645
تحفة الأولياء ج4

۳۵۳۶.على بن ابراهيم ، از پدرش ، از ابن محبوب ، از على بن ابى حمزه ، از ابو بصير روايت كرده است كه گفت : به خدمت امام محمد باقر عليه السلام عرض كردم كه : چون قرآن را بخوانم و آوازم را به آن بلند سازم ، شيطان به نزد من آيد و گويد : جز اين نيست كه به اين خواندن ، با اهل خود و مردمان ريا مى كنى .فرمود كه :«اى ابومحمد! بخوان ، آن خواندنى كه ميان دو خواندن باشد (يعنى بلند و آهسته ، كه نه آهسته باشد و نه بلند) در حالى كه آن را به اهل خود بشنوانى ، و آواز خود را به قرآن ترجيع كن؛ زيرا كه خداى عز و جل آواز خوش را دوست مى دارد ، كه در آن ترجيع شود ، ترجيع شدنى» ۱ .

9 . باب در مذمّت كسى كه در نزد قرآن خواندن ، بيهوشى اظهار مى كند

۳۵۳۷.چند نفر از اصحاب ما روايت كرده اند ، از سهل بن زياد ، از يعقوب بن اسحاق ضبّى ، از ابو عمران ارمنى ، از عبداللّه بن حكم ، از جابر ، از امام محمد باقر عليه السلام كه گفت : گفتم : به درستى كه گروهى هستند كه چون چيزى از قرآن را ياد كنند ، يا به آن حديث شوند ، يكى از ايشان غش مى كند و بيهوش مى شود ، به حدّى كه مى بينيم ، يا چنان ديده مى شود كه يكى از ايشان ، اگر دست ها يا پاى هايش بريده شود ، به آن شاعر نمى شود و نمى فهمد . فرمود :«سبحان اللّه ! اين كردار از شيطان است . به اين فعل وصف نشده اند ، و خدا ايشان را مدح نفرمود . جز اين نيست كه آنچه به آن وصف شده اند ، نرمى و رقّت است ، و قطره اشك (يا آنكه چشم ايشان پيوسته اشك ريزد ، بنابر اختلاف نسخ كافى) ، و ترس از خدا» . ابو على اشعرى ، از محمد بن حسان ، از ابى عمران ارمنى ، از عبد اللّه بن حكم ، از جابر ، از امام محمد باقر عليه السلام مثل اين را روايت كرده است .

10 . باب در بيان اينكه قرآن در چند وقت خوانده مى شود و ختم مى شود

۳۵۳۸.على بن ابراهيم ، از پدرش ، از حمّاد ، از حسين بن مختار ، از محمد بن عبداللّه روايت كرده است كه گفت : به خدمت امام جعفر صادق عليه السلام عرض كردم كه : من در يك شب همه قرآن را مى خوانم . فرمود كه :«مرا خوش نمى آيد كه آن را در كمتر از يك ماه بخوانى» .

1.مترجم گويد كه : مراد از ترجيع ، آن است كه اصل جوهر ، آواز خوشى داشته باشد ، بى آنكه تكرير و حركت آواز در گلو و تحريرى در آن باشد ، يا آنكه اين حديث محمول است بر تقيّه؛ چه هيچ يك از علماى علّام ، غنا در باب قرآن را ، از غناى حرام استثنا نكرده اند . (مترجم)


تحفة الأولياء ج4
644

۳۵۳۶.عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ، عَنْ أَبِيهِ، عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ، عَنْ أَبِي بَصِيرٍ، قَالَ:
قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ عليه السلام : إِذَا قَرَأْتُ الْقُرْآنَ فَرَفَعْتُ بِهِ صَوْتِي، جَاءَنِي الشَّيْطَانُ، فَقَالَ: إِنَّمَا تُرَائِي بِهذَا أَهْلَكَ وَ النَّاسَ؟
قَالَ :
«يَا أَبَا مُحَمَّدٍ، اقْرَأْ قِرَاءَةً مَا بَيْنَ الْقِرَاءَتَيْنِ: تُسْمِعُ أَهْلَكَ، وَ رَجِّعْ بِالْقُرْآنِ صَوْتَكَ؛ فَإِنَّ اللّهَ ـ عَزَّ وَ جَلَّ ـ يُحِبُّ الصَّوْتَ الْحَسَنَ يُرَجَّعُ فِيهِ تَرْجِيعاً».

9 ـ بَابٌ فِيمَنْ يُظْهِرُ الْغَشْيَةَ عِنْدَ الْقُرْآنِ

۳۵۳۷.عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا، عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ، عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ إِسْحَاقَ الضَّبِّيِّ، عَنْ أَبِي عِمْرَانَ الْأَرْمَنِيِّ، عَنْ عَبْدِ اللّهِ بْنِ الْحَكَمِ، عَنْ جَابِرٍ، عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عليه السلام ، قَالَ: قُلْتُ: إِنَّ قَوْماً إِذَا ذَكَرُوا شَيْئاً مِنَ الْقُرْآنِ أَوْ حُدِّثُوا بِهِ، صَعِقَ أَحَدُهُمْ، حَتّى يُرى أَنَّ أَحَدَهُمْ لَوْ قُطِعَتْ يَدَاهُ أَوْ رِجْلَاهُ، لَمْ يَشْعُرْ بِذلِكَ؟
فَقَالَ :
«سُبْحَانَ اللّهِ! ذَاكَ مِنَ الشَّيْطَانِ، مَا بِهذَا نُعِتُوا، إِنَّمَا هُوَ اللِّينُ وَ الرِّقَّةُ وَ الدَّمْعَةُ وَ الْوَجَلُ».
أَبُو عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيُّ ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَسَّانَ، عَنْ أَبِي عِمْرَانَ الْأَرْمَنِيِّ ، عَنْ عَبْدِ اللّهِ بْنِ الْحَكَمِ، عَنْ جَابِرٍ، عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عليه السلام ، مِثْلَهُ.

10 ـ بَابٌ فِي كَمْ يُقْرَأُ الْقُرْآنُ وَ يُخْتَمُ

۳۵۳۸.عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ، عَنْ أَبِيهِ، عَنْ حَمَّادٍ، عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ الْمُخْتَارِ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللّهِ، قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللّهِ عليه السلام : أَقْرَأُ الْقُرْآنَ فِي لَيْلَةٍ؟
قَالَ :
«لَا يُعْجِبُنِي أَنْ تَقْرَأَهُ فِي أَقَلَّ مِنْ شَهْرٍ».

  • نام منبع :
    تحفة الأولياء ج4
    سایر پدیدآورندگان :
    تحقیق : مرادی، محمد
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 305810
صفحه از 791
پرینت  ارسال به