گذرى بر شرح حديث جنود عقل و جهل - صفحه 420

نقل مى كنم؛ هر چند انتخاب بسيار مشكل است:
... اى انسان بيچاره! چه حسرتى خواهى داشت آن روزى كه پرده طبيعت از چشم برداشته شود و معاينه كنى كه آنچه در عالم قدم زدى و كوشش كردى در راه بيچارگى و شقاوت و بدبختى خودت بوده، و راه چاره و طريق جبران نيز مسدود شده، و دستت از همه جا كوتاه. نه راه فرار از سلطنت قاهره الهيه ... و نه راه جبران نقايص گذشته و عذرخواهى از معاصى الهيه.
اى عزيز! اكنون تا حجاب هاى غليظ طبيعت، نور فطرت را به كلى زائل نكرده و كدورت هاى معاصى صفاى باطنى قلب را به كلى نبرده، و دستت از دار دنيا ... كوتاه نشده دامن همتى به كمر زن و درى از سعادت به روى خود باز كن. و بدان كه اگر قدمى در راه سعادت زدى و اقدامى نمودى، و با حق تعالى مجده از سر آشتى بيرون آمدى و عذر ما سبق خواستى، درهايى از سعادت به رويت باز شود و از عالم غيب از تو دستگيرى ها شود و حجاب هاى طبيعت، يك يك، پاره شود و نور فطرت بر ظلمت هاى مكتسبه غلبه كند و صفاى قلب و جلاى باطن بروز كند و درهاى رحمت حق تعالى به رويت باز شود، و جاذبه الهيه تو را به عالم روحانيت جذب كند، و كم كم محبت حق در قلبت جلوه كند و محبت هاى ديگر را بسوزاند و اگر خداى تبارك و تعالى در تو اخلاص و صدق، ديد، تو را به سلوك حقيقى راهنمايى كند و كم كم چشمت را از عالم كور كند و به خود روشن فرمايد و دلت را از ظن خودش وارسته و به خودش پيوسته كند.
بار خدايا! آيا شود كه اين دل محجوب و اين قلب منكوس را به خود آرى، و اين غافل فرو رفته در ظلمات طبيعت را به عالم نور كشانى، و بت هاى دل را به دست قدرت خود در هم شكنى، و غبار تن را از پيش چشم فرو ريزى؟ ... ۱
مصيبت در آن است كه جميع آيات باهره كتب آسمانى و تمام احاديث شريفه اهل بيت عصمت، از انبياء عظام و اولياء كرام، و تمام براهين اصحاب حكمت و فلسفه و

1.ص ۸۵ ۸۶.

صفحه از 428