نگاهى به گفت‏وگوى «در عرصه روايت و درايت حديث» - صفحه 486

است كه در كتب رجال اهل تسنن آمده و توثيق شده است ولى ظاهرا عامى بوده و توثيق ايشان در اين موارد معتبر نيست.
با اين بررسى روشن مى شود كه اين روايت از جهت سند، به هيچ وجه قابل اعتماد نيست و نمى تواند به صورت حربه برنده اى بر عليه مخالفين به كار رود، بر نگارنده پوشيده است كه آقاى بهبودى با اين همه پافشارى در نقادى متن و سند احاديث، چگونه به ضعف سند اين حديث توجه نكرده، آن را تأييديه امام صادق عليه السلام قلمداد كرده اند.

بحث در دلالت و معناى روايت

هم چنان كه اشاره شد دو روايت در دلائل الامامة، حكايت شده است. روايت اول از تعداد اصحاب خاص امام زمان عليه السلام و محل زندگانى آنها ياد مى كند مثلاً در ابتداى آن آمده است:
از طازبند شرقى 1 نفر... ، از صامغان 2 نفر، از اهل فرغانه 1 نفر و... و در آخر آن آمده است: الطواف الطالب الحق من يخشب رجل، و الهارب من عشرية رجل و المحتج بالكتاب على الناصب من سرخس رجل و...
در روايت دوم، سماعة بن مهران تفسير قسمت هايى از روايت اول را از امام صادق عليه السلام سؤال مى نمايد.
در ضمن اين روايت، خصوصيات «المحتج بكتاب اللّه على الناصب» نيز بيان گرديده است. در دلايل الامامة و در المحجة به نقل از آن روايتى ديگر با همان سند حديث اول آورده شده كه در آن نام ياران امام عصر نيز مذكور است در اين روايت نام «المحتج بكتاب اللّه على الناصب» چنين ذكر شده است: نجم بن عقبة بن داود. ۱
با توجه به اين مقدمات، بايد گفت كه:
اولاً: هم چنان كه ملاحظه نموديد عنوان (المحتج بالكتاب على الناصب)، لقب يك فرد معين است نه يك عنوان كلى و عام، حتى نام او نيز مشخص شده است.

1.دلائل الامامة، صفحه آخر، ۳۲۰؛ المحجة، ص ۴۶.

صفحه از 494