521
تحفة الأولياء ج4

۳۴۰۴.على بن ابراهيم ، از پدرش ، از ابن ابى عمير ، از حسين بن نعيم ، از امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده است كه گفت : بعضى از فرزندان آن حضرت ناخوش شد و از درد مى ناليد؛ پس فرمود كه :«اى فرزند دلبند من! بگو كه : اللّهُمَّ اشْفِنِي بِشِفَائِكَ ، وَدَاوِنِي بِدَوَائِكَ ، وَعَافِنِي مِنْ بَلَائِكَ؛ فَإِنِّي عَبْدُكَ ، وَابْنُ عَبْدِكَ ؛ خداوندا! شفا ده مرا به شفاى خودت ، و دوا كن مرا به دواى خودت ، و عافيت بخش مرا از زحمت خود . به درستى كه من بنده تو و پسر بنده توام» .

۳۴۰۵.محمد بن يحيى ، از احمد بن محمد ، از على بن حكم ، از مالك بن عطيّه ، از يونس بن عمّار روايت كرده است كه گفت : به خدمت امام جعفر صادق عليه السلام عرض كردم كه : فداى تو گردم! اين ناخوشى كه در روى من پيدا شده است ـ يعنى لكّه پيسى ـ ، مردم چنان مى پندارند كه خداى عز و جل بنده اى را كه از برايش در او حاجتى باشد ، به آن مبتلى نكرده است .حضرت به من فرمود كه :«هر آينه مؤمن آل فرعون انگشتانش خشكيده و درهم كشيده بود؛ پس همچنين مى گفت و دست خود را مى كشيد و مى گفت : «يا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِينَ» ؛ يعنى : اى گروه من! پيروى كنيد فرستادگان حضرت عيسى عليه السلام را» (يعنى شمعون و دو كس ديگر از حواريّان و ظاهر ، صاحب ياسين است؛ چه اين قول از او است نه از مؤمن آل فرعون) .يونس گفت كه : بعد از آن حضرت فرمود كه : «چون ثلث آخر از شب شود ، در اوّل آن وضو بساز و بايست به سوى نمازى كه آن را به جا مى آورى ـ يعنى نماز شب ـ ، و چون در سجده آخر در دو ركعت اوّل باشى ، بگو و حال آنكه تو در سجده باشى كه : يَا عَلِيُّ يَا عَظِيمُ ... وَأَذْهِبْ عَنِّي هذَا الْوَجَعَ؛ «اى بلندمرتبه! اى بزرگ! اى بخشاينده! اى مهربان! اى شنونده دعاها! اى بخشنده خوبى ها! صلوات فرست بر محمد و آل محمد ، و ببخش به من از خوبى دنيا و آخرت ، آن چه را كه تو سزاوار آنى ، و بگردان از من از بدى دنيا و آخرت ، آن چه را كه تو سزاوار آنى ، و ببر از من اين درد را» ، و آن درد را نام مى برى : فَإِنَّهُ قَدْ غَاظَنِي وَأَحْزَنَنِي؛ «پس به درستى كه آن به خشم آورده مرا و اندوهناك ساخته مرا» ، و در دعا الحاح و اصرار كن» . راوى مى گويد كه : به كوفه نرسيده بودم كه خدا همه آن ناخوشى را از من برد و شفا يافتم ۱ .

1.همين حديث ، در كتاب ايمان و كفر مذكور شد ، با تفاوتى كه در دعا است با شرح آن . (مترجم)


تحفة الأولياء ج4
520

۳۴۰۴.عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ، عَنْ أَبِيهِ، عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ، عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ نُعَيْمٍ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّهِ عليه السلام ، قَالَ: اشْتَكى بَعْضُ وُلْدِهِ، فَقَالَ :«يَا بُنَيَّ، قُلِ: اللّهُمَّ اشْفِنِي بِشِفَائِكَ، وَ دَاوِنِي بِدَوَائِكَ، وَ عَافِنِي مِنْ بَلَائِكَ؛ فَإِنِّي عَبْدُكَ، وَ ابْنُ عَبْدِكَ».

۳۴۰۵.مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيى، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ، عَنْ مَالِكِ بْنِ عَطِيَّةَ، عَنْ يُونُسَ بْنِ عَمَّارٍ، قَالَ:
قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللّهِ عليه السلام : جُعِلْتُ فِدَاكَ، هذَا الَّذِي قَدْ ظَهَرَ بِوَجْهِي يَزْعُمُ النَّاسُ أَنَّ اللّهَ ـ عَزَّ وَ جَلَّ ـ لَمْ يَبْتَلِ بِهِ عَبْداً لَهُ فِيهِ حَاجَةٌ؟
فَقَالَ لِي:
«لَا، لَقَدْ كَانَ مُؤْمِنُ آلِ فِرْعَوْنَ مُكَنَّعَ الْأَصَابِعِ، فَكَانَ يَقُولُ هكَذَا ـ وَ يَمُدُّ يَدَهُ ـ وَ يَقُولُ: «يا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِينَ» ».
قَالَ: ثُمَّ قَالَ: «إِذَا كَانَ الثُّلُثُ الْأَخِيرُ مِنَ اللَّيْلِ فِي أَوَّلِهِ، فَتَوَضَّأْ، وَ قُمْ إِلى صَلَاتِكَ الَّتِي تُصَلِّيهَا، فَإِذَا كُنْتَ فِي السَّجْدَةِ الْأَخِيرَةِ مِنَ الرَّكْعَتَيْنِ الْأُولَيَيْنِ، فَقُلْ وَ أَنْتَ سَاجِدٌ : يَا عَلِيُّ يَا عَظِيمُ، يَا رَحْمَانُ يَا رَحِيمُ، يَا سَامِعَ الدَّعَوَاتِ، وَ يَا مُعْطِيَ الْخَيْرَاتِ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ أَعْطِنِي مِنْ خَيْرِ الدُّنْيَا وَ الْاخِرَةِ مَا أَنْتَ أَهْلُهُ، وَ اصْرِفْ عَنِّي مِنْ شَرِّ الدُّنْيَا وَ الْاخِرَةِ مَا أَنْتَ أَهْلُهُ، وَ أَذْهِبْ عَنِّي هذَا الْوَجَعَ وَ سَمِّهِ، فَإِنَّهُ قَدْ غَاظَنِي وَ أَحْزَنَنِي ؛ وَ أَلِحَّ فِي الدُّعَاءِ» .
قَالَ: فَمَا وَصَلْتُ إِلَى الْكُوفَةِ حَتّى أَذْهَبَ اللّهُ بِهِ عَنِّي كُلَّهُ.

  • نام منبع :
    تحفة الأولياء ج4
    سایر پدیدآورندگان :
    تحقیق : مرادی، محمد
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 306648
صفحه از 791
پرینت  ارسال به