نگاهى به گفت‏وگوى «در عرصه روايت و درايت حديث» - صفحه 475

نمى توانند گلچين آن را كه با معيار علمى و فنى پيراسته ام تقديس نكنند».
انتشار قسمتى از احاديث كافى در كتابى تحت عنوان صحيح الكافى دو معنى در بر دارد، معناى اول: معناى اثباتى يعنى تمام احاديثى كه در صحيح الكافى آمده است صحيح مى باشد معناى دوم: مفهوم نفيى، بدين صورت كه احاديث ديگرى كه در اصل كتاب كافى وجود دارد و در صحيح الكافى درج نشده است، از عنوان صحت عاريند. روشن است كه اعتراض معترضين به جنبه نفيى قضيه است يعنى چرا ديگر احاديث را از دايره اعتبار خارج نموده اند نه به جنبه اثباتى قضيه، ولى در مصاحبه به اين نكته واضح توجه نشده است و از جانب ديگر از توضيحاتى كه در مورد كتاب معرفة الحديث داده شده است به نحو اجمال به دست آمد كه در كتاب صحيح الكافى هم كه بر مبناى اين كتاب تأليف شده، معيار علمى و فنى رعايت نگشته است.
7. ايشان در جهت بيان اين كه نبايد به خاطر نام كلينى از نقد حديث خوددارى كرد مى گويند: «مگر آيت اللّه خوئى در مقدمه كتاب معجم رجال الحديث به دشمنى با كلينى برخاسته است كه برخى احاديث اين كتاب را جعلى مى داند و دو سوم احاديث كافى را نامعتبر مى شناسد.
آيت اللّه خوئى قدس سره صادر نشدن بعضى از احاديث كافى از معصوم را تأييد مى كنند ولى حكم به جعلى بودن آنها نمى كنند، ۱ بين جعلى بودن روايت و عدم صدور آن تفاوت است چرا كه در جايى كه به اشتباه روايتى به معصوم نسبت داده شده باشد كلمه جعل به كار برده نمى شود. صرف نظر از اين نكته، ما هر چند در مقدمه معجم رجال الحديث كه حدود صد صفحه مى باشد جست وجو كرديم تا شايد در جايى از آن ببينيم كه دو سوم احاديث كافى نامعتبر است و يا ردپايى از اين سخن در لابه لاى آن بيابيم راه به جايى برده نشد.
8. در مورد شيخ كلينى و كتاب او كافى سخنانى مطرح شده است كه سند و مدرك آنها بر ما پوشيده است و بعضى از آنها مسلما باطل است، اين سخنان را به ترتيب در

1.ر.ك: معجم رجال الحديث، ج ۱، ص ۳۶.

صفحه از 494