باز هم سخنى پيرامون عرصه درايت و روايت حديث - صفحه 516

نيست، بلكه اشتباهى است كه منجر به حذف و نابودى مبانى احكام الهى مى گردد.
7. آقاى بهبودى داورى هاى شتابزده اى نموده اند، لازم بود متن كافى را با بهترين وضع و شايسته ترين اسلوب چاپ مى كردند و كليه نظرات خود را به عنوان پاورقى در آن درج مى نمودند در اين موقع بود كه مى توانستند كارى تحقيقى و جهان پسند ارائه نمايند زيرا در اين صورت، هم اصل كتاب را حفظ كرده و هم نظرات خود را در معرض انظار ديگران قرار داده بودند.
8. ما هرگز نگفتيم كه: «ايشان در حاشيه كتاب رمز مخصوص احاديث را درج كنند تا درجات صحت و سقم حديث را روشن سازند، به همان شيوه كه در چاپ سنگى كتاب تهذيب و چاپ سنگى كتاب كافى مشاهده مى گردد».
اين همان برداشت نامطلوبى است كه از پيشنهاد ما نموده اند، حقيقت سخن ما اين است كه اصل محفوظ بماند و با حفظ آن، داورى ها مطرح گردد و كيفيت طرح داورى و نشر، بستگى به امكانات مؤلف و شرايط موجود است. اين نوع اشكال تراشى پرده پوشى بر حقيقت است.
9. فرض كنيد يك بناى باستانى اى در اختيار ملتى قرار گيرد و در اين مدت معماران و مهندسان وقت در حفظ و بقاى آن كوشيده باشند ولى به خاطر مرور زمان كه طبعا از عمر بنا مى كاهد، مهندسى نظر دهد كه اين بنا در شرف فرو ريختن است د رحالى كه مهندسان ديگر با او در اين نظر مخالف باشند، آيا صحيح است كه چنين مهندسى، با بيل و كلنگ و يا بولدوزر و يا تراكتور اكثريت چنين بنائى را فرو بريزد؟ يا اين كه او بايد نظر خود را به اداره حفظ آثار باستانى ارائه دهد تا ديگران، كه به اندازه او در اين مورد عقل و شعور دارند، به تبادل فكر و نظر بپردازند و سرانجام به صورت صحيح تصميم بگيرند. البته اين مثال با مورد مثل تفاوت زيادى دارد.
10. اين حقيقت در صورتى به خوبى تجلى مى كند كه بدانيم جداسازى حديث صحيح از غير آن يك موضوع فكرى و نظرى است كه همه مبانى آن نيز مورد اتفاق در ميان دانشمندان نمى باشد هر چند بخشى از اصول آن مورد اتفاق است.
بنابراين كتابى كه براى مجتهدان و مستنبطان و صاحب نظران نوشته مى شود نبايد به صورت فتوى و دور از برهان و دليل نگارش يابد و بگويند احاديث صحيح كافى،

صفحه از 528