نگاهى به گفت‏وگوى «در عرصه روايت و درايت حديث» - صفحه 465

على الكتب المذكورة و اختلافها فى ذلك» همچنان كه مى بينيد سخن از اعتماد به منابع بحار و تفاوت آنها در اين مورد به ميان آمده است و انسان اهل تحقيق كه درصدد به دست آوردن نظر علامه مجلسى در مورد مآخذ كتاب او مى باشد به اولين جايى كه مراجعه مى كند اينجاست. ايشان در ابتداى اين فصل مى نويسند: «بدان كه اكثر كتبى كه ما در نقل (روايات) بدانها اعتماد كرديم كتاب هاى مشهورى است كه انتساب آنها به مؤلفينش معلوم است». ۱ اين تصريح، نادرستى سخنان مطرح شده در مصاحبه را روشن مى كند، مرحوم مجلسى بعد از اين كلام به تفصيل وثاقت و عدم وثاقت منابع بحار را بيان كرده و بيشتر اين كتب را به صراحت به مؤلفينش نسبت مى دهند و درباره بسيارى از آنها تصريح مى نمايند كه در اجازات علما از آنها ياد شده است. حتى در مورد اكثر كتب شيخ صدوق مى نويسند كه اشتهار آنها از كتب اربعه كمتر نيست و كتب شيخ مفيد به جز چند كتاب را به جهت اشتهار بى نياز از بيان مى دانند، آرى مرحوم مجلسى در اوايل مقدمه بحار الأنوار مى فرمايد: «من بعد از احاطه به كتب مشهور به جستجوى كتاب هاى معتبر غيرمشهور و گمنام پرداختم و با همكارى عده اى از افاضل، بسيارى از آنها را از گوشه و كنار شهرها جمع آورى نمودم». ۲ همچنان كه مى بينيد از اين سخن نيز مطالب ياد شده در مصاحبه، استفاده نمى شود و حداكثر مطلبى كه از آن برمى آيد اين است كه بعضى از منابع بحار الأنوار نه تمامى و نه اكثر آنها غير مشهور و گمنام بوده است ولى از مجموع كلام ايشان استفاده مى شود كه دست كم عده اى از همين منابع گمنام مورد اعتماد ايشان بوده است. ۳ و به طور كلى عالمان دينى از جمله مرحوم مجلسى به كتبى كه از طريق وجاده به دست ايشان

1.بحار الأنوار، علامه مجلسى محمد باقر بن محمد تقى، چاپ اول، اسلاميه، تهران، چاپ دوم (با تغييرى در شماره هاى برخى از مجلدات) مؤسسه الوفاء بيروت، ۱۴۰۳ق، ج ۱، ص ۲۶.

2.بحار الأنوار، ج ۱، ص ۳.

3.بحار الأنوار، ج ۱، ص ۴، علامه مجلسى، درباره كتب گمنامى كه جزء منابع بحار مى باشند مى فرمايد: «واطلعت فيها على مدارك كثير من الاحكام اعترف الاكثرون بخلو كل منهما عما يصلح ان يكون مأخذا له.» از اين عبارت برمى آيد كه در احكام بسيارى، اين كتب گمنام مى توانند مأخذ و مدرك قرار گيرند.

صفحه از 494