۳۶۰۰.محمد بن يحيى ، از احمد بن محمد ، از حسين بن سعيد و محمد بن خالد ، هر دو روايت كرده اند ، از قاسم بن محمد ، از حبيب خثعمى كه گفت : شنيدم از امام جعفر صادق عليه السلام كه مى فرمود :«بر شما باد به پارسايى و سعى و كوشش در طاعت خدا ، و در جنازه ها حاضر شويد ، و بيماران را عيادت كنيد ، و با قوم خود در مسجدهاى خود حضور به هم رسانيد ، و از براى مردمان دوست داريد ، آنچه را كه از براى خود دوست مى داريد . آيا مردى از شما شرم نمى كند كه همسايه اش حقّ او را بشناسد ، و او حقّ همسايه اش را نشناسد؟» .
۳۶۰۱.محمد بن يحيى ، از احمد بن محمد ، از على بن حكم ، از معاوية بن وهب روايت كرده است كه گفت : به آن حضرت عرض كردم كه : چگونه ما را سزاوار است كه بكنيم در آنچه ميان ما است و ميان قوم ما ، و ميان شركاى ما و كسانى كه به هم آميخته ايم از مردمان ، از آنان كه بر امر ما نيستند ، و مذهب و طريقه ما را ندارند؟ و به چه وضع با ايشان رفتار بايد بكنيم؟ فرمود كه :«نظر مى كنيد به سوى پيشوايان خويش كه به ايشان اقتدا مى نماييد؛ پس آنچه ايشان مى كنند ، شما نيز مى كنيد . به خدا سوگند كه ايشان ، بيماران ايشان را عيادت مى كنند ، و به جنازه هاى ايشان حاضر مى شوند ، و شهادت را ادا مى نمايند؛ خواه به ايشان نفع داشته باشد ، و خواه ضرر ، و امانت را به ايشان مى رسانند» .
۳۶۰۲.ابو على اشعرى روايت كرده است ، از محمد بن عبد الجبّار و محمد بن اسماعيل ، از فضل بن شاذان ، و هر دو ، از صفوان بن يحيى ، از ابو اسامه زيد شحّام كه گفت : امام جعفر صادق عليه السلام به من فرمود كه :«سلام مرا برسان به هر كه ببينى كه مرا اطاعت مى كند از ايشان ، و گفتار مرا مى گيرد و به آن عمل مى كند . و شما را وصيّت مى كنم و امر مى نمايم به تقوى و پرهيز از خداى عز و جل ، و پارسايى در دين خود ، و سعى و كوشش در طاعت از براى خدا ، و راستى سخن و خبر كه در آن دروغ نگوييد ، و اداى امانت ، و طول سجود ، و نيكى همسايگى ، كه محمد صلى الله عليه و آله با اينها آمده و اين امور را آورده است . امانت را برسانيد به كسى كه شما را بر آن امين داشته؛ خواه نيكوكار باشد و خواه نابكار؛زيرا كه رسول خدا صلى الله عليه و آله به اداى رشته و سوزن امر مى فرمود . خويشان خويش را صله كنيد ، و به جنازه هاى ايشان حاضر شويد ، و بيماران ايشان را عيادت كنيد ، و حقوق ايشان را ادا نماييد . پس به درستى كه مردى از شما ، چون در دينش پارسايى كند ، و در حديث راست گويد ، و امانت را به صاحبش برساند ، و خُويش با مردم خوش باشد ، گفته مى شود كه : اينك ، جعفرى است (يعنى منسوب به سوى حضرت امام جعفر و شيعه او است) ، و اين امر ، مرا شاد مى كند ، و از آن ، خوشحالى و سرور بر من داخل مى شود . و گفته مى شود كه : اين ادب ، ادب و هنر جعفر است . و چون بر غير اين باشد (كه مذكور شد) ، بلا و زحمت و ننگش بر من داخل مى شود و مى گويند كه : اين ادب جعفر است؛ پس به خدا سوگند كه پدرم عليه السلام مرا حديث كرد كه : مردى از شيعيان على عليه السلام بود كه در قبيله اى بود ، و زينت آن قبيله مى بود . از همه ايشان امانَت را به صاحبش ردكننده تر ، و از ايشان حقوق را به جاآورنده تر ، و راستگوترينِ ايشان بود در باب سخن و خبر . همه وصايا و امانت هاى ايشان به سوى او و در نزد او بود ، و آن قبيله و خويشانش كه از او سؤال مى شدند ، مى گفتند كه : كى مثل و مانند فلانى است؟ به درستى كه او از همه ما امانت را به جا رساننده تر ، و در باب سخن و خبر راستگوترين ما است» .