بارى ديگر در عرصه روايت و درايت حديث - صفحه 559

«ضعيف على المشهور... و الشواهد على صحته عندى كثيرة» ۱ اين حديث طبق نظريه مشهور، ضعيف مى باشد... اما شواهد و دلايل صحت آن نزد من فراوان است. «ضعيف عند الاكثر و عندى انه صحيح». ۲
اين نمونه هايى چند از اختلاف اجتهادات و اكتشافات تازه اهل نظر است كه هميشه وجود داشته و باز هم وجود خواهد داشت از اينجا است كه ما مى گوييم، و اهل نظر در اين فن معتقدند كه حذف حدود دوازده هزار حديث از كافى كار صحيحى نبوده و خلاف راه و رسم تحقيق است، هر لحظه و هر روز ممكن است اطلاعات تازه اى به دست بيايد يا نسخه هاى بهترى از كتب قدما يافت شود، و به دنبال آن احاديث بيشترى به درجه صحت و اعتبار برسند، و قابل استناد و عمل گردند.
نمونه دوم: نمونه بسيار روشن ديگر اين كه حديث حماد بن عيسى كه مورد قبول اتفاقى و اجماعى دانشمندان و فقهاى بزرگ شيعه در تمام دوران تاريخ است، و حتى صاحب معالم فقيه و اصولى و رجالى بزرگ نيز آن را به صحت پذيرفته، در حالى كه ايشان در قبول يك حديث به شرايط بيشترى از ديگر اهل نظر معتقد است، به دلايلى نزد آقاى بهبودى صحيح دانسته نمى شود. ۳ البته اين دلايل از جانب حضرت استاد علامه سبحانى نقد و ابطال شده است (مقدمه كتاب جامع الشرايع).
نمونه سوم: حديث عمر بن حنظله ۴ كه در نظر اهل تحقيق موثق شمرده شده و اصحاب آن را تلقى به قبول مى كرده اند، و بدين جهت بدان مقبوله گفته شده است، با تحقيقات يكى از محققان معاصر به درجه صحت رسيده و صحت آن به اثبات رسيده و از نظر متن و سند قابل استناد كامل و بدون خدشه شناخته شده است. (مراجعه كنيد به ولاية الفقيه فى صحيحة عمر بن حنظله و غيرها تأليف جعفر بن مرتضى العاملى). بنابراين مى بينيد كه اشكال در صرف نام گذارى نيست بلكه در اصل طرح است. طرح ايشان خلاف تحقيق بوده و راهى است كه اهل خلاف به غلط در صحاح سته بر آن مشى كرده اند. كار صحيح آن است كه علامه كبير مجلسى رضوان اللّه عليه و امثال

1.همان، ج ۳، ص ۶۱ تا ۱۰۳ (در مورد ۹ حديث).

2.همان، ج ۱۲، ص ۱۸۱.

3.معرفة الحديث، ج ۱، ص ۳ ۵.

4.اصول كافى، ج ۱، ص ۶۷.

صفحه از 570