سخنى در عرصه روايت و درايت حديث - صفحه 539

ثبت مى كردند. ۱
شيخ بهاء الدين عاملى در كتاب مشرق الشمسين مى نويسد:
عادت اصحاب ائمه و صاحبان اصول اين بود كه اگر از ائمه عليهم السلام حديثى مى شنيدند بلافاصله به ضبط آن مى پرداختند تا به خاطر فراموشى احتمالى، احاديث مزبور از دست نرود. ۲
از اين دوره به بعد است كه شاگردان مكتب ائمه، به صورت وسيعى به تعليم و تعلم و تأليف در علوم مختلف اسلامى پرداخته و مجالس تدريس و افاده ۳ برپا كرده و كتاب ها و رساله هاى كوچك و بزرگ پديد آوردند. طبق نقل ابن عقده (متوفى 331) مورخ و رجالى بزرگ، تنها برگزيدگان از شاگردان امام صادق عليه السلام در حدود چهار هزار نفر تخمين زده شده اند، ۴ و در نقل قول ديگر، بسيار بيشتر از اين عده بوده اند. ۵ اما اهل تصنيف و تأليف از اين گروه كه به صاحبان اصول نامبردار شده اند تا چهارصد تن رسيده اند. ۶ البته تعداد رسائل اصحاب ائمه، كه به نام اصول مشهورند بسيار بيشتر از اين حدود است ۷ و به حدى مى باشد كه شيخ الطايفه محمد بن حسن طوسى (متوفى 460) از احصاء آنها اظهار ناتوانى مى كند، او در فهرست خويش مى نويسد:
ما در اين كتاب متعهد نمى شويم كه تمام اين گونه كتب را احصاء نماييم، چون تصانيف اصحاب و اصول ايشان قابل ضبط و شماره نيستند. زيرا بسيارى از اصحاب در بلاد مختلف و در زمين هاى دوردست پراكنده مى باشند. ۸
دليل بسيار روشن اين ادعا اين است كه در ميان اصحاب ائمه، گروه زيادى هستند

1.مهج الدعوات، ص ۲۲۱، چاپ سنگى؛ الذريعة، ج ۲، ص ۱۲۸ ۱۲۷.

2.مشرق الشمسين، ص ۸، سنگى.

3.مثلاً دستور امام به ابان بن تغلب را ببينيد، رجال نجاشى، ص ۸؛ و رجال ابن داود، ص ۱۰، چاپ دانشگاه تهران.

4.مراجعه كنيد به الفهرست طوسى، ص ۴۲ و ۴۳؛ اعيان الشيعه، ج ۳، ص ۱۱۵.

5.الفهرست، ص ۴۸.

6.طبق نقل محقق حلى در المعتبر، ص ۵، و شهيد در الذكرى، ص ۷ ۸ و والد شيخ بهايى در وصول الاخيار الى اصول الأخبار، ص ۴۰ و محقق داماد در الرواشح السماويه، ص ۹۸.

7.وسائل الشيعه، ج ۲، ص ۴۹؛ الائمة الاثنا عشر، ج ۲، ص ۲۵۶؛ المبادى العامة للفقه الجعفرى، ص ۷۹.

8.الفهرست، طوسى، ص ۳ و ۴، چاپ دانشگاه مشهد.

صفحه از 545