ده نكته درباره « شرح اُصول كافى » ملّاصدرا - صفحه 410

و در ذيل حديث عقل و جهل مى نويسد: «وردّ ذلك بعض المحقّقين» كه مقصود، ميرداماد است. ۱
و در ذيل حديث دوم باب البداء مى گويد:
منها ما أفاد أستادنا المعظم و سيّدنا المكرّم و مخدومنا الملقّب بباقر الداماد الحسينى قدّس سرّه حين كنا فى خدمته فى رسالة نسخه هاى اين رساله در كتابخانه ها موجود است. عملها فى تحقيق مسألة البداء وسمّاها نبراس الضياء... . ۲
آيا صدر المتألهين در علم رجال حديث هم صاحب نظر بوده است؟
ملّاصدرا در شرح اُصول الكافى، سند احاديث را هم مورد بررسى قرارداده و از كتاب هاى رجالى زير، نام برده و از آنها استفاده كرده است: رجال و فهرست شيخ طوسى، رجال كشّى، رجال نجاشى، التحرير الطاووسى، خلاصة الأقوال علّامه حلّى، حاشيه شهيد ثانى بر خلاصة الأقوال، حاشيه شيخ محمد بر حاشيه شهيد، نقد الرجال تفرشى و رجال وسيط استرآبادى. ميرزا محمد استرآبادى، سه كتاب رجال كبير و وسيط و صغير دارد. رجال كبير او چاپ شده است. ملّاصدرا از رجال وسيط او كه نسخه هاى خطّى آن هم فراوان است، بهره برده و چند جا با عنوان هاى «محمد استرآبادى»، «كتاب فاضل استرآبادى» و «رجال فاضل استرآبادى» به آن اشاره كرده است. ۳
امّا به نظر مى رسد كه ملّاصدرا فقط به دو كتاب اخير رجوع مى كرده و از بقيه كتاب ها توسط اين دو كتابْ استفاده كرده است. در يك جا مطلبى با عنوان «بعض الفضلاء فى رجاله» نقل كرده كه در نقد الرجال تفرشى، همان مطلب ديده مى شود. ۴
واضح است كه صدرالمتألهين در علم رجال، فوق العاده نبوده و از نسخه خطّى شرح اُصول الكافى به خطّ مؤلف، بر مى آيد كه در آغاز، تصميم بررسى رجال سند احاديث را نداشته؛ زيرا بحث هاى مربوط به سند، در حاشيه نسخه اضافه شده است.

1.همان، ص ۴۲۵.

2.شرح اُصول الكافى، (چاپ سنگى)، ص ۳۷۹.

3.ر.ك: شرح اُصول الكافى، ج۲، ص۲۴ و ۶۲ و ۷۹ و ۱۴۶ و ۱۶۰ و ۲۱۶.

4.ر.ك: شرح اُصول الكافى، ج۲، ص۲۰۸ و نقد الرجال، چاپ سنگى، ص ۱۵۹.

صفحه از 414