۳۵۳۹.چند نفر از اصحاب ما روايت كرده اند ، از سهل بن زياد ، از بعضى از اصحابش ، از على بن ابى حمزه كه گفت : بر امام جعفر صادق عليه السلام داخل شدم . پس ابو بصير به آن حضرت عرض كرد كه : فداى تو گردم! آيا در ماه مبارك رمضان قرآن را در يك شب بخوانم؟ فرمود :«نه» . عرض كرد : پس در دو شب بخوانم؟ فرمود : «نه» . عرض كرد : پس در سه شب؟ فرمود كه : «ها» (يعنى خوب است ، اين را بگير) ، و به دست خود اشاره فرمود . بعد از آن ، فرمود كه : «اى ابامحمد! به درستى كه ماه مبارك رمضان را حقّى و حرمتى بزرگ است ، و چيزى از ماه ها به آن شباهت ندارد ، و اصحاب محمد صلى الله عليه و آله چنان بودند كه يكى از ايشان ، قرآن را در ماهى يا كمتر از آن مى خواند . به درستى كه قرآن نبايد كه به شتاب خوانده شود ، وليكن بايد به ترتيل و تأنّى خوانده شود ، ترتيلى درست ، و چون به آيه اى گذرى كه ياد بهشت در آن باشد ، در نزد آن توقّف كن و بايست ، و بهشت را از خداى عز و جلسؤال كن ، و چون از آيه اى گذرى كه ذكر آتش دوزخ در آن باشد ، در نزد آن توقّف كن ، و از آتش به خدا پناه بر» .
۳۵۴۰.محمد بن يحيى ، از محمد بن حسين ، از على بن نعمان ، از يعقوب بن شعيب ، از حسين بن خالد روايت كرده است كه گفت : به خدمت امام جعفر صادق عليه السلام عرض كردم كه : قرآن را در چند وقت بخوانم؟ فرمود كه :«آن را بخوان ، در حالتى كه پنج قسمت باشد ، و آن را بخوان ، در حالتى كه هفت قسمت باشد ، و بدان كه مصحف مجزّايى در نزد من هست ، كه آن را به چهارده جزء (يعنى چهارده قسمت) كرده اند» .
۳۵۴۱.چند نفر از اصحاب ما روايت كرده اند ، از احمد بن محمد بن خالد ، از يحيى بن ابراهيم بن ابى البلاد ، از پدرش ، از على بن مغيره ، از حضرت امام موسى عليه السلام كه گفت : به آن حضرت عرض كردم كه : پدرم از جدّت سؤال نموده بود از ختم كردن قرآن ، در شبى يا در هر شب؛ پس جدّت به او فرموده بود كه :«در هر شب آن را ختم مى كنى؟» پدرم به جدّت عرض كرده بود كه : در ماه مبارك رمضان . پس جدّت به پدرم فرموده بود كه : «در ماه مبارك رمضان؟» پدرم به جدّت عرض كرده بود كه : آرى ، مادامى كه استطاعت داشته باشم . و دأب پدرم اين بود كه در ماه مبارك رمضان ، آن را چهل مرتبه ختم مى كرد ، و من بعد از پدرم آن را ختم كرده ام . پس بسا بوده كه از چهل ختم زياد كرده ام ، و بسا بوده كه كمتر از چهل ختم كرده ام ، بر اندازه اى فراغ و شغل و دماغ و كسالت خويش . پس چون روز عيد فطر شده ، يك ختم را از براى رسول خدا صلى الله عليه و آله قرار داده ام ، و ديگرى را از براى على ـ صلوات اللّه عليه ـ ، و ديگرى را از براى حضرت فاطمه ـ عليهاالسّلام ـ . بعد از آن ، امامان عليهم السلام ، كه از براى هر يك از ايشان ختمى را قرار داده ام ، تا آنكه به تو منتهى شده ام . پس يك ختم را از براى تو قرار داده ام ، از آن زمان كه در اين حال گرديده ام؛ يعنى از اوّل تكليف يا معرفت ، تا حال ، پيوسته چنين كرده ام؛ پس از براى من به واسطه آن عمل ، چه ثواب است؟ حضرت فرمود كه : «از برايت به اين عمل ، آن است كه در روز قيامت ، با ايشان باشى» . گفتم : اللّه اكبر! پس از براى من به اين عمل ، چنين ثوابى خواهد بود؟ حضرت سه مرتبه فرمود : «آرى» .