نگاهى به گفت‏وگوى «در عرصه روايت و درايت حديث» - صفحه 468

كلمه صحيح در بين علماى رجال، به دو معنى به كار مى رود:
اول: صحيح به اصطلاح متقدمين: در اصطلاح آنها اين لفظ به معناى معتبر است و در مقابل آن حديث ضعيف و غير معتبر قرار دارد.
دوم: صحيح به اصطلاح متأخرين: در اين اصطلاح، صحيح به معناى معتبر نيست بلكه خبرى كه تمام روات آن، شيعه دوازده امامى و عادل و ضابط باشند در مقابل روايت موثق و حسن و ضعيف، ۱ به اين معنى هر حديثى كه عنوان صحيح به خود نگيرد از درجه اعتبار ساقط نيست بلكه اكثر علما به حديث موثق و بسيارى از آنها به حديث حسن عمل مى نمايند و آن را در سلك احاديث معتبر مى دانند. احاديث بسيارى در اين اصطلاح صحيح خوانده نمى شود ولى به جهت قرائنى كه همراه آنها بوده است مورد استناد قرار مى گيرد بدين جهت به نظر مشهور علما، حديث ضعيفى كه غالب دانشمندان متقدم بدان استناد كرده اند در رديف احاديث معتبر به شمار مى آيد همچنان كه حديث صحيحى كه مشهور علما از آن اعراض كرده و بدان اعتماد ننموده اند از درجه اعتبار ساقط مى باشد. با اين بيان روشن مى شود كه در اين اصطلاح نه تمام احاديث صحيح معتبر است و نه تمامى احاديث غير صحيح، نامعتبر. ملاك تقسيم بندى علامه مجلسى در مرآت العقول اين اصطلاح است زيرا در مقابل آن روايت حسن و موثق را مطرح مى نمايند بنابراين اگر ايشان تنها 500 حديث را صحيح بدانند بيانگر اين كه مابقى احاديث را قابل استناد نمى داند، نيست و از اين بالاتر خود مرحوم مجلسى در مرآت العقول سخنى فرمايد كه چكيده آن اين است: هر خبرى كه در كافى و امثال آن قرار گرفته باشد معتبر است ولى در هنگام تعارض دو خبر، براى ترجيح يكى بر ديگرى بايد به سند خبر رجوع كرد. ۲
با اين تصريح كاملاً روشن مى شود كه ملاك تقسيم بندى مرحوم مجلسى اصطلاح متأخرين است.
در قسمت ديگرى در مصاحبه در اين مقام كه تمام احاديث كافى معتبر نيست،

1.به طور نمونه منتقى الجمان، صاحب المعالم حسن بن زين الدين، انتشارات اسلامى، قم، ۱۳۶۲، ج ۱، ص ۱۴.

2.مرآة العقول، ج ۱، ص ۲۲.

صفحه از 494