735
تحفة الأولياء ج4

15 . باب در عطاس و تسميت ۱

۳۶۷۹.محمد بن يحيى ، از احمد بن محمد بن عيسى ، از حسين بن سعيد ، از نضر بن سويد ، از قاسم بن سليمان ، از جرّاح مدائنى روايت كرده است كه گفت : امام جعفر صادق عليه السلام فرمود :«از جمله حقى كه مسلمان را بر برادرش هست ، آن است كه بر او سلام كند ، چون به او برسد ، و او را عيادت كند ، چون بيمار شود ، و از برايش خيرخواهى كند ، چون پنهان باشد ، و او را دعا خير كند ، چون عطسه زند ، مى گويد كه : الحمُدُ لِلّهِ رَبِّ العالَمينَ لا شَريكَ لَهُ ؛ يعنى : «همه ستايش از براى خدايى است كه پروردگار همه جهانيان است ، در حالى كه هيچ شريكى نيست از برايش» . و به او مى گويد كه : يَرْحَمُكَ اللّهُ ؛ يعنى : «خدا تو را رحمت كند» . پس او را جواب مى دهد و به او مى گويد كه : يَهْديكُمُ اللّهُ وَيُصْلِحُ بالَكُمْ ؛ يعنى : «خدا شما را هدايت كند ، و راه راست نمايد در دنيا به كارهاى خير و صواب ، و در آخرت به درجات فوز و ثواب ، و حال شما را در هر دو جهان به اصلاح آورد» . و ديگر آنكه او را اجابت كند ، چون او را بخواند ، و در پى او برود ، چون بميرد» .

۳۶۸۰.على بن ابراهيم ، از پدرش ، از هارون بن مسلم ، از مسعدة بن صدقه ، از امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده است كه فرمود :«رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود كه : چون مرد عطسه كند ، او را دعا كنيد ، و اگرچه در پس جزيره اى باشد» . و در روايت ديگر است كه : «و اگرچه در پس دريا باشد» .

۳۶۸۱.حسين بن محمد ، از معلّى بن محمد ، از حسن بن على ، از مثنّى ، از اسحاق بن يزيد و معمّر بن ابى زياد و ابن رئاب روايت كرده است كه گفتند : در نزد امام جعفر صادق عليه السلام نشسته بوديم ، در وقتى كه مردى عطسه كرد ، و هيچ يك از آن گروه چيزى بر او رد نكرد ، تا آنكه آن حضرت آغاز نمود و فرمود :«سبحان اللّه ! چرا تَسميت و دعا نكرديد؟ به درستى كه از جمله حقّ مسلمان بر مسلمان آن است كه او را عيادت كند ، چون از درد بنالد و ناخوش شود ، و دويم آنكه او را اجابت كند ، چون او را بخواند ، و سيم آنكه به جنازه اش حاضر شود ، چون بميرد ، و چهارم آنكه او را تسميت و دعا گويد ، چون عطسه كند» .

1.و عطاس ـ به ضمّ عين ـ ، عطسه است و عطسه زدن و عارضه اى كه از آن عطسه آيد ، و تسميت ـ با سين سعفص ـ ، دعا كردن است از براى عطسه كننده ، و دعا به خير كردن كسى را ، و نام خدا بر چيزى بردن ، و تشميت ـ با شين قرشت ـ نيز اين معنى دارد ، و خلافى در اين نيست كه در تسميتِ عطسه زننده هر دو جائز است ، وليكن در اين خلاف است كه آيا مختار كدام است؛ پس تغلب ، اوّل را مختار دانسته؛زيرا كه آن ماخوذ است از «سمت» ، و آن راه راست و روشن است . و ابوعبيد گفته كه : شين در كلام ايشان ، اعلى و بيشتر است ، و آن از «شوامت» است؛ يعنى پاى ها . و معنى آن دعا است به ثبات و استقامت ، يا از شماتت است ، و آن شادى كردن است بر مكروهى كه دشمن را رسد . و معنى تشميت اين مى شود كه : خداى ـ تعالى ـ تو را دور گرداند از شماتت ، و دور سازد از تو آنچه را كه به واسطه آن بر تو شماتت مى شود ، چنان كه در فارسى به عاطس مى گويند كه : خير باشد ، وليكن نظر به احاديث باب ، قول تغلب اولى است . (مترجم)


تحفة الأولياء ج4
734

15 ـ بَابُ الْعُطَاسِ وَ التَّسْمِيتِ

۳۶۷۹.مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيى، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسى، عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ، عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَيْدٍ، عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ سُلَيْمَانَ، عَنْ جَرَّاحٍ الْمَدَائِنِيِّ، قَالَ:
قَالَ أَبُو عَبْدِ اللّهِ عليه السلام :
«لِلْمُسْلِمِ عَلى أَخِيهِ مِنَ الْحَقِّ: أَنْ يُسَلِّمَ عَلَيْهِ إِذَا لَقِيَهُ؛ وَ يَعُودَهُ إِذَا مَرِضَ؛ وَ يَنْصَحَ لَهُ إِذَا غَابَ؛ وَ يُسَمِّتَهُ إِذَا عَطَسَ يَقُولُ: الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ لَا شَرِيكَ لَهُ، وَ يَقُولَ لَهُ: يَرْحَمُكَ اللّهُ، فَيُجِيبَهُ، يَقُولَ لَهُ: يَهْدِيكُمُ اللّهُ وَ يُصْلِحُ بَالَكُمْ؛ وَ يُجِيبَهُ إِذَا دَعَاهُ؛ وَ يَتْبَعَهُ إِذَا مَاتَ».

۳۶۸۰.عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ، عَنْ أَبِيهِ، عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ، عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّهِ عليه السلام ، قَالَ :
«قَالَ رَسُولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله : إِذَا عَطَسَ الرَّجُلُ فَسَمِّتُوهُ وَ لَوْ مِنْ وَرَاءِ جَزِيرَةٍ».
وَ فِي رِوَايَةٍ أُخْرى :
«وَ لَوْ مِنْ وَرَاءِ الْبَحْرِ».

۳۶۸۱.الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ، عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ، عَنْ مُثَنًّى، عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ يَزِيدَ وَ مُعَمَّرِ بْنِ أَبِي زِيَادٍ وَ ابْنِ رِئَابٍ، قَالُوا:
كُنَّا جُلُوساً عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللّهِ عليه السلام إِذَا عَطَسَ رَجُلٌ، فَمَا رَدَّ عَلَيْهِ أَحَدٌ مِنَ الْقَوْمِ شَيْئاً حَتَّى ابْتَدَأَ هُوَ، فَقَالَ:
«سُبْحَانَ اللّهِ ، أَ لَا سَمَّتُّمْ، إِنَّ مِنْ حَقِّ الْمُسْلِمِ عَلَى الْمُسْلِمِ: أَنْ يَعُودَهُ إِذَا اشْتَكى، وَ أَنْ يُجِيبَهُ إِذَا دَعَاهُ، وَ أَنْ يَشْهَدَهُ إِذَا مَاتَ، وَ أَنْ يُسَمِّتَهُ إِذَا عَطَسَ».

  • نام منبع :
    تحفة الأولياء ج4
    سایر پدیدآورندگان :
    تحقیق : مرادی، محمد
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 305805
صفحه از 791
پرینت  ارسال به