۲۷۴۳.على بن ابراهيم ، از پدرش ، از ابن ابى عمير ، از بعضى از اصحاب خويش ، از امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده است كه فرمود :«هر كه مؤمنى را خوار گرداند و او را حقير شمارد ، از براى آنكه چيزى در دست ندارد و فقير و درويش است ، خدا او را در روز قيامت ، على رؤس الخلائق (يعنى در جايى كه همه آفريدگان خدا حضور داشته باشند) رسوا گرداند» .
۲۷۴۴.على بن ابراهيم ، از محمد بن عيسى ، از يونس ، از معاويه ، از امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده است كه فرمود :«رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود كه : هر آينه به حقيقت كه خداى عز و جل در شبى مرا به معراج برد و از پس پرده به سوى من وحى فرمود ، آنچه وحى فرمود . و آن جناب ـ تعالى و تقدّس ـ ، بدون واسطه (كه مراد از مشافهه و رو به رو است) ، به من فرمود كه : يا محمد! هر كه دوستى از دوستان مرا خوار گرداند ، به حقيقت كه خود را از براى من به جنگ آماده ساخته است . و هر كه با من جنگ كند ، با او جنگ كنم . عرض كردم كه : اى پروردگار من! اين دوست تو كه مى فرمايى ، مراد از آن كيست؟زيرا كه من دانسته ام كه هر كه با تو جنگ كند ، تو با او جنگ مى كنى . فرمود كه : مراد از آن ، كسى است كه پيمان او را گرفته ام از براى تو و از براى وصّى تو و از براى ذريّه شما به ولايت ، كه به ولايت شما قائل باشد و شما را دوست دارد» .
۲۷۴۵.على بن ابراهيم ، از محمد بن عيسى ، از يونس ، از ابن مسكان ، از معلّى بن خنيس ، از امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده است كه فرمود :«رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود كه : خداى عز و جل فرموده است كه : هر كه بنده مؤمن مرا خوار گرداند ، به حقيقت كه با من در مقام جنگ درآمده ، و مرا مبارز طلبيده به جنگ كردن با يكديگر . و در چيزى كه من فاعل آنم ، آن قدر تردّد ندارم ، مانند تردّدى كه در خصوص بنده مؤمن خود دارم؛زيرا كه من ديدار او را دوست مى دارم ، و او مرگ را ناخوش دارد؛ پس مرگ را از او مى گردانم و او را نمى ميرانم . و به درستى كه او مرا در امرى مى خواند و به جهت آن دعا مى كند؛ پس من او را اجابت مى كنم به چيزى كه از برايش بهتر است» .