91
تحفة الأولياء ج4

157 . باب در بيان حال كسى كه مؤمنى را منع كند ، از خيرى از نزد خود ، يا از نزد غير خود

۲۷۹۶.چند نفر از اصحاب روايت كرده اند ، از احمد بن محمد و ابو على اشعرى ، از محمد بن حسّان و هر دو ، از محمد بن على ، از محمد بن سنان ، از فرات بن احنف ، از امام جعفر صادق عليه السلام كه فرمود :«هر مؤمنى كه مؤمنى را از چيزى منع كند ، از آنچه آن مؤمن به سوى آن محتاج است ، و حال آنكه او بر آن چيز قادر باشد ، از نزد خود يا از نزد غير خود ، خداى عز و جل او را در روز قيامت ، بر پاى دارد ، در حالتى كه رويش سياه و چشمهايش كبود و دستهايش به سوى گردنش غل كرده باشد . پس گفته مى شود كه : اين خيانت كارى است كه با خدا و رسول او خيانت كرده است . بعد از آن امر مى شود كه : او را به سوى آتش دوزخ برند» .

۲۷۹۷.ابن سنان ، از يونس بن ظبيان روايت كرده است كه گفت : امام جعفر صادق عليه السلام فرمود كه :«اى يونس! هر كه حق مؤمن را حبس كند و به او ندهد ، خداى عز و جل در روز قيامت ، پانصد سال او را بر روى پاى هايش بدارد ، تا آنكه عرق يا خون او روان شود ۱ ، و نداكننده اى از جانب خدا ندا كند كه : اين ستمكارى است كه حقّ خدا را از او حبس نموده» . حضرت فرمود : «پس در چهل روز سرزنش مى شود . بعد از آن امر مى شود كه : او را به سوى آتش دوزخ برند» .

۲۷۹۸.محمد بن سنان ، از مفضّل بن عمر روايت كرده است كه گفت : امام جعفر صادق عليه السلام فرمود :«هر كه را خانه اى باشد ، و مؤمنى به آرام گرفتن و نشستن در آن محتاج شود ، پس او را از آن منع كند ، خداى عز و جل مى فرمايد كه : اى فرشتگان من! آيا بنده من بر بنده من بخل كرد به سكناى خانه دنيا ، به عزّت و جلال خودم سوگند كه هرگز در بهشت هاى من ساكن نخواهد شد» .

1.و ظاهر اين است كه اين ترديد از راوى باشد ، اگرچه احتمال دارد كه اين كلام از امام عليه السلام باشد بر سبيل تنويع ، چنان كه در قول خداى ـ تعالى ـ است : «اِنْ يَكُنْ غَنِيّاً أَوْ فَقيراً» . و مراد اين است كه ، گاهى عرق از او روان شود و گاهى خون ، يا از بعضى عرق و از بعضى خون روان شود . و در بعضى از نسخ كافى به جاى أَوْ دَمُهُ كه ترجمه آن ، «يا خون او است» ، أَوْدِيَةً واقع شده . و بنابر آن ، ترجمه اين مى شود كه : تا آنكه رودخانه ها از عرقش روان شود . (مترجم)


تحفة الأولياء ج4
90

157 ـ بَابُ مَنْ مَنَعَ مُؤْمِناً شَيْئاً مِنْ عِنْدِهِ أَوْ مِنْ عِنْدِ غَيْرِهِ

۲۷۹۶.عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ؛ وَ أَبُو عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيُّ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَسَّانَ جَمِيعاً، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ، عَنْ فُرَاتِ بْنِ أَحْنَفَ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّهِ عليه السلام ، قَالَ:«أَيُّمَا مُؤْمِنٍ مَنَعَ مُؤْمِناً شَيْئاً مِمَّا يَحْتَاجُ إِلَيْهِ وَ هُوَ يَقْدِرُ عَلَيْهِ مِنْ عِنْدِهِ أَوْ مِنْ عِنْدِ غَيْرِهِ، أَقَامَهُ اللّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مُسْوَدّاً وَجْهُهُ، مُزْرَقَّةً عَيْنَاهُ، مَغْلُولَةً يَدَاهُ إِلى عُنُقِهِ، فَيُقَالُ: هذَا الْخَائِنُ الَّذِي خَانَ اللّهَ وَ رَسُولَهُ صلى الله عليه و آله ، ثُمَّ يُؤْمَرُ بِهِ إِلَى النَّارِ».

۲۷۹۷.ابْنُ سِنَانٍ، عَنْ يُونُسَ بْنِ ظَبْيَانَ، قَالَ:
قَالَ أَبُو عَبْدِ اللّهِ عليه السلام :
«يَا يُونُسُ، مَنْ حَبَسَ حَقَّ الْمُؤْمِنِ، أَقَامَهُ اللّهُ ـ عَزَّ وَ جَلَّ ـ يَوْمَ الْقِيَامَةِ خَمْسَمِائَةِ عَامٍ عَلى رِجْلَيْهِ حَتّى يَسِيلَ عَرَقُهُ أَوْ دَمُهُ، وَ يُنَادِي مُنَادٍ مِنْ عِنْدِ اللّهِ: هذَا الظَّالِمُ الَّذِي حَبَسَ عَنِ اللّهِ حَقَّهُ» قَالَ: «فَيُوَبَّخُ أَرْبَعِينَ يَوْماً، ثُمَّ يُؤْمَرُ بِهِ إِلَى النَّارِ».

۲۷۹۸.مُحَمَّدُ بْنُ سِنَانٍ، عَنْ مُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ، قَالَ:
قَالَ أَبُو عَبْدِ اللّهِ عليه السلام :
«مَنْ كَانَتْ لَهُ دَارٌ ، فَاحْتَاجَ مُؤْمِنٌ إِلى سُكْنَاهَا ، فَمَنَعَهُ إِيَّاهَا، قَالَ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ : يَا مَلَائِكَتِي ، بَخِلَ عَبْدِي عَلى عَبْدِي بِسُكْنَى الدَّارِ الدُّنْيَا، وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي، لَا يَسْكُنُ جِنَانِي أَبَداً».

  • نام منبع :
    تحفة الأولياء ج4
    سایر پدیدآورندگان :
    تحقیق : مرادی، محمد
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 288224
صفحه از 791
پرینت  ارسال به