفيده صبح ، از بدى آن چه آفريده ، و نيست گرديدنى و نه توانايى ، مگر به خدا» .