733
تحفة الأولياء ج4

۳۶۷۵.چند نفر از اصحاب ما روايت كرده اند ، از احمد بن محمد بن خالد ، از اسماعيل بن مهران ، از حسن بن يوسف ، از زكريّا بن محمد ، از صالح بن حكم كه گفت : شنيدم از مردى كه از امام جعفر صادق عليه السلام سؤال مى كرد . پس عرض كرد كه : مردى مى گويد كه : من تو را دوست مى دارم . پس چگونه بدانم كه او مرا دوست مى دارد؟ فرمود :«دل خود را امتحان كن و بيازما . پس اگر چنان باشى كه او را دوست دارى ، او تو را دوست مى دارد» .

۳۶۷۶.ابو بكر حبّال ، از محمد بن عيسى قطّان مدائنى روايت كرده است كه گفت : شنيدم از پدرم كه مى گفت : حديث كرد ما را مسعدة بن يسع ، گفت كه : به خدمت ابو عبداللّه حضرت جعفر بن محمد عليهماالسلام عرض كردم : به خدا سوگند كه من تو را دوست مى دارم . پس حضرت چشم در پيش افكند۱. بعد از آن ، سرش را بالا كرد و فرمود كه :«راست گفتى ، اى ابوبشر! دل خود را سؤال كن از آنچه از براى تو است در دل من از دوستى تو . پس به حقيقت كه دلم مرا اعلام كرد از آنچه از برايم در دل تو است» .

۳۶۷۷.چند نفر از اصحاب ما روايت كرده اند ، از سهل بن زياد ، از على بن اسباط ، از حسن بن جهم كه گفت : به امام موسى كاظم عليه السلام عرض كردم كه : مرا از دعا فراموش مفرما . فرمود :«آيا چنان مى دانى كه من تو را فراموش مى كنم؟» حسن گفت كه : من در دل خويش انديشه كردم و گفتم كه : او شيعيانش را دعا مى كند و من از جمله شيعيان اويم . عرض كردم : نه ، مرا فراموش نمى فرمايى . فرمود كه : «اين را چگونه دانستى؟» راوى گفت كه : عرض كردم كه : من از شيعيان توام و تو ايشان را دعا مى فرمايى . فرمود كه : «آيا به جهت چيزى غير از اين دانسته اى؟» گفت : عرض كردم : نه . فرمود : «چون خواهى بدانى كه در نزد من از برايت چيست ، بنگر كه در نزد تو چيست از براى من» .

۳۶۷۸.على بن ابراهيم ، از پدرش ، از نضر بن سويد ، از قاسم بن سليمان ، از جرّاح مدائنى ، از امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده است كه فرمود :«به دل خود نظر كن . پس اگر يار و رفيقت را نپسندد ، بدان كه يكى از شما حدثى كرده» (چنان كه گذشت) .

1.كنايه از سكوت و به انديشه فرو رفتن است .


تحفة الأولياء ج4
732

۳۶۷۵.عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ، عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مِهْرَانَ، عَنِ الْحَسَنِ بْنِ يُوسُفَ، عَنْ زَكَرِيَّا بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنْ صَالِحِ بْنِ الْحَكَمِ، قَالَ:
سَمِعْتُ رَجُلاً يَسْأَلُ أَبَا عَبْدِ اللّهِ عليه السلام ، فَقَالَ: الرَّجُلُ يَقُولُ: أَوَدُّكَ، فَكَيْفَ أَعْلَمُ أَنَّهُ يَوَدُّنِي؟ فَقَالَ :
«امْتَحِنْ قَلْبَكَ، فَإِنْ كُنْتَ تَوَدُّهُ فَإِنَّهُ يَوَدُّكَ».

۳۶۷۶.أَبُو بَكْرٍ الْحَبَّالُ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى الْقَطَّانِ الْمَدَائِنِيِّ، قَالَ: سَمِعْتُ أَبِي يَقُولُ: حَدَّثَنَا مَسْعَدَةُ بْنُ الْيَسَعِ، قَالَ:
قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عليهماالسلام: إِنِّي وَ اللّهِ لَأُحِبُّكَ، فَأَطْرَقَ، ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ، فَقَالَ :
«صَدَقْتَ يَا أَبَا بِشْرٍ، سَلْ قَلْبَكَ عَمَّا لَكَ فِي قَلْبِي مِنْ حُبِّكَ، فَقَدْ أَعْلَمَنِي قَلْبِي عَمَّا لِي فِي قَلْبِكَ».

۳۶۷۷.عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا، عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَسْبَاطٍ، عَنِ الْحَسَنِ بْنِ الْجَهْمِ، قَالَ:
قُلْتُ لِأَبِي الْحَسَنِ عليه السلام : لَا تَنْسَنِي مِنَ الدُّعَاءِ، قَالَ :
«وَتَعْلَمُ أَنِّي أَنْسَاكَ؟» قَالَ: فَتَفَكَّرْتُ فِي نَفْسِي، وَ قُلْتُ: هُوَ يَدْعُو لِشِيعَتِهِ وَ أَنَا مِنْ شِيعَتِهِ، قُلْتُ: لَا، لَا تَنْسَانِي، قَالَ : «وَ كَيْفَ عَلِمْتَ ذلِكَ؟» قُلْتُ: إِنِّي مِنْ شِيعَتِكَ، وَ إِنَّكَ تَدْعُو لَهُمْ، فَقَالَ: «هَلْ عَلِمْتَ بِشَيْءٍ غَيْرِ هذَا؟» قَالَ: قُلْتُ: لَا، قَالَ : «إِذَا أَرَدْتَ أَنْ تَعْلَمَ مَا لَكَ عِنْدِي، فَانْظُرْ إِلى مَا لِي عِنْدَكَ».

۳۶۷۸.عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ، عَنْ أَبِيهِ، عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَيْدٍ، عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ سُلَيْمَانَ، عَنْ جَرَّاحٍ الْمَدَائِنِيِّ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّهِ عليه السلام ، قَالَ :«انْظُرْ قَلْبَكَ، فَإِنْ أَنْكَرَ صَاحِبَكَ، فَاعْلَمْ أَنَّ أَحَدَكُمَا قَدْ أَحْدَثَ».

  • نام منبع :
    تحفة الأولياء ج4
    سایر پدیدآورندگان :
    تحقیق : مرادی، محمد
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 306104
صفحه از 791
پرینت  ارسال به