گذرى بر شرح حديث جنود عقل و جهل - صفحه 418

جديد برخلاف كتب رايج دانش اخلاق بوده است و الحق در اين زمينه موفق بوده است:
بايد دانست كه نويسنده در نظر ندارد كه بحث در اطراف جهات علميه اين حديث شريف كند؛ به جهاتى: اول: قصور باع و قلة اطلاع در اين ميدان؛ دوم آن كه شرّاح كافى شريف ... براى كسى جاى كلام نگذاشتند ... جزاهم اللّه على الإسلام خيرا؛ سوم: آن كه استفاده از نكات علميه منحصر به اهل علم و فضل است ... و ما را نظر به استفاده عموم بلكه عوام است؛ چهارم و آن عمده است آن كه مقصود مهم از صدور اين احاديث شريفه و مقصد از بسط علوم الهيه، افهام نكات علميه و فلسفيه و جهات تاريخيه ادبيه نيست؛ بلكه غاية القصواى آن، سبكبار نمودن نفوس است از عالم مظلِم طبيعت و توجه دادن ارواح است به عالم غيب و منقطع نمودن طاير روح است از شاخسار درخت دنيا، كه اصل شجره خبيثه است، و پرواز دادن آن است به سوى فضاى عالم قدس و محفل انس. و اين حاصل نيايد مگر از تصفيه عقول و تزكيه نفوس و اصلاح احوال و تخليص اعمال.
... مقصد قرآن و حديث تصفيه عقول و تزكيه نفوس است براى حاصل شدن مقصد اعلاى توحيد. و غالبا شرّاح احاديث شريفه و مفسّرين قرآن كريم اين نكته را، كه اصلِ اصول است، مورد نظر قرار ندادند و سرسرى از آن گذشته اند و جهاتى را كه مقصود از نزول قرآن و صدور احاديث به هيچ وجه نبوده، از قبيل جهات ادبى و فلسفى و تاريخى و امثال آن، مورد بحث و تدقيق و فحص و تحقيق قرار داده اند ... .
راه نوشتن كتاب اخلاق را باز كردم كه اگر عالمى نويسنده و قادر بر تقرير و تحرير پيدا شد اين طرز بنويسد؛ ... و معلوم است اشكال نمودن سهل است، ولى حل كردن آن مشكل است. و ما از خداى تعالى توفيق مى طلبيم كه قلب سخت ما را نرمى دهد و اخلاص را نصيب فرمايد كه شايد از اين نوشته نالايق دلى به دست آيد. ۱
در آغاز سخن، از كتاب هاى رايج اخلاقى و شيوه آنها مانند طهارة الاعراق و إحياء انتقاد مى كند و مى گويد: «كتاب اخلاقى بايد مانند دارو باشد نه نسخه». و در انتقاد

1.ص ۷ ۱۴.

صفحه از 428