647
تحفة الأولياء ج4

۳۵۳۹.چند نفر از اصحاب ما روايت كرده اند ، از سهل بن زياد ، از بعضى از اصحابش ، از على بن ابى حمزه كه گفت : بر امام جعفر صادق عليه السلام داخل شدم . پس ابو بصير به آن حضرت عرض كرد كه : فداى تو گردم! آيا در ماه مبارك رمضان قرآن را در يك شب بخوانم؟ فرمود :«نه» . عرض كرد : پس در دو شب بخوانم؟ فرمود : «نه» . عرض كرد : پس در سه شب؟ فرمود كه : «ها» (يعنى خوب است ، اين را بگير) ، و به دست خود اشاره فرمود . بعد از آن ، فرمود كه : «اى ابامحمد! به درستى كه ماه مبارك رمضان را حقّى و حرمتى بزرگ است ، و چيزى از ماه ها به آن شباهت ندارد ، و اصحاب محمد صلى الله عليه و آله چنان بودند كه يكى از ايشان ، قرآن را در ماهى يا كمتر از آن مى خواند . به درستى كه قرآن نبايد كه به شتاب خوانده شود ، وليكن بايد به ترتيل و تأنّى خوانده شود ، ترتيلى درست ، و چون به آيه اى گذرى كه ياد بهشت در آن باشد ، در نزد آن توقّف كن و بايست ، و بهشت را از خداى عز و جلسؤال كن ، و چون از آيه اى گذرى كه ذكر آتش دوزخ در آن باشد ، در نزد آن توقّف كن ، و از آتش به خدا پناه بر» .

۳۵۴۰.محمد بن يحيى ، از محمد بن حسين ، از على بن نعمان ، از يعقوب بن شعيب ، از حسين بن خالد روايت كرده است كه گفت : به خدمت امام جعفر صادق عليه السلام عرض كردم كه : قرآن را در چند وقت بخوانم؟ فرمود كه :«آن را بخوان ، در حالتى كه پنج قسمت باشد ، و آن را بخوان ، در حالتى كه هفت قسمت باشد ، و بدان كه مصحف مجزّايى در نزد من هست ، كه آن را به چهارده جزء (يعنى چهارده قسمت) كرده اند» .

۳۵۴۱.چند نفر از اصحاب ما روايت كرده اند ، از احمد بن محمد بن خالد ، از يحيى بن ابراهيم بن ابى البلاد ، از پدرش ، از على بن مغيره ، از حضرت امام موسى عليه السلام كه گفت : به آن حضرت عرض كردم كه : پدرم از جدّت سؤال نموده بود از ختم كردن قرآن ، در شبى يا در هر شب؛ پس جدّت به او فرموده بود كه :«در هر شب آن را ختم مى كنى؟» پدرم به جدّت عرض كرده بود كه : در ماه مبارك رمضان . پس جدّت به پدرم فرموده بود كه : «در ماه مبارك رمضان؟» پدرم به جدّت عرض كرده بود كه : آرى ، مادامى كه استطاعت داشته باشم . و دأب پدرم اين بود كه در ماه مبارك رمضان ، آن را چهل مرتبه ختم مى كرد ، و من بعد از پدرم آن را ختم كرده ام . پس بسا بوده كه از چهل ختم زياد كرده ام ، و بسا بوده كه كمتر از چهل ختم كرده ام ، بر اندازه اى فراغ و شغل و دماغ و كسالت خويش . پس چون روز عيد فطر شده ، يك ختم را از براى رسول خدا صلى الله عليه و آله قرار داده ام ، و ديگرى را از براى على ـ صلوات اللّه عليه ـ ، و ديگرى را از براى حضرت فاطمه ـ عليهاالسّلام ـ . بعد از آن ، امامان عليهم السلام ، كه از براى هر يك از ايشان ختمى را قرار داده ام ، تا آنكه به تو منتهى شده ام . پس يك ختم را از براى تو قرار داده ام ، از آن زمان كه در اين حال گرديده ام؛ يعنى از اوّل تكليف يا معرفت ، تا حال ، پيوسته چنين كرده ام؛ پس از براى من به واسطه آن عمل ، چه ثواب است؟ حضرت فرمود كه : «از برايت به اين عمل ، آن است كه در روز قيامت ، با ايشان باشى» . گفتم : اللّه اكبر! پس از براى من به اين عمل ، چنين ثوابى خواهد بود؟ حضرت سه مرتبه فرمود : «آرى» .


تحفة الأولياء ج4
646

۳۵۳۹.عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا، عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ، عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ، قَالَ: دَخَلْتُ عَلى أَبِي عَبْدِ اللّهِ عليه السلام ، فَقَالَ لَهُ أَبُو بَصِيرٍ: جُعِلْتُ فِدَاكَ، أَقْرَأُ الْقُرْآنَ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ فِي لَيْلَةٍ؟ فَقَالَ :«لَا» قَالَ: فَفِي لَيْلَتَيْنِ؟ قَالَ : «لَا» قَالَ: فَفِي ثَلَاثٍ؟ قَالَ : «هَا» وَ أَشَارَ بِيَدِهِ.
ثُمَّ قَالَ : «يَا أَبَا مُحَمَّدٍ، إِنَّ لِرَمَضَانَ حَقّاً وَ حُرْمَةً ، لَا يُشْبِهُهُ شَيْءٌ مِنَ الشُّهُورِ، وَ سكَانَ أَصْحَابُ مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله يَقْرَأُ أَحَدُهُمُ الْقُرْآنَ فِي شَهْرٍ، أَوْ أَقَلَّ؛ إِنَّ الْقُرْآنَ لَا يُقْرَأُ هَذْرَمَةً ، وَ لكِنْ يُرَتَّلُ تَرْتِيلاً، فَإِذَا مَرَرْتَ بِآيَةٍ فِيهَا ذِكْرُ الْجَنَّةِ، فَقِفْ عِنْدَهَا، وَ سَلِ اللّهَ ـ عَزَّ وَ جَلَّ ـ الْجَنَّةَ، وَ إِذَا مَرَرْتَ بِآيَةٍ فِيهَا ذِكْرُ النَّارِ، فَقِفْ عِنْدَهَا، وَ تَعَوَّذْ بِاللّهِ مِنَ النَّارِ».

۳۵۴۰.مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيى، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ النُّعْمَانِ، عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ شُعَيْبٍ، عَنْ حُسَيْنِ بْنِ خَالِدٍ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّهِ عليه السلام ، قَالَ: قُلْتُ لَهُ: فِي كَمْ أَقْرَأُ الْقُرْآنَ؟
فَقَالَ :
«اقْرَأْهُ أَخْمَاساً، اقْرَأْهُ أَسْبَاعاً، أَمَا إِنَّ عِنْدِي مُصْحَفاً مُجَزًّى أَرْبَعَةَ عَشَرَ جُزْءاً».

۳۵۴۱.عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ، عَنْ يَحْيَى بْنِ إِبْرَاهِيمَ بْنِ أَبِي الْبِلَادِ، عَنْ أَبِيهِ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْمُغِيرَةِ، عَنْ أَبِي الْحَسَنِ عليه السلام ، قَالَ: قُلْتُ لَهُ: إِنَّ أَبِي سَأَلَ جَدَّكَ عَنْ خَتْمِ الْقُرْآنِ فِي كُلِّ لَيْلَةٍ، فَقَالَ لَهُ جَدُّكَ :«فِي كُلِّ لَيْلَةٍ؟» فَقَالَ لَهُ: فِي شَهْرِ رَمَضَانَ، فَقَالَ لَهُ جَدُّكَ : «فِي شَهْرِ رَمَضَانَ؟» فَقَالَ لَهُ أَبِي: نَعَمْ ، مَا اسْتَطَعْتُ، فَكَانَ أَبِي يَخْتِمُهُ أَرْبَعِينَ خَتْمَةً فِي شَهْرِ رَمَضَانَ، ثُمَّ خَتَمْتُهُ بَعْدَ أَبِي، فَرُبَّمَا زِدْتُ، وَ رُبَّمَا نَقَصْتُ عَلى قَدْرِ فَرَاغِي وَ شُغُلِي وَ نَشَاطِي وَ كَسَلِي؛ فَإِذَا كَانَ فِي يَوْمِ الْفِطْرِ جَعَلْتُ لِرَسُولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله خَتْمَةً، وَ لِعَلِيٍّ عليه السلام أُخْرى، وَ لِفَاطِمَةَ عليهاالسلامأُخْرى، ثُمَّ لِلْأَئِمَّةِ عليهم السلام حَتَّى انْتَهَيْتُ إِلَيْكَ، فَصَيَّرْتُ لَكَ وَاحِدَةً مُنْذُ صِرْتُ فِي هذَا الْحَالِ، فَأَيُّ شَيْءٍ لِي بِذلِكَ؟
قَالَ : «لَكَ بِذلِكَ أَنْ تَكُونَ مَعَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ» قُلْتُ: اللّهُ أَكْبَرُ، فَلِي بِذلِكَ؟! قَالَ : «نَعَمْ» ثَلَاثَ مَرَّاتٍ.

  • نام منبع :
    تحفة الأولياء ج4
    سایر پدیدآورندگان :
    تحقیق : مرادی، محمد
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 306112
صفحه از 791
پرینت  ارسال به