۳۴۷۰.على بن ابراهيم ، از پدرش ، از ابن ابى عمير ، از منصور بن يونس ، از ابى بصير ، از امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده است كه فرمود :«بگو : اللّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ قَوْلَ التَّوَّابِينَ ... وَأَنْ تُدْخِلَنِيَ الْجَنَّةَ بِرَحْمَتِكَ؛ خداوندا! به درستى كه من سؤال مى كنم تو را گفتِ توبه كاران و كار ايشان ، و روشنى پيغمبران و راستى ايشان ، و رهايى جهادكنندگان و ثواب ايشان ، و سپاس گزارى برگزيدگان و خير خواهى ايشان ، و كار يادكنندگان و يقين ايشان ، و ايمان دانايان و دانشمندى ايشان ، و عبادت كردن فروتنان و فروتنى ايشان ، و حكم دانشمندان و روش ايشان ، و ترس پرهيزكاران و خواهش ايشان ، و باور داشتن مؤمنان و توكّل ايشان ، و اميد نيكوكاران و نيكى ايشان . خداوندا! به درستى كه من سؤال مى كنم تو را ثواب شكركنندگان ، و جاه و مرتبه مقرّبان ، و رفاقت پيغمبران . خداوندا! به درستى كه من سؤال مى كنم تو را ترس كاركنان از براى تو ، و كار ترسندگان از تو ، و فروتنى عبادت كنندگان از براى تو ، و يقين توكّل كنندگان بر تو ، و توكّل ايمان آورنده ها به تو .خداوندا! به درستى كه تو به حاجت من داناى غيرِ آموزنده شده اى ، و تو از براى آنان وسعت دارنده غير تكلف كننده اى ، و تويى آنكه خسته نمى كند او را سائلى ، و كم نمى كند تو را عطا ، و نمى رسد به مدح تو گفتِ گوينده اى ، چنانى كه مى گويى ، و زبَرِ آنچه مى گوييم . خداوندا! قرار ده از برايم فرجى نزديك ، و مزدى بزرگ ، و پوششى نيكو . خداوندا! به درستى كه تو مى دانى ، و من با ستم بر نفسم و اسرافم بر آن ، فرا نگرفته ام از برايت ضدّى را ، و نه همتايى و نه زنى و نه فرزندى .اى كسى كه در غلط نمى افكند او را سائل! اى كسى كه مشغول نمى كند او را چيزى از چيزى ، و نه شنيدنى از شنيدنى ، و نه ديدنى از ديدنى ، و دلتنگ نمى سازد او را مبالغه كردنِ مبالغه كنندگان! سؤال مى كنم تو را كه اندوه را ببرى از من ، در همين ساعت ، از جايى كه نمى پندارم . به درستى كه تو زنده مى گردانى استخوان ها را ، و آنها پوسيده اند ، و به درستى كه تو بر هر كه تو بر هر چيز توانايى .اى كسى كه كم شد شكر من ، پس نوميد نكرد مرا! و بزرگ شد گناه من ، پس رسوا نكرد مرا! و ديد مرا بر نافرمانى ها ، پس به ناخوشى و ناگهانى باز نداشت مرا! و آفريد مرا از براى آنچه آفريد مرا ، پس كردم غير آن چيزى را كه آفريد مرا از براى آن ، پس خوب آقايى هستى تو! اى بزرگ من! و بد بنده اى هستم من . يافتى مرا ، و خوب جوينده اى هستى تو ، پروردگار من! و بد جسته شده اى . يافتى مرا ، بنده تو ، پسر بنده تو ، كه پسر كنيز تو است ، در پيش روى تو است ، آنچه خواستى ، كردى با من .خداوندا! خاموش شدند آوازها ، و آرام گرفتند جنبش ها ، و خلوت كرد هر دوستى با دوست خود ، و خلوت كردم با تو ، تويى دوست داشته شده به سوى من .خداوندا! پس بگردان خلوت مرا از خود در اين شب ، آزادى از آتش دوزخ . اى كسى كه نيست دانايى را زبَر او صفتى! اى كسى كه نيست آفريده اى را غير او قوّتى! اى اوّل ، پيش از هر چيزى! و اى آخر ، بعد از هر چيزى! اى كسى كه نيست او را اصل و بنيادى! و اى كسى كه نيست آخر او را نابودى! و اى كامل تر نعت شده! ۱ و اى بخشنده تر بخشندگان! و اى كسى كه دانشمندى دارد بر لغت و زبانى كه خوانده شود به آن! و اى كسى كه عفوش ديرينه است ، و گرفتنش سخت ، و پادشاهيش راست ايستاده! سؤال مى كنم تو را به نام تو ، كه رو به رو سخن گفتى به آن با موسى . اى خدا! اى بخشاينده! اى مهربان! اى كه نيست خدايى ، مگر تو!خداوندا! تويى پناه نيازمندان ، سؤال مى كنم تو را كه صلوات فرستى بر محمد و آل محمد ، و آنكه داخل گردانى مرا در بهشت ، به رحمت خود» .