585
تحفة الأولياء ج4

۳۴۶۹.ابن محبوب روايت كرده و گفته است كه : حديث كرد ما را ابو اليقظان نوح ، از امام جعفر صادق عليه السلام كه فرمود :«اين دعا را بخوان : اللّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِرَحْمَتِكَ الَّتِي ... وَ لَكَ الْمَنُّ فَاضِلاً؛ خداوندا! به درستى كه من سؤال مى كنم تو را به رحمتت ، آنچه را كه يافته نمى شود از تو ، مگر به خشنودى تو ، و بيرون رفتن از همه نافرمانى هاى تو ، و داخل شدن در هر چه خشنود كند تو را ، و رهايى از همه جاى نابودى ، و بيرون رفتن گاه از هر گناه بزرگى كه آورده آن را از من عمدى ، يا لغزيده است به آن از من خطايى ، يا به ياد آورده ، و جنبانيده آن را بر من وسوسه هاى ديو سركش . سؤال مى كنم تو را ترسى كه مطّلع كنى مرا به آن بر اندازه هاى خشنودى خود ، و پراكنده كنى به آن هر خواهشى كه جنبانيده و به ياد من آورده است آن را هوس من ، و لغزانيده است به آن انديشه مرا كه درگذرد اندازه بزرگوارى تو را . سؤال مى كنم از تو ، خداوندا! فرا گرفتن به نيكوتر آنچه مى دانى ، و وا گذاشتن به هر چه مى دانى ، يا آنكه خطا كنم از آن جا كه نمى دانم . سؤال مى كنم تو را وسعت در روزى ، و بى رغبتى[به دنيا] در حال كفايت ، و بيرون رفتن گاه به بيان از هر شبهه اى ، و حق و راستى در هر حجّت ، و راستگويى در همه جاى ها ، و داد دادن مردمان از خود ، در آنچه بر من و از براى من است ، و فروتنى و رامى ، در بخشيدن انصاف از همه جاى هاى ناخشنودى و خشنودى ، و وا گذاشتن كمِ ستم و بسيار آن ، در گفتار از من و كردار ، و تمام نعمت تو ، در همه چيزها ، و شكر از براى تو بر آنها ، به جهت آنكه خشنود شوى ، و بعد از خشنودى .و سؤال مى كنم تو را برگزيده در هر چه باشد در آن برگزيده ، به آسانى كارها ، همه آنها ، نه به دشوار آنها ، اى بخشنده! اى بخشنده! اى بخشنده! و بگشا از برايم در كارها ، بابى كه در آن عافيت است و فرج ، و بگشا از برايم درِ آن را ، و آسان گردان از برايم بيرون رفتن گاه آن را ، و آنكه تقدير كرده اى از برايش بر من توانايى را از خلق خود؛ پس فراگير از من گوش او و ديده او و زبان او و دست او را ، و بگير او را از جانب راستش و از جانب چپش و از پشت سرش و از پيش رويش ، و باز دار او را از آنكه برسد به سوى من با بدى . عزيز است همسايه تو ، و بزرگوار است مدح ذات تو ، و نيست خدايى غير تو ، تو پروردگار منى ، و من بنده توام .خداوندا! تو اميد منى در هر اندوه ، و تو معتمد منى در هر سختى ، و تو از براى من در هر كارى كه فرود آمده بر من ، معتمد و آماده شده اى . پس بسيار از اندوهى كه ناتوان مى شود از آن دل ، و كم مى شود در آن چاره ، و شادى مى كند در آن دشمن ، و مانده مى شود در آن كارها ، فرود آورده ام آن را بر تو ، و شكايت كرده ام آن را به سوى تو ، رغبت دارنده به سوى تو در آن ، از كسى كه غير تو است ، به حقيقت فرج داده اى آن را ، و كفايت كرده اى آن را ، پس تويى ولى همه نعمت ، و صاحب هر حاجت ، و پايان هر رغبت؛ پس تو را است ستايش بسيار ، و تو را است منّت افزون آمده» .


تحفة الأولياء ج4
584

۳۴۶۹.ابْنُ مَحْبُوبٍ، قَالَ: حَدَّثَنَا نُوحٌ أَبُو الْيَقْظَانِ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّهِ عليه السلام ، قَالَ:«ادْعُ بِهذَا الدُّعَاءِ: اللّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِرَحْمَتِكَ الَّتِي لَا تُنَالُ مِنْكَ إِلَا بِرِضَاكَ، وَ الْخُرُوجَ مِنْ جَمِيعِ مَعَاصِيكَ، وَ الدُّخُولَ فِي كُلِّ مَا يُرْضِيكَ، وَ النَّجَاةَ مِنْ كُلِّ وَرْطَةٍ، وَ الْمَخْرَجَ مِنْ كُلِّ كَبِيرَةٍ أَتى بِهَا مِنِّي عَمْدٌ، أوْ زَلَّ بِهَا مِنِّي خَطَأٌ، أَوْ خَطَرَ بِهَا عَلَيَّ خَطَرَاتُ الشَّيْطَانِ.
أَسْأَلُكَ خَوْفاً تُوقِفُنِي بِهِ عَلى حُدُودِ رِضَاكَ، وَ تَشْعَبُ بِهِ عَنِّي كُلَّ شَهْوَةٍ خَطَرَ بِهَا هَوَايَ، وَ اسْتَزَلَّ بِهَا رَأْيِي لِيُجَاوِزَ حَدَّ حَلَالِكَ .
أَسْأَلُكَ اللّهُمَّ الْأَخْذَ بِأَحْسَنِ مَا تَعْلَمُ، وَ تَرْكَ سَيِّئِ كُلِّ مَا تَعْلَمُ، أَوْ أَخْطَأُ مِنْ حَيْثُ لَا أَعْلَمُ، أَوْ مِنْ حَيْثُ أَعْلَمُ.
أَسْأَلُكَ السَّعَةَ فِي الرِّزْقِ، وَ الزُّهْدَ فِي الْكَفَافِ، وَ الْمَخْرَجَ بِالْبَيَانِ مِنْ كُلِّ شُبْهَةٍ، وَ الصَّوَابَ فِي كُلِّ حُجَّةٍ، وَ الصِّدْقَ فِي جَمِيعِ الْمَوَاطِنِ، وَ إِنْصَافَ النَّاسِ مِنْ نَفْسِي فِيمَا عَلَيَّ وَ لِي، وَ التَّذَلُّلَ فِي إِعْطَاءِ النَّصَفِ مِنْ جَمِيعِ مَوَاطِنِ السَّخَطِ وَ الرِّضَا، وَ تَرْكَ قَلِيلِ الْبَغْيِ وَ كَثِيرِهِ فِي الْقَوْلِ مِنِّي وَ الْفِعْلِ، وَ تَمَامَ نِعْمَتِكَ فِي جَمِيعِ الْأَشْيَاءِ، وَ الشُّكْرَ لَكَ عَلَيْهَا لِكَيْ تَرْضى وَ بَعْدَ الرِّضَا.
وَ أَسْأَلُكَ الْخِيَرَةَ فِي كُلِّ مَا يَكُونُ فِيهِ الْخِيَرَةُ بِمَيْسُورِ الْأُمُورِ كُلِّهَا ، لَا بِمَعْسُورِهَا يَا كَرِيمُ، يَا كَرِيمُ، يَا كَرِيمُ .
وَ افْتَحْ لِي بَابَ الْأَمْرِ الَّذِي فِيهِ الْعَافِيَةُ وَ الْفَرَجُ، وَ افْتَحْ لِي بَابَهُ، وَ يَسِّرْ لِي مَخْرَجَهُ؛ وَ مَنْ قَدَّرْتَ لَهُ عَلَيَّ مَقْدُرَةً مِنْ خَلْقِكَ، فَخُذْ عَنِّي بِسَمْعِهِ وَ بَصَرِهِ وَ لِسَانِهِ وَ يَدِهِ، وَ خُذْهُ عَنْ يَمِينِهِ وَ عَنْ يَسَارِهِ، وَ مِنْ خَلْفِهِ وَ مِنْ قُدَّامِهِ، وَ امْنَعْهُ أَنْ يَصِلَ إِلَيَّ بِسُوءٍ ؛ عَزَّ جَارُكَ، وَ جَلَّ ثَنَاءُ وَجْهِكَ، وَ لَا إِلهَ غَيْرُكَ، أَنْتَ رَبِّي، وَ أَنَا عَبْدُكَ.
اللّهُمَّ أَنْتَ رَجَائِي فِي كُلِّ كُرْبَةٍ، وَ أَنْتَ ثِقَتِي فِي كُلِّ شِدَّةٍ، وَ أَنْتَ لِي فِي كُلِّ أَمْرٍ نَزَلَ بِي ثِقَةٌ وَ عُدَّةٌ، فَكَمْ مِنْ كَرْبٍ ـ يَضْعُفُ عَنْهُ الْفُؤَادُ، وَ تَقِلُّ فِيهِ الْحِيلَةُ، وَ يَشْمَتُ فِيهِ الْعَدُوُّ، وَ تَعْيَا فِيهِ الْأُمُورُ ـ أَنْزَلْتُهُ بِكَ، وَ شَكَوْتُهُ إِلَيْكَ، رَاغِباً إِلَيْكَ فِيهِ عَمَّنْ سِوَاكَ، قَدْ فَرَّجْتَهُ وَ كَفَيْتَهُ، فَأَنْتَ وَلِيُّ كُلِّ نِعْمَةٍ، وَ صَاحِبُ كُلِّ حَاجَةٍ، وَ مُنْتَهى كُلِّ رَغْبَةٍ ؛ فَلَكَ الْحَمْدُ كَثِيراً، وَ لَكَ الْمَنُّ فَاضِلاً».

  • نام منبع :
    تحفة الأولياء ج4
    سایر پدیدآورندگان :
    تحقیق : مرادی، محمد
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 311200
صفحه از 791
پرینت  ارسال به