باز هم سخنى پيرامون عرصه درايت و روايت حديث - صفحه 525

چوب رانده اند، در حالى كه اثر تشريعى بسيار «خفيف المؤونه» و تابع حالت انقياد و خضوع است و در گرو صحت واقعى عمل نيست، در حالى كه آثار تكوينى مانند قطع تب در گرو اين است كه مضمون حديث حقيقتا جزء علل غيبى قطع تب باشد، و به اصطلاح جزو علل خارق العاده باشد كه فقط معصوم از آن خبر داشته است و يك چنين اثر بدون پابرجايى مضمون حديث امكان پذير نيست.
يادآور مى شويم استنباط هاى شخصى نادرست ايشان، مايه حذف احاديث صحيح از فرهنگ اسلامى شده است و اميد است كه خود ايشان به جبران آن برخيزند و روش نقد حديث را كه آرمان همه محققان اسلامى است دگرگون سازند و هر چه در توان علمى دارند همراه با حديث بنويسند تا براى ديگران مجال مطالعه و انديشه باشد.

نمونه سوم:

گواه سوم بر اين كه ايشان در نقد احاديث بر يك رشته استنباط هاى غير منطقى تكيه مى كنند همان داستان ابن ابى العوجا و سخنان او به هنگام اعدام است. وى از اين داستان دو نتيجه مى گيرد:
نخست: او در احاديث شيعه دست انداخت و به وضع و جعل حديث در كتاب هاى آنان پرداخته است.
دوم: احاديث عدديه درباره ماه رمضان از مجعولات او است زيرا او به هنگام اعدام جمله اى گفته است كه بر اين احاديث منطبق است.
در مورد نتيجه نخست يادآور مى شويم: اين فرد ملحد بر فرض صحت گفتار او، در خانه حماد بن سلمه محدث بزرگ عصر خود بزرگ شده، زيرا مادر او همسر «حماد» بود و تذكره نويسان يادآور شده اند كه او با كتاب هاى حديثى «حماد» بازى كرده است و محاسبات و مناسبات نيز ايجاب مى كند كه وى از تماس نزديكى كه با اين منابع اسلامى داشته، به نفع خود بهره بگيرد حالا خواه تصرفات او مربوط به باب صفات خدا باشد يا باب هاى ديگر.

صفحه از 528