۳۳۹۶.چند نفر از اصحاب ما روايت كرده اند ، از سهل بن زياد ، از على بن اسباط ، از . ابراهيم بن ابى اسرائيل ، از حضرت امام رضا عليه السلام كه فرمود :«كنيزكى از ما خنازير ۱ در گردنش بيرون آمد؛ پس كسى به نزد من آمد ( ـ يعنى در خواب ـ ) و گفت : يا على! به او بگو كه بگويد : يَا رَؤُوفُ يَا رَحِيمُ ، يَا رَبِّ يَا سَيِّدِي؛ «اى مهربان! اى بخشاينده! اى پروردگار! اى آقاى من!» ، و اين را تكرار كند . حضرت فرمود كه : «پس كنيزك اين را گفت ، و خداى عز و جل خنازير را از او برد» . راوى گفت كه : حضرت فرمود كه : «اين دعا همان است كه جعفر بن سليمان به آن دعا كرد» . ۲
۳۳۹۷.محمد بن يحيى ، از احمد بن محمد ، از حسين روايت كرده است كه گفت : دعائى از حضرت امام موسى عليه السلام سؤال نمودم و من در پشت سر آن حضرت بودم؛ پس فرمود :«اللّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ ... أَنْ تَفْعَلَ بِي كَذَا وَكَذَا؛ خداوندا! به درستى كه من سؤال مى كنم تو را به ذاتت كه صاحب كرم است ، و نامت كه بزرگ است ، و به ارجمنديت كه آهنگ آن نمى شود ، و به تواناييت كه باز نمى ايستد از آن چيزى ، كه بكنى با من چنين و چنين» .و گفت كه : حضرت به خطّ خود رقعه اى به من نوشت كه بگو : «يَا مَنْ عَلَا فَقَهَرَ ... وَافْعَلْ بِي كَذَا وَكَذَا؛ «اى كسى كه برترى جست! پس غالب شد ، و نهان را دانست ، پس مطلع شد . اى كسى كه مالك شد! پس توانا شد . و اى كسى كه زنده مى گرداند مرده ها را ، و او بر هر چيزى توانا است ، صلوات فرست بر محمد و آل محمد ، و بكن با من چنين و چنين» ، بعد از آن بگو : يَا لَا إِلهَ إِلَا اللّهُ ارْحَمْنِي ، بِحَقِّ لَا إِلهَ إِلَا اللّهُ ارْحَمْنِي؛ اى كه نيست خدا ، مگر خدا! رحم كن مرا به حق كلمه لا اله الّا اللّه ، رحم كن مرا» .و رقعه اى ديگر به من نوشت كه مرا امر مى فرمود به اينكه اين را بگويم كه : «اللّهُمَّ ادْفَعْ عَنِّي بِحَوْلِكَ وَقُوَّتِكَ ... وَأَحْصى كُلَّ شَيْءٍ عَدَداً؛ خداوندا! بازدار از من به نيرومندى خود و توانايى خود . خداوندا! به درستى كه من سؤال مى كنم تو را در اين روز و در اين ماه و آنچه در اين سال است بركت هاى تو را در اينها ، و آن چه فرود مى آيد در اينها از سزا يا ناخوشى يا زحمت . پس بگردان آن را از من و از پدر و مادر من ، به نيرومندى خود و توانايى خود . به درستى كه تو بر هر چيزى توانايى . خداوندا! به درستى كه من پناه مى برم به تو از نيست شدن نعمت تو ، و گردانيدن عافيت تو ، و از ناگهانى عقوبت تو ، و از بدى نوشته اى كه به حقيقت پيشى گرفته . خداوندا! به درستى كه من پناه مى برم به تو از بدى نفس خودم ، از بدى هر جنبنده اى كه تو فراگيرنده اى موى پيشانى آن را . به درستى كه تو بر هر چيزى توانايى . و به درستى كه خدا به حقيقت كه احاطه كرده است به هر چيزى از روى دانش ، و ضبط فرموده است هر چيزى را از روى شماره» .