دفاع از حديث و پاسدارانش - صفحه 510

به عبارت ايشان توجه بفرماييد:
ثم ان فى الكافى و لا سيما فى الروضة روايات لا يسعنا التصديق بصدورها عن المعصوم عليه السلام و لابد من ردّ علمها إليهم عليهم السلام و... . ۱
ملاحظه مى فرماييد كه حتى در مقابل روايتى با متنى چنان مستبعد، به راحتى دست به انكار نمى زنند.
ناگفته پيداست كه اين بحث به حجيت و عدم حجيت عقل، مربوط نيست. سخن بر سر اين نيست كه آيا اگر عقل توانايى ادراك مطلبى را داشت و آن را دريافت، اين درك حجت است يا خير؟ بلكه كلام در اين است كه در احكام دينى عقل آدمى معمولاً قدرت ادراك نداشته و اين گونه امور از محدوده آن خارج است. مناطات احكام و ملاك ها و علل تشريع آنها، امورى است كه از حوزه ادراكى عقل بشر معمولى بيرون است. آيا انديشه آدمى مى تواند درك كند كه مثلاً نماز چگونه بايد خوانده شود و چرا بايد به اين كيفيت مخصوص باشد؟ چه بسا احكامى كه با محاسبات شتابزده و پندارهاى شخصى سازگار نباشد، اما نبايد به سادگى آنها را مردود اعلام كرد، مى دانيم كه اگر كسى سه انگشت يك زن را قطع كند ديه آن 30 شتر و اگر چهار انگشت او را قطع نمايد ديه آن 20 شتر است. آيا صحيح است كه ما به محض ديدن اين حكم فرياد برآوريم كه «مگر مى شود كه ديه قطع چهار انگشت كمتر از ديه سه انگشت باشد؟»
اين گونه اعتراضات ناشى از عدم درك صحيح از مقدار كارآيى عقل و خرد انسان ها و اعتماد بى اندازه به ظنون و حدس هاست. همين تمسك به پندارها بوده كه اكثر علماى عامه را به سوى قياس و استحسان و... كشانده است.
و بر اثر همين خطرات، ائمه هدى كه پاسداران شريعت محمدى هستند سخت برآشفته و براى دفاع از دين و مذهب، مسلمانان را از دخالت دادن ذوق و سليقه هاى شخصى در دين و استنباط احكام بر حذر داشتند. بحث مستوفى از تاريخ اين انديشه خصوصا در بعد افراطى آن و خطراتى كه در زمان هاى گذشته به بار آورده، احتياج به يك مقاله جداگانه دارد.

1.معجم رجال الحديث، آيت اللّه خوئى، سيد ابوالقاسم بن على اكبر، چاپ سوم، بيروت، ۱۴۰۳ق، ص ۱، ص ۳۶.

صفحه از 511