دفاع از حديث و پاسدارانش - صفحه 498

مى كند خود در مقدمه كتابش مى گويد: «من براى هر كس يك طريق نقل مى كنم تا در اثر زياد شدن طريق، از عرض تأليف كتاب خارج نشود.» ۱ عدم روايت ابن وليد هم بدين معنا نيست كه هيچ قسمت كتاب قابل اعتماد نيست، بلكه چه بسا چون برخى از روايات آن به عقيده وى ناصحيح بوده از روايت اين كتاب خوددارى كرد. ممكن است كسى بگويد كه اگر چنين بوده، پس چرا ابن وليد، مانند كتاب نوادرالحكمة با اين كتاب رفتار نكرد، بدين گونه كه عده اى از روايات را استناد، و باقى را روايت بنمايد؟ در جواب بايد گفت كه: مقايسه نوادر الحكمة با بصائر الدرجات نادرست و به اصطلاح قياس مع الفارق است زيرا نوادر الحكمة از كتب مرجع و مورد اهتمام شيعه، قبل از تأليف كافى بوده ۲ و علما بحث هاى خود را بر روى آن متمركز كرده بودند. بنابراين طبيعى بود كه اگر ابن وليد، برخى از روايات آن را صحيح نمى دانست آنها را استثناء و باقى را روايت كند به خلاف بصائر الدرجات كه از اين موقعيت برخوردار نبوده است.
ثانيا: سعد بن عبداللّه اشعرى كتابى به نام منتخبات داشته است. ۳ اما برخلاف گفته آقاى بهبودى هيچ دليلى بر اين كه اين كتاب منتخب و گلچين از بصائر الدرجات باشد در دست نيست.
ثالثا: آقاى بهبودى مدعى است كه كتاب بصائر الدرجات موجود، نسخه منتخبات سعد بن عبداللّه اشعرى است نه بصائر الدرجات صفار، و در كتاب معرفة الحديث دليل اين مطلب را چنين ذكر مى كند كه: راوى نسخه موجود حمزة بن القاسم بن العباس است و اين شخص راوى منتخبات مى باشد ولى ناتمامى اين استدلال روشن است

1.رجال نجاشى، ص ۳.

2.كتاب من لا يحضره الفقيه، شيخ صدوق محمد بن على بن بابويه، مكتبه صدوق، تهران، ج ۱، ص ۳، مقدمه كتاب رجال نجاشى، رقم ۹۳۹.

3.رجال نجاشى، رقم ۴۶۷؛ فهرست شيخ طوسى، ص ۱۵۳.

صفحه از 511