701
تحفة الأولياء ج4

۳۶۱۳.چند نفر از اصحاب ما روايت كرده اند ، از احمد بن محمد ، از محمد بن حسن ، از عبيداللّه دهقان ، از احمد بن عائذ ، از عبيد اللّه حلبى ، از امام جعفر صادق عليه السلام كه فرمود :«صداقت و دوستى نمى باشد ، مگر به حدودى كه دارد . هر كه اين حدّها يا چيزى از اينها در او باشد ، او را به سوى صداقت نسبت ده ، و هر كه چيزى از آنها در او نباشد ، او را به سوى چيزى از صداقت نسبت مده ، كه بهره اى از آن در او نيست . پس اوّل آن حدود ، آن است كه نهان و آشكارش از برايت يكى باشد ، و دويم آنكه زينت تو را زينت خود ، و عيب و زشتى تو را زشتى خود بيند ، و سيم آنكه ولايت و مال ، او را بر تو تغيير ندهد و حالش را نگرداند (يعنى اگر حكومت يا مالى به هم رساند ، سلوكش با تو نگردد) ، و چهارم آنكه منع نكند تو را از چيزى كه قدرتش به آن مى رسد ، و پنجم ، و آن خصلتى است كه اين خصلت ها را جمع مى كند (كه همه در آن جمع است) ، آن است كه در نزد نكبت ها و حوادث روزگار ، تو را وا نگذارد» .

4 . باب در ذكر كسى كه همنشينى و رفاقت با او مكروه است

۳۶۱۴.چند نفر از اصحاب ما روايت كرده اند ، از احمد بن محمد بن خالد ، از عمرو بن عثمان ، از محمد بن سالم كندى ، از آنكه او را حديث كرده ، از امام جعفر صادق عليه السلام كه فرمود :«اميرالمؤمنين عليه السلام چون بر منبر بالا مى رفت ، مى فرمود كه : سزاوار است مسلمان را كه از برادرى كردن با سه كس دورى كند : يكى بدكارِ بى باك و بى پروا ، و ديگرى احمق ، و سيم دروغگو . امّا بدكار بى باك ، پس پيوسته كارهاى بد خود را از براى تو زينت مى دهد ، و دوست مى دارد كه مانند او باشى ، و تو را يارى نمى كند بر امر دين تو و بر معاد تو (يعنى كارى كه در قيامت به كارت آيد) ، و پيوستگى با او موجب جفا و قساوت است ، و آمد و شد او نزد تو (كه بر تو داخل شود و از نزد تو بيرون رود) ، بر تو عار و ننگ است ، و امّا احمق ، پس او تو را به چيزى كه خوب باشد دلالت نمى كند ، و از براى دفع بدى از تو به او اميدوار نمى توان بود ، و هر چند كه سعى كند و خود را در زحمت افكند ، و بسا است كه منفعت تو را مى خواهد و به تو ضرر مى رساند؛ پس مردنش از زندگيش بهتر ، و خاموشيش از سخن گفتنش خوش تر ، و دوريش از نزديكيش خوب تر است ، و امّا دروغگو ، پس با مصاحبت او هيچ عيشى بر تو گوارا نيست . پيوسته سخن تو را به دروغ به مردم نقل مى كند ، و از مردم سخن را به دروغ به تو نقل مى كند ، و خبرهاى دروغ از برايت مى آورد ، و در هر زمان كه دروغ غريب عجيبى را تمام كرد ، آن را به دروغ غريبى ديگر پيوند مى كند و آن را طول و كشيدگى مى دهد ، تا به حدّى كه به چيز راستى خبر مى دهد ، و كسى از او باور نمى كند ، و به نقل دروغ ، در ميان مردمان دشمنى مى افكند و كينه ها را در سينه ها مى روياند . پس از خدا بپرهيزيد و از براى خويش نظر كنيد» (يعنى ملاحظه نماييد تا با كسى كه نبايد مصاحبت كنيد ، مصاحبت نكنيد) .


تحفة الأولياء ج4
700

۳۶۱۳.عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ، عَنْ عُبَيْدِ اللّهِ الدِّهْقَانِ، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عَائِذٍ، عَنْ عُبَيْدِ اللّهِ الْحَلَبِيِّ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّهِ عليه السلام ، قَالَ :«لَا تَكُونُ الصَّدَاقَةُ إِلَا بِحُدُودِهَا؛ فَمَنْ كَانَتْ فِيهِ هذِهِ الْحُدُودُ أَوْ شَيْءٌ مِنْهَا، فَانْسُبْهُ إِلَى الصَّدَاقَةِ؛ وَ مَنْ لَمْ يَكُنْ فِيهِ شَيْءٌ مِنْهَا، فَلَا تَنْسُبْهُ إِلى شَيْءٍ مِنَ الصَّدَاقَةِ؛ فَأَوَّلُهَا : أَنْ تَكُونَ سَرِيرَتُهُ وَ عَلَانِيَتُهُ لَكَ وَاحِدَةً؛ وَ الثَّانِيَةُ: أَنْ يَرى زَيْنَكَ زَيْنَهُ، وَ شَيْنَكَ شَيْنَهُ؛ وَ الثَّالِثَةُ: أَنْ لَا تُغَيِّرَهُ عَلَيْكَ وِلَايَةٌ وَ لَا مَالٌ؛ وَ الرَّابِعَةُ: أَنْ لَا يَمْنَعَكَ شَيْئاً تَنَالُهُ مَقْدُرَتُهُ؛ وَ الْخَامِسَةُ ـ وَ هِيَ تَجْمَعُ هذِهِ الْخِصَالَ ـ : أَنْ لَا يُسْلِمَكَ عِنْدَ النَّكَبَاتِ».

4 ـ بَابُ مَنْ تُكْرَهُ مُجَالَسَتُهُ وَ مُرَافَقَتُهُ

۳۶۱۴.عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ، عَنْ عَمْرِو بْنِ عُثْمَانَ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سَالِمٍ الْكِنْدِيِّ، عَمَّنْ حَدَّثَهُ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّهِ عليه السلام ، قَالَ :«كَانَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عليه السلام إِذَا صَعِدَ الْمِنْبَرَ، قَالَ: يَنْبَغِي لِلْمُسْلِمِ أَنْ يَتَجَنَّبَ مُؤاخَاةَ ثَلَاثَةٍ: الْمَاجِنِ الْفَاجِرِ، وَ الْأَحْمَقِ، وَ الْكَذَّابِ.
فَأَمَّا الْمَاجِنُ الْفَاجِرُ، فَيُزَيِّنُ لَكَ فِعْلَهُ، وَ يُحِبُّ أَنَّكَ مِثْلُهُ، وَ لَا يُعِينُكَ عَلى أَمْرِ دِينِكَ وَ مَعَادِكَ، وَ مُقَارَبَتُهُ جَفَاءٌ وَ قَسْوَةٌ، وَ مَدْخَلُهُ وَ مَخْرَجُهُ عَارٌ عَلَيْكَ.
وَ أَمَّا الْأَحْمَقُ، فَإِنَّهُ لَا يُشِيرُ عَلَيْكَ بِخَيْرٍ، وَ لَا يُرْجى لِصَرْفِ السُّوءِ عَنْكَ وَ لَوْ أَجْهَدَ نَفْسَهُ، وَ رُبَّمَا أَرَادَ مَنْفَعَتَكَ فَضَرَّكَ، فَمَوْتُهُ خَيْرٌ مِنْ حَيَاتِهِ، وَ سُكُوتُهُ خَيْرٌ مِنْ نُطْقِهِ، وَ بُعْدُهُ خَيْرٌ مِنْ قُرْبِهِ.
وَ أَمَّا الْكَذَّابُ، فَإِنَّهُ لَا يَهْنِئُكَ مَعَهُ عَيْشٌ، يَنْقُلُ حَدِيثَكَ، وَ يَنْقُلُ إِلَيْكَ الْحَدِيثَ، كُلَّمَا أَفْنى أُحْدُوثَةً مَطَرَهَا بِأُخْرى مِثْلِهَا حَتّى أَنَّهُ يُحَدِّثُ بِالصِّدْقِ، فَمَا يُصَدَّقُ، وَ يُفَرِّقُ بَيْنَ النَّاسِ بِالْعَدَاوَةِ، فَيُنْبِتُ السَّخَائِمَ فِي الصُّدُورِ، فَاتَّقُوا اللّهَ عَزَّ وَ جَلَّ، وَ انْظُرُوا لِأَنْفُسِكُمْ».

  • نام منبع :
    تحفة الأولياء ج4
    سایر پدیدآورندگان :
    تحقیق : مرادی، محمد
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 289729
صفحه از 791
پرینت  ارسال به