نگاهى به شرح صدر المتألهين بر اصول الكافى - صفحه 336

امتيازاتى كه مى توان براى اين كتاب برشمرد، به شرح ذيل است:

1. ارائه بحث هاى مبسوط و دقيق رجالى

علّامه مجلسى، با اختيار سبكى ويژه، پس از نقل روايت تنها به ذكر درجه روايت از نظر مقبوليت و ضعف با عباراتى نظير صحيح، صحيح كالحسن، موثّق، حسنه، ضعيف و... بسنده كرده است. در واقع، ايشان نتيجه نگرش و بررسى رجالى خود را در قالب اصطلاحات ويژه رجالى و حديثى منعكس مى سازد، بى آن كه به بررسى رجالى ميدانى تك تك راويان بپردازد؛ اما صدرالمتألهين بررسى هاى رجالى مبسوطى را درباره هر يك از راويان ارائه مى كند.
به عنوان مثال، ايشان بحث نسبتا مبسوطى را به اثبات وثاقت زرارة بن اعين ۱ و اَبان بن تغلب ۲ اختصاص داده است.
او براى اثبات وثاقت زراره، گفتار كشّى، شهيد ثانى در حاشيه رجال الكشى و سيد بن طاووس را ذكر كرده و با اشاره به برخى از قدحهايى كه درباره شخصيت زراره رسيده و آن را مصداق آيه شريف «أَمَّا السَّفِينَةُ فَكَانَتْ لِمَسَـكِينَ يَعْمَلُونَ فِى الْبَحْرِ فَأَرَدتُّ أَنْ أَعِيبَهَا وَ كَانَ وَرَآءَهُم مَّلِكٌ يَأْخُذُ كُلَّ سَفِينَةٍ غَصْبًا»۳ دانسته است؛ زيرا ائمه عليهم السلام به خاطر حفظ زرارة از خطرات دستگاه حكومتى با ابراز جملاتى در مذمت او، جان او را حفظ كرده اند. ۴
نيز به بررسى شخصيت و ميزان وثاقت اَبان بن ابى عياش و سليم بن قيس هلالى ۵ پرداخته است. ملّاصدرا روايات الكافى را با واسطه سندى دو استاد خود، شيخ بهايى و ميرداماد، ذكر كرده و شيخ بهايى را تكيه گاه خود در علوم نقلى و ميرداماد را پشتوانه اساسى خود در علوم عقلى دانسته است. ۶
دقت هاى رجالى صدرالمتألهين ستودنى است و چنين باريك بينى از يك شخصيت فلسفى، دور از انتظار است.

1.همان، ص ۱۶۶ ۱۶۹.

2.همان، ص ۱۹۴.

3.سوره كهف، آيه ۷۹.

4.شرح اُصول الكافى، ج۱، ص ۱۶۷ ۱۶۸.

5.همان، ص ۲۰۸.

6.همان، ج ۱، ص ۲۱۳ ۲۱۴.

صفحه از 350