آخرين كلام در عرصه روايت و درايت حديث - صفحه 579

امام را تشريح مى كند، مى فرمايد: «وجود امام از اين جهت لازم و ضرورى است كه اگر مردم به دين خدا بيفزايند افزوده ها را رد كند و اگر مردم از دين خدا بكاهند، كاستى را اعلام نمايد». ۱ بنابر اين امام صادق عليه السلام كه بايد بدعت ها را انكار كند چگونه امكان دارد راه براى بدعت گذار باز كند و بدعت هاى موجود را يك جا و يك ضرب، تصويب و تأييد نمايد و خلاصه با صراحت كامل بگويد: «حتى اگر حديث دروغى را به نام ما ابلاغ كنند، عمل به آن اشكالى ندارد، بلكه پاداش آن از راه تفضل و كرم داده خواهد شد؟
واقعا اگر خداوند كريم پذيرفته باشد كه پاداش موعودى كه در احاديث ضعيف وعده داده شده است عنايت بفرمايد، پس چرا از پاداش هاى نقدى آن در دنيا اثرى مشهود نمى شود؟ چرا با نوشتن اسم جبرائيل و ميكائيل بر شانه بيماران تب آنان قطع نمى شود؟ ۲ چرا نوشيدن آب نيسان زنان و مردان عقيم را شفا نمى بخشد؟ كرم هاى معده را بيرون نمى ريزد؟ پيسى را شفا نمى دهد؟ كران و لالان را گويا و شنوا نمى كند؟ كرم دندان را نمى كشد؟ آپانديست (قولنج) را علاج نمى كند، پيوره دندان را برطرف نمى سازد؟ و خلاصه هفتاد نوع درد و بلا را از جان مردم دور نمى سازد؟ ۳ هزاران هزار حديث ديگر از اين نمونه وجود دارد كه با سند ضعيف روايت شده است و براى اعمال مستحبى پاداش دنيوى وعده مى دهد اما اثرى مشهود نمى گردد.
جناب آقاى سبحانى مى نويسند: «مورخان و رجال نگاران يادآور شده اند: هنگامى كه عبدالكريم بن ابى العوجا محكوم به اعدام گشت گفت: «مرا بكشيد ولى من كار خود را انجام داده ام: چهار هزار حديث جعل كرده حلال شما را حرام و حرام شما را حلال كرده ام». آقاى بهبودى اين سخن را در مقدمه صحيح الكافى و در كتاب معرفة الحديث گواه بر آن گرفته كه زنادقه در احاديث شيعه دست برده اند، در حالى كه آنان كه اين داستان را نقل كرده اند تصريح مى كنند كه وى ربيب حماد بن سلمه

1.ر.ك: صحيح الكافى، حديث ۷۳؛ بحار الأنوار مجلسى، ج ۲۳، ص ۲۵ ـ ۲۸.

2.ر.ك: بحار الأنوار، ج ۹۵، ص ۲۹.

3.ر.ك: مهج الدعوات، ص ۴۴۴؛ مفاتيح الجنان، ص ۲۹۹؛ بحار الأنوار، ج ۶۶، ص ۴۷۶.

صفحه از 612