۳۷۸۳.على بن ابراهيم ، از پدرش ، از نوفلى ، از سكونى ، از امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده است كه فرمود :«رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود : چون يكى از شما برادر مسلمانش را دوست دارد ، بايد كه او را سؤال كند از نامش و نام پدرش و نام قبيله و عشيره و خويشانش؛زيرا كه از جمله حقّ واجب و راستى برادريش آن است كه او را از اين سؤال كند ، و اگر نه آن شناسايى ، شناسايى احمقانه است» .
۳۷۸۴.چند نفر از اصحاب ما روايت كرده اند ، از احمد بن محمد بن خالد ، از يعقوب بن يزيد ، از على بن جعفر ، از عبد الملك بن قدامه ، از پدرش ، از حضرت على بن الحسين عليهماالسلامكه فرمود :«رسول خدا صلى الله عليه و آله روزى به همنشينان خود فرمود : مى دانيد كه عجز و ناتوانى چيست؟ عرض كردند كه : خدا و رسولش داناترند . فرمود كه : عجز سه چيز است : اوّل آنكه يكى از شما مبادرت كند به طعامى كه آن را از براى صاحبش بسازد ، پس با او خُلف كند و در نزدش نيايد ، و دويم آنكه مردى از شما با مردى رفاقت كند يا با او همنشينى نمايد ، واجب است كه بداند كه آن كيست و از كجا است . پس از او جدا مى شود ، پيش از آنكه اين را بداند ، و سيم امر زنان است . يكى از شما به اهلش نزديك مى شود و حاجت خود را برمى آورد ، و آن زن حاجت خود را هنوز برنياورده[است] . پس عبداللّه ، پسر عمرو بن عاص ، عرض كرد كه : يا رسول اللّه ! اين امر چگونه است؟ فرمود كه : سخت مى آميزد و درنگ مى كند تا آنكه آن ، از ايشان ، هر دو بيايد» (يعنى آب منى) . و گفته است كه : در حديث ديگر است كه رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود كه : «از عاجزترين عاجزها مردى است كه مردى را ملاقات كند ، و طورش [= روش و اخلاقش] او را خوش آيد ، و او را از نام و نسب و جايش سؤال نكند» .
۳۷۸۵.از او ، از عثمان بن عيسى ، از سماعه روايت است كه گفت : شنيدم از امام موسى كاظم عليه السلام كه مى فرمود :«بايد كه حشمت و در هم گرفتگى در ميان تو و برادرت نرود و برطرف نشود ، و قدرى از آن را باقى بگذار؛ زيرا كه رفتن آن ، رفتن حيا است» .