دفاع از حديث و پاسدارانش - صفحه 500

الكامل و رأيت نسخا آخر مخالفة مع المطبوع فى الأجزاء و الأبواب و الترتيب و لعلها مختصرة منه». ۱
نتيجه اين بحث اين شد كه نسخه موجود بصائر الدرجات، چه نسخه منتخبات سعد بن عبداللّه اشعرى باشد و چه بصائر الدرجات صفّار، قابل اعتماد است.
3. آقاى بهبودى در مصاحبه خود گفته بود كه: «مرحوم مجلسى سند حديث را به صورت جالبى تلخيص مى كند كه افراد بدنام و حديث تراش به راحتى شناخته شوند».
نگارنده سه اشكال به اين كلام وارد آورده بود اول اين كه: چه ارتباطى بين تلخيص سند حديث و شناخت بدنامان وجود دارد؟ دوم اين كه: ايشان به اتكاى چه منبعى هدف علامه مجلسى را از تلخيص اين گونه وانمود كرده اند؟ اشكال سوم اين بود كه اگر غرض مرحوم مجلسى از تلخيص شناخت بدنامان بوده، پس چرا در قسمت فقه كه به تعبير خود آقاى بهبودى مسئوليت بيشترى دارد دست از اختصار سند برداشته و بدنامان را به وسيله تلخيص حديث معرفى نكرده است؟ آقاى بهبودى به اشكال اول جوابى داده كه آن را بررسى خواهيم كرد و دو اشكال ديگر از جمله اشكالات بى جواب مانده است و بنابراين اگر به فرض، جواب ايشان از اشكال اول وارد باشد باز دو اشكال ديگر به قوت خود باقى است.
اما جواب ايشان از اشكال اول: ايشان براى خوانندگان به صورتى كه براى عموم آنها قابل فهم باشد توضيح مى دهند كه ما يك «على بن ابى حمزة» داريم كه فرزند ابوحمزه ثمالى است و يك «على بن ابى حمزه» داريم كه عصاكش ابوبصير معروف بوده و مردى خبيث و كذاب بوده است. مجلسى از اين شخص دوم كه نام مى برد مى گويد: «عن البطائنى» زيرا كلمه بطائنى از القاب ويژه اين خبيث است... .
و همين طور نمونه هاى مختلفى را كه علامه مجلسى به جاى الفاظ مشترك، القاب اختصاصى را به كار برده ذكر مى نمايد. حال ما بايد ابتدا معناى تلخيص را بفهميم. آيا

1.الذريعة، شيخ آقابزرگ تهرانى، چ ۳، دار الاضواء بيروت، ۱۴۰۳ق، ج ۳، ص ۱۲۴.

صفحه از 511